امروزه در سراسر دنيا روان شناسان و روانکاوها با توجه به نقاشي کودکان به کشف و درمان بيماري ها و اختلالات روحي کودکان مي پردازند.
با رمز و رازهاي آن چه کودک تان روي کاغذ مي کشد، آشنا شويد
بسياري از پدرها و مادرها براي آن که چند دقيقه اي کودک خود را سرگرم کنند تا بتوانند به کارهاي روزمره برسند، از او مي خواهند در گوشه اي از اتاق بنشيند و نقاشي بکشد.
حتي در مواقعي که کودک با شور و اشتياق نقاشي خود را به والدينش نشان مي دهد، در بهترين حالت جمله اي که والدين به او مي گويند اين است که «آفرين! چه نقاشي زيبايي کشيده اي»اما اين نقاشي هاي به ظاهر ساده و بي معني، سرشار از حقايق و ناگفته هاي کودک هستند، ناگفته هايي از مشکلات روحي که او تنها به خاطر کودک بودنش نمي تواند آن ها را به زبان بياورد.
نقاشي کودکان چيزي فراتر از تنها چند خط و رنگ ساده و بي معني است. سال هاست که روان شناسان بررسي هاي بسياري روي نقاشي هاي کودکان انجام داده اند و در نتيجه اين تحقيقات دريافته اند که اين خطوط و رنگ هاي ساده و در ظاهر بي معني بازتاب مستقيم دنياي دروني کودکان است.
امروزه در سراسر دنيا روان شناسان و روانکاوها با توجه به نقاشي کودکان به کشف و درمان بيماري ها و اختلالات روحي کودکان مي پردازند. جالب است بدانيد که حتي در برخي موارد محققان توانسته اند با بررسي دقيق نقاشي هاي کودکان به مشکلات خانوادگي آن ها پي ببرند.
نقاشي کردن به کودک فرصت مي دهد تا ترس ها و احساساتش را غيرمستقيم بيان کند.
هر کدام از نقاشي هاي کودکان بيانگر داستاني است که شايد خود او نيز نتواند آن را براي کسي شرح دهد. کودکي که همواره آدمک هايش را بدون دهان مي کشد نمي داند چرا همواره فراموش مي کند اين عضو از بدن را رسم کند اما روان شناسان به خوبي متوجه مي شوند که اين فراموشي تصادفي نيست و حقايقي از محيط خانه و خانواده را فاش مي کند.
در بررسي نقاشي هاي کودک بايد به محيطي که کودک در آن نقاشي کرده، بسيار دقت کنيم چرا که محيط، عاملي مهم و تعيين کننده در چگونه رسم کردن و رنگ زدن نقاشي هاي کودک است. شايد اگر فرد غيرمتخصص در نقاشي يک کودک، رنگ هاي تيره ببيند به سادگي از کنار آن عبور کند و اين مسئله را ناشي از علاقه کودک به رنگ هاي تيره بداند اما يک متخصص با ديدن رنگ هاي تيره در نقاشي کودکان به خوبي متوجه مي شود که احتمالاً هنگامي که کودک در حال نقاشي بوده پدر و مادر در حال بحث و دعوا بوده اند که کودک ناخودآگاه نقاشي اش را با رنگ هاي تيره رنگ آميزي کرده است.
۳ نکته خيلي مهم
البته بايد بگويم در صورتي با توجه به نقاشي کودکان مي توان به روح و شخصيت آن ها پي برد که:
۱) او مطابق ميل خود و بدون آموزش و اجبار، تصاوير را روي کاغذ بياورد.
۲) موارد ذکر شده در صورتي نشان دهنده حالات ذکر شده هستند که دايم در نقاشي کودک مشاهده شوند و نيز کودک زماني نقاشي کند که در شرايط عادي قرار داشته باشد. يعني عصباني و بي حوصله نباشد.
۳) نکته مهم ديگر اين است که نقاشي هاي کودکان در سنين مختلف معاني متفاوتي دارند و نکات ذکر شده در اين مطلب براي کودکان پيش از سنين دبