هنگامی که در کاری با شکست مواجه می شوید، دو انتخاب دارید: بر واقعیت ها یا بر احساسات منفی خود متمرکز شوید. اگر به احساسات منفی خود – که ناشی از شکست هستند – متمرکز شوید قربانی انواع فکر و خیال های واهی خواهید شد.
قربانی تفکرات منفی بودن
اگر دچار شکست شده باشید همه فکرتان درگیر شکست و خراب شدن آینده و پیش نرفتن کارهایتان خواهد شد. همه تمرکز و احساسات شما درگیر این تفکرات منفی می شوند و تقریبا همه زندگی خود را برای فکرهای بیهوده می گذارید و از پیشرفت های آینده وا می مانید. این نوع قربانی شدن از دو نظر اشکال دارد:
1.دیگر هرگز برای تلاش قدم تازه ای بر نمی دارید. شکست و افکار منفی و ناامیدی چیزهایی نیستند که انسان ها برای آن برنامه ریزی کرده باشند. هیچ انسانی از ابتدا با هدف شکست خوردن پیش نمی رود. اما بیشتر مردم هنگام رودررویی با موانع و شکست ها، دیگر دست از تلاش برمی دارند و فرصت های آینده را از خود دریغ می کنند.
2.تفکرات منفی همیشه همه ذهن را درگیر نتیجه تلاش ها می کنند و دیگر یادتان نمی آید چقدر برای این کار، تلاش های مثبت انجام داده اید. در صورتی که بزرگ ترین و مهم ترین بخش هر پروژه، تلاش هایی است که برای رسیدن به نتیجه انجام می شوند؛ حالا ممکن است نتیجه منفی یا مثبت باشد.
هر زمان که دچار شکست شدید هرگز قبول نکنید که بازنده هستید. قربانی این فکر پوچ شدن هیچ کمکی به شما نمی کند و فقط باعث می شود درجا بزنید و هرگز پیشرفت نکنید. هر شکست را تجربه ای مفید برای پیروزی های آینده خود فرض کنید.
روشی هوشمندانه برای مدیریت شکست
راهکارهای مناسب و عقلانی برای مدیریت شکست در زندگی، جملاتی هستند که ما در جای خالی زیر می گذاریم.
دفعه بعد من برای جلوگیری از شکست می توانم .......
این جمله با دو واژه «دفعه بعد» آغاز می شود و معنای آن این است که شما دوباره به خود فرصت داده اید. چرا نباید این کار را بکنید؟ مگر همه هدف شما پیروزی و موفقیت در انجام کار موردنظر نیست؟ همچون بازی دارت در زندگی عمل کنید. وقتی نخستین دارت به مرکز سیبل برخورد نکرد، تشویق می شوید تا دارت بعدی و بعدی و بعدی را پرتاب کنید تا بالاخره به نقطه موردنظر اصابت کند.
از دیگر مواردی که هنگام شکست باید به آن توجه کنید، «دلیل» شکست است. توجه به جای خالی میان تیتر بالا شما را در یافتن این دلیل یاری می رساند. با این کار، به جای اخم و ناراحتی می توانید برای برطرف کردن اشکالات و ایرادهای کار خود به دنبال راهکار سازنده باشید و دفعه بعد با منطق و هوشمندی بیشتری وارد عمل شوید.
اما احساسات یک شکست خورده چه می شود؟ مسلما آسان نیست تا بتوانید احساسات بد خود را یک روزه به دست فراموشی بسپارید. نیازی هم به این کار نیست. پس از هر شکست کاملا نرمال است که حس ناراحتی داشته باشید اما ناامید نباشید و به آینده فکر کنید.
بهترین راه برای کنار آمدن با این نوع احساسات هدایت این تفکرات به این سمت است که چیزی برای از دست دادن ندارید. اگر یک بار شکست خورده باشید، مرتبه دوم با ترس کمتر وارد مسیر می شوید.
مثال: شکست یک شرکت کوچک
آقای ایکس یک شرکت تجاری کوچکی در زمینه موسیقی برای خود راه اندازی کرد. این موسسه یکصد میلیون تومان برای او هزینه داشت و در طول 14 ماه پس از گشایش کار، شرکت حدود 460 میلیون تومان ضرر کرد و آقای ایکس ورشکست شد. در اینجا راهکارهایی برای آقای ایکس نوشته ایم تا در تلاش بعدی خود موفق تر ظاهر شود و از اشتباهات دفعه گذشته درس بگیرد.
1.پیش از عرضه هر نوع محصولی میزان تقاضای بازار را برآورد کنم.
آقای ایکس بسیار دیر متوجه شد که محصولات شرکت او مشتری چندانی ندارد. مسلما اگر از همان ابتدا می دانست تقاضای بازار چه قدر است، محصولات خود را نیز به همان اندازه عرضه می کرد.
2.تخمین و برآورد هزینه های احتمالی کار
آقای ایکس بدون اینکه هزینه های خود در راه اندازی شرکتش را از ابتدا تخمین بزند کارش را آغاز و در مسیر موفقیت های احتمالی خود مدام از جیب خرج کرد. اما این بی برنامه بودن و نداشتن چشم انداز مالی، باعث زمین خوردن او شد.
3. بیرون سپاری کارهایی که از عهده من خارج است.
اگر آقای ایکس می دانست که برخی از کارها از عهده او و شرکت او خارج است و آنها را به یک منبع خارجی می سپارد که در این زمینه موفق و با تجربه هستند، احتمال داشت که موفق شود. زیرا فرصت بیشتری برای تمرکز روی نقاط قوت خود داشت و می توانست به موازات کارهای بیرون سپرده شده، کارهای خود را بهتر پیش ببرد.
یکی از هوشمندانه ترین روش ها برای بهره گرفتن از شکست در کار یا زندگی این است که نقطه ضعف و اشتباهات خود را پیدا و آنها را برطرف کنید. با مرور کار قبلی می توانید متوجه شوید کجا اشتباه کرده اید و کجا باید با چشم بازتر و بررسی بیشتر وارد عمل شوید.
این طرز فکر فقط برای مسایل کاری نیست و در زندگی فردی انسان ها نیز مصداق دارد. به قول ضرب المثل خودمان که می گوید: «انسان عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود»، انسان عاقل کسی است که اگر یک بار اشتباه کرد، از آن درس بگیرد و بار دیگر دوباره آن را تکرار نکند.
به عنوان جمع بندی مطلب باید گفت، پس از هر شکست از خود بپرسید چرا این اتفاق روی داده است و سپس احساسات منفی را از خود دور و چشم انداز برای خود تعیین کنید.