اسباببازی ها و آموزش و رشد کودکان
کودکان ما با کمک اسباب بازیها به طور غیرمستقیم آموزش میبینند و حوادثی که دور و برشان میگذرد را به نوعی در این بازیها تجربه می کنند.
با این وجود و با همه تاکیدی که کارشناسان بر تاثیرپذیری کودکان از چنین وسایلی دارند، در کشور ما هنوز هم اسباب بازی بعنوان یک وسیله لوکس، تزئینی و بیاهمیت تلقی می شود. طبق اعلام کارشناسان در حال حاضر ماهانه دو میلیون و 600 هزار دلار اسباب بازی وارد کشور میشود که این رقم در مقایسه با سال 81 که مبلغ واردات اسباب بازی 57هزار دلار بوده است. شاید رقم چشمگیری باشد ولی این ارقام میتوانند ارتباطی با ارزش و اهمیت واقعی اسباب بازی ها نداشته باشند. به عبارت دیگر، ارزش پولی یک اسباب بازی لزوما” با ارزش حقیقی آن برای تربیت و آموزش کودک، یکی نیست.
کودکان سالم از انرژی زیادی برخوردارندکه به وسیله بازی آن را مصرف می کنند اگر انرژی اضافی کودک از طریق صحیح (بازی) به مصرف نرسد واین انرژی در جسم کودک باقی بماند، موجب ناآرامی، عصبانیت ، بدخلقی و پرخاشگری او میشود.
شاید اغلب مردم ندانند که شیوه انتخاب و خرید اسباب بازی ممکن است به ایجاد دگرگونی های اساسی در زندگی عاطفی و عقلی و اجتماعی کودک منجر شود .بررسیها نشان داده است که شخصیت کودک با اسباب بازیها و سرگرمیهای دوران کودکی شکل میگیرد، روش غیر مستقیم در تربیت کودکان بسیار موثر است. همه کودکان به اسباب بازی علاقه نشان میدهند و به همین دلیل می توان از اسباب بازی ها به عنوان ابزاری برای تعلیم و تربیت استفاده کرد .
روان شناس معروف آلفرد آدلر میگوید : «هرگز نباید به بازی به عنوان روشی برای وقت کشی نگاه کرد .بازی کردن برای کودک مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال ، بازی و اسباب بازی کلمات کودکان هستند .»
باید به حس مالکیت کودک احترام گذاشت. کودک اسباببازیهای خود را دوست دارد و حاضر به تقسیم آن ها نیست، زیرا آنچه را دوست دارد متلعق به خود میداند و حاضر نیست به کودکان دیگر بدهد. بنابراین نباید پدر و مادر کودک را تحت فشار قرار دهند یا اورا به خاطرعدم سخاوت سرزنش کنند. وقتی کودک هنوز معنی سخاوت را نمیداند و برای آن آمادگی ندارد، این سرزنش چه فایده ای خواهد داشت ؟ در واقع همان قدر که سخاوت در بزرگترها پسندیده است خود خواهی در کودک نیز امری طبیعی است.اگر کودک اسباب بازی اش را به دیگری نمی دهد سعی نکنیم با تشویق یا تحمیق و تهدید شرایطی را فراهم کنیم که کودک آن را به اجبار و اکراه به دیگری بدهد، بهطور مثال اگر فرزند دو ساله شما همیشه اشیاء را از کودکان دیگر میگیرد، نشانه آن نیست که او در آینده شخص زورگویی خواهد شد، کافیست آنان را برای مدتی از یکدیگر جدا نگه دارید و توجه فرزند خود را به چیز دیگری جلب کنید . وقتی کودک به سن سه سالگی رسید و از بازی با کودکان دیگر لذت برد، می توان آموزش بازی های گروهی را آغاز کرد .
یکی دیگر از راههای پرورش شخصیت کودکان شرکت بزرگتر ها در بازی آنان است . زمانی که پدر و مادر خود را تا مرز کودکی تنزل می دهند و با شرکت در بازی کودکانه آنان را یاری می دهند روح و روان کودک سرشار از شادی گشته و اعتماد به نفس او تقویت می شود .
بازی رشد هوشی را تسریع می کند . پژوهش ها نشان می دهد کودکانی که فاقد هر گونه اسباب بازی هستند و یا امکانات اندکی برای بازی دارند ، از لحاظ شناختی از همسالان خود عقب ترند .
بسیاری از والدین تصور می کنند اسباب بازی هر چقدر گران تر باشد ، کودکشان را بیشتر جذب می کند، در حالیکه اینطور نیست. بارها دیده شده که کودک با داشتن اسباب بازی های رنگارنگ و گران قیمت، به سراغ یک در پوش پلاستیکی می رود و ساعتها با آن سرگرم است .
متاسفانه در کشور ما توجه مناسبی به اسباب بازی و سرگرمیهای آموزشی کودک نمی شود و بیشتر اسباب بازیهای وارداتی و یا تولید داخل غیر کارشناسی و از نوع درجه سه می باشد، در حالیکه تقاضا برای اسباب بازی و بازی فکری کودکان و نوجوانان در سطح کشور بسیار زیاد است ، ولی عرضه این محصولات بسیار کم تر از نیاز جامعه میباشد. با توجه به رشد علمی و فرهنگی والدین، نیاز به اسباب بازی خصوصاً وسایل آموزشی و فکری بیش از پیش احساس می شود که امیدواریم تولیدکنندگان داخلی بتوانند با ورود به این عرصه جوابگوی نیازهای کودکان در این عرصه باشند.