Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

سنجش سرمایه های نامملوس در سازمان

سنجش سرمایه های نامملوس در سازمان

سنجش سرمایه‌های ناملموس در سازمانسه رویکرد کلی در مورد تشخیص ارزش سرمایه­گذاری در شرکت­های خصوصی استفاده می­شود که می­توان آنها را در مورد تعیین ارزش سرمایه­­های ناملموس نیز به­کار برد. این سه رویکرد عبارتند از : هزینه، درآمد و بازار. رویکرد ارزش گذاری بر مبنای هزینه براساس این مفهوم قرار دارد که یک شرکت به اندازه ارزش بازاری تمامی دارایی­ها منهای ارزش بازاری تمام بدهی­ها ارزش دارد. به این دلیل نه تنها فقط ترازنامه معمول دارایی- بدهی سازمان، بلکه ترازنامه شامل دارایی­ها و بدهی­های ملموس و ناملموس سازمان، وقت­گیر و مشکل است. و به نظر متخصصین حرفه­ای وابسته است. انواع مختلفی از رویکردهای هزینه­ای ، برای ارزشیابی شرکت های مادر و شرکت­های سرمایه­گذاری و سازمان­های سرمایه­بر[۱] – مانند سازمان­های فعال در زمینه منابع طبیعی و کالاهای عمومی[۲] – استفاده شده­اند. روش­های دارایی­مدار[۳] در شرکت­های تازه تأسیس می­تواند شاخص مناسبی برای تعیین ارزش بازار آنها فراهم کند. شکل خاصی از رویکرد هزینه­ای، رویکرد درآمد اضافی[۴] است که برای ارزشیابی فعالیت­های عملی و سازمان­های خدماتی استفاده می­شود. رویکرد درآمدی[۵] بر این اساس قرار دارد که ارزش فعلی یک سازمان، به قدرت درآمد­زایی آن در آینده بستگی دارد. درآمد آتی، با توجه به روند تاریخی عملکرد بنگاه، و نیز قضاوت حرفه­ای مدیران در خصوص رشد آتی بنگاه محاسبه می­شود. جریان نقدی آتی با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه، بر سرمایه­گذاری قابل مقایسه در وضعیت فعلی بازار (از لحاظ ریسک و سایر ویژگی­ها) تبدیل می­شود. رویکرد درآمدی، معمولا برای ارزشیابی شرکت­های در حال کار و یا پروژه­های در حال انجام استفاده می­شود. رویکرد بازار [۶]، بر این اساس قرار دارد که ارزش یک شرکت خصوصی را می­توان به کمک بررسی ضرایب بازار (مانند نسبت­های قیمت به درآمد) و در مورد شرکت­های دولتی نیز به کمک دستورالعمل­هایی با استفاده از ضرایب مشابه محاسبه کرد. ضرایب یک یا دو شرکت به عنوان معرف، محاسبه شده و مقایسه می­شود، تا بتوانند منعکس­ کننده رشد و ریسک­های مرتبط با شرکت­ها (قوت و ضعف) باشند. در پایان، این ضرایب تعدیل شده بر اساس درجه اهمیت، وزن­دهی شده و در مورد متغیرهای مالی شرکت اعمال می­شود، که تخمین ارزش شرکت از روی آنها صورت می­گیرد. رویکرد Real option، از تئوری option ناشی می­شود. ارزش یک option، بر اساس تغییر ارزش دارایی مربوط به آن (جریان نقدی هر واحد) تغییر می­کند. ۴ پارامتر کلیدی هستند که بر ارزش Real option، تأثیر می­گذارند، این سنجش ها نه تنها میزان بارگشت فوری پروژه را تعیین می­کنند، بلکه می­توانند بازده سرمایه­گذاری نهایی (کل ارزش تولید شده) را نیز تعیین کنند. این رویکرد برای ارزیابی شرکت­هایی که سابقه عملیاتی ندارند (به ­ویژه کسب و کارهای مبتنی بر اینترنت) بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. هیچ یک از این سه روش، فهرستی از سرمایه­های ناملموس با ارزش پولی منتسب به آن، و تفاوت بین ارزش سرمایه و ارزش ایجاد شده در بازار، فراهم نمی­آورد. اگرچه در گزارش­های خود، شاخص­هایی نشان­دهنده توانایی بنگاه در تبدیل سرمایه ناملموس به سرمایه­های مالی و مسائلی که باید مورد توجه مدیران قرار گیرند، فراهم می­آورند. همچنین مجموعه­ای از سنجه­های عملکردی که رفتار سازمانی را تحت­ تأثیر قرار می­دهند، فراهم می­آورند. با این وجود در اغلب سازمان­ها، بهبود فرآیندها و عملکردی ناشی از اجرای پروژه­های مدیریت دانایی، مانند رشد، بهبود زمان سیکل و کیفیت محصول، به روشنی قابل مشاهده است، هر چند ارزش پولی آن قابل محاسبه نباشد.

  • منبع: vista.ir
  • تاریخ: جمعه 28 آذر 1393 - 17:37
  • نویسنده:
  • صفحه: BIZKIDS
  • بازدید: 567

ارسال نظر

سبد خرید شما

سبد خالی است

اطلاع رسانی

برای دریافت نمایندگی با شماره 02188633815 تماس حاصل فرمایید

اشتراک خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه
آدرس ایمیلتان را وارد کنید




آمار

  • بازدید امروز: 2401
  • بازدید دیروز: 4310
  • بازدید کل: 6681204