Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 16 آذر 1403 - 04:53

تحقیر نکن! نقد كن!

تحقیر نکن! نقد كن!

اگر به آقاي پارچه فروشی كه با بدخلقي و نگاه سنگينش پارچه مورد نظر شما را از لابه‌لاي طاقه‌ها بيرون مي‌كشد، بگوييد رفتارش شما را آزار مي‌دهد چه پاسخي مي‌شنويد؟ اگر بگوييد «آقا! چرا امروز اعصاب نداريد» يا اينكه جمله «آقا! اگر حوصله نداري چرا مغازه‌ات را باز مي‌كني» را به زبان بياوريد چه واكنشي مي‌شنويد؟ احتمالا در كمتر از يك دقيقه مجبور به ترك حجره‌اش مي‌شويد يا اينكه چند دقيقه‌اي را به جنگ لفظي مي‌گذرانيد و بعد از مغازه بيرون مي‌زنيد.

دليلش چيست؟ آقاي پارچه‌فروش تحمل يك انتقاد سازنده را ندارد يا اينكه شما بلد نيستيد براي نقد كردن او از چه راهي وارد شويد؟ از نظر دكتر محسن حاجي علي اكبر، روانشناس صنعتي و سازماني هر دو مورد درست است. او در كارگاه‌هاي رفتار سازماني‌اش، چند جلسه‌اي را به آموزش راه و رسم نقد كردن و نقدپذيري اختصاص مي‌دهد و مي‌گويد نه‌تنها ما ايراني‌ها نقدپذير نيستيم، بلكه توانايي درست مطرح كردن انتقادهاي‌مان را هم نداريم و به‌خاطر همين ناتواني به روابط‌مان صدمه مي‌زنيم.

فرزندتان را منتقد بار بياوريد
خانواده‌تان را چطور اداره مي‌كنيد؟ آيا حرف اول و آخر را در خانه شما مي‌زنيد يا اينكه تصميم‌ها از دل بحث و سنجيدن نظر همه اعضاي خانه گرفته مي‌شود؟ اگر شما يا همسرتان تنها تصميم‌گيرنده هستيد، اميدي به نقدپذير شدن فرزندتان نداشته باشيد. جامعه‌شناسان مي‌گويند در خانواده‌هاي سنتي كه اهرم قدرت- معمولا پدر- حرف اول و آخر را مي‌زند و دستورهاي او بي‌چون‌و‌چرا پذيرفته مي‌شوند، در نقدپذيري بسته مي‌شود.

دليلش هم ساده است؛ بچه‌هايي كه در اين خانواده‌ها زندگي مي‌كنند، اجازه نقد كردن تصميم‌هاي اهرم قدرت را ندارند و در آينده هم به كسي اجازه نمي‌دهند از آنها انتقاد كند. انگار از همان سال‌هاي كودكي در ذهن آنها حك شده كه نقد يعني توهين و تلاش براي لرزاندن قدرت ديگران. اين بچه‌ها كه از سال‌هاي اوليه زندگي‌شان با نقد كردن نظر والدين خود و ايستادگي در برابر حرف‌هايي كه گاهي غيرمنطقي هستند بسياري از امتيازها را از دست داده‌اند و مهم‌تر از همه اينكه با خشم و قهر والدين روبه‌رو شده‌اند و محبت‌شان را حتي براي دقايقي از دست داده‌اند؛ در آينده هم نمي‌توانند پذيراي انتقادهاي ديگران باشند.

معادلات غلط را خط بزنید
معادلات نادرست «اشتباه= بد بودن» و «اشتباه= قطع محبت» يكي از اصلي‌ترين دلايلي است كه ما را از نقد مي‌هراساند. با اين اوصاف حتي با عبور از سال‌هاي كودكي و وارد شدن به روابط جدي اجتماعي اغلب ما تصور مي‌كنيم فردي كه از ما انتقاد مي‌كند، مي‌گويد «تو آدم بدي هستي!»، «تو قرار است به‌خاطر اين اشتباه از حقوقت محروم شوي!» و همين پيش‌فرضي كه ناخودآگاه به ذهن ما مي‌آيد، باعث مي‌شود در برابر هر نقد دوستانه و درستي موضع بگيريم، عملكردمان را در مقابل نقاد توجيه كنيم يا با ايجاد تنش و داد و فرياد امتيازي را به‌دست بياوريم.

چه بايد كرد؟
گرچه پس از گذشت سال‌ها بسياري از ما شعار نقدپذيري و سازنده بودن نقد را به زبان مي‌آوريم اما تا زماني كه معادلات گفته‌شده در ذهن ما جا دارد، نمي‌توانيم معناي واقعي اشتباه كردن را درك كنيم و تا نقد را به‌عنوان راهي براي كم كردن اشتباهات نشناسيم، راه به جايي نمي‌بريم. اگر قرار باشد با جرات بيشتري نقد كنيم و شجاعانه نقد ديگران را بپذيريم، چاره‌اي جز خط زدن معادلات گفته‌شده نداريم و بايد با اين عبارت كنار بياييم كه «اشتباه كردن به معناي بد بودن نيست!» پس اول خودتان اين اصل را بپذيريد و اجرايش را هر روز تمرين كنيد و بعد آن را به فرزندان‌تان آموزش دهيد.

چطور نقد كنيم؟
با توجه به آنچه گفته شد، فهميدن دليل موضع گرفتن شما در برابر نقد ديگران دشوار نيست. انتخاب شيوه‌اي اشتباه براي مطرح كردن انتقادهاست كه سوءتفاهم‌ها را ايجاد کرده و شما را از شنيدن نقد ديگران گريزان مي‌كند. همين شيوه‌هاي اشتباه است كه باعث مي‌شود انتقاد همسرتان از لباس شما، از طرف شما «زشت بودن» تلقي شود و گفتن جمله ساده «كجا مي‌روي؟» به فرزند نوجوان‌تان، از سوي او به عنوان دخالت در كارهايش ارزيابي شود.

اگر شما هنگام نقد كردن همسرتان، فرزندتان يا رئيس اداره‌تان با خشم يا دلخوري او روبه‌رو مي‌شويد، احتمالا راه را اشتباه مي‌رويد و به شكلي غيراصولي انتقادتان را مطرح مي‌كنيد. شايد كمك گرفتن از اصول زير و آشنا شدن با شيوه درست نقدورزي، به كم شدن فاصله‌هاي ارتباطي شما و همسرتان در خانه و شما و همکاران‌تان در اداره كمك بيشتري كند. پس وقتي مي‌خواهيد كسي را نقد كنيد کلیشه‌های ذهنی‌تان را کنار بگذارید و این موارد را رعایت کنید:

کلی حرف نزنید
كل شخصيت فرد مقابل‌تان را زير سؤال نبريد، بلكه‌‌ همان جنبه‌اي كه از نظر شما نياز به اصلاح است را مطرح كنيد. مثلا برچسب «تنبل» را روي فرزندي كه تنها نمره پاييني در درس رياضي گرفته نچسبانيد، بلكه با او مستقيما در مورد‌‌ ضعف يا كوتاهي‌اش در آموختن آن درس صحبت كنيد؛ آسمان را به ريسمان نچسبانيد و تنها در مورد همان اتفاق با او صحبت كنيد و با حاشیه پردازی‌ها درک واقعیت را برایش دشوار نکنید. در غیر این صورت به جای رسیدن به نتیجه، درگیر سوء تفاهم‌های آزار دهنده و حل نشدنی خواهید شد.

بگویید دقیقا چرا ناراحتید
انتقادتان را توصيفي و شفاف مطرح كنيد و برايش توضيح دهيد كه چرا انتظار داريد روال فعاليتش تغيير كند يا ديگر رفتار خاصي را ابراز نكند. در بسياري موارد توضيحات گنگ شما كه با عصبانيت هم همراه مي‌شود، درك واقعيت و انتظارتان را براي ديگران سخت مي‌كند.

به شخصیتش حمله نکنید
هنگام نقد كردن، فرد مقابل‌تان را نشانه نگيريد و به شخصيتش حمله نكنيد؛ بلكه احساس خودتان را مطرح كنيد. به همسرتان نگوييد واقعيت اين است كه تو با دير رسيد‌‌ن‌هايت به من توهين مي‌كني و مسئوليت خود را ناديده مي‌گيري، بلكه بگوييد «من احساس مي‌كنم» دير رسيدن‌هاي تو باعث مي‌شود به كارهاي‌مان نرسيم يا اينكه به او بگوييد «احساس» مي‌كنيد دير رسيدن‌هايش در روند انجام كارهاي شما وقفه وارد مي‌كند و اگر زمان دقيق‌تري را براي حاضر شدن سر قرار مشخص كند، شما هم مي‌توانيد بهتر به كارهاي‌تان برسيد.

تعمیم ندهید
به اندازه تمام آدم‌ها در مورد اشتباه تعريف وجود دارد و هيچ‌كس نمي‌تواند درك خود از رفتار درست و نادرست را به‌عنوان «رفتار درست و نادرست» معرفي كند، پس هنگام نقد كردن فراموش نكنيد كه از «ادراك» خود صحبت مي‌كنيد نه از يك واقعيت مطلق و بي‌چون و چرا، بنابراین بدون هيچ ارزش‌گذاري و قضاوتي موضوع را مطرح كنيد و به همسرتان نگوييد «تو بي‌مسئوليتي و هميشه دير به قرارمان مي‌رسي!» بلكه تنها بگوييد چرا اين مسئله براي‌تان اهميت دارد و احساس‌تان بعد از رخ دادن چنين اتفاقي چيست.

زور نگویید
شما هيچ‌وقت نمي‌توانيد مانع رخ دادن اشتباهات شويد، اما حتما به اين موضوع توجه كرده‌ايد كه تنظيم و تدوين قانون‌ها و آيين‌نامه‌هاي داخلي در سازمان‌ها و مشخص كردن مجازات اشتباهات احتمالي، مي‌تواند مشكل را تا اندازه‌اي كمتر كند.

پس اگر مي‌خواهيد در خانه‌تان هم احتمال اشتباه كردن اعضاي خانواده را پايين بياوريد، بهتر است چنين آيين‌نامه‌هاي نانوشته‌اي را وضع كنيد و با كمك‌شان اعضاي خطاكار خانواده را به اندازه اشتباهي كه مرتكب شده‌اند تنبيه كنيد. قطعا مجازات كودكي كه در مدرسه تقلب كرده، محروم شدن از آموزش نيست بلكه تنها كافي است از او بخواهيد غرورش را زير پا بگذارد، موضوع را به معلمش بگويد و به‌خاطر اين رفتار از او عذرخواهي كند.

قبل ا زنقد کردن دوباره مرور كنيد
- باتوجه به اهميت موضوع بد نيست بار ديگر اصول انتقاد سازنده و درست را با هم مرور كنيم. اگر مي‌خواهيد نقد شما فاصله‌اي در ارتباطات‌تان ايجاد نكند موارد زیر را رعایت کنید:

- انتقاد را متوجه يك رفتار فرد بدانيد نه كل وجود و شخصيت او اثرات رفتار فرد مقابل را برايش روشن كنيد و بگوييد اين موضوع چرا اهميت دارد.

- احتمال اشتباه بودن نظرتان را ناديده نگيريد و بگوييد ماجرا را تنها از زاويه ديد خودتان مطرح مي‌كنيد.

- شرايط فردي كه اشتباه كرده را در نظر بگيريد و قبل از قضاوت، ماجرا را از نگاه او ببينيد.

- يادتان نرود فرد مقابل شما حتي اگر رفتارش از نظرتان نادرست باشد، ارزش انساني دارد و شايسته احترام است.

- به اشتباه‌ها نه با اهرم سرزنش و محروميت، بلكه باتوجه به قانون‌هاي از پيش تعيين‌شده پاسخ دهيد.

- مجازات را متناسب با خطا در نظر بگيريد و هنگام مجازات كردن كل فعاليت‌هاي او را زير سؤال نبريد.

- از ياد نبريد تا عملي نباشد اشتباهي هم رخ نمي‌دهد و تنها كسي خطا مي‌كند كه جرات قدم برداشتن دارد.

ارسال نظر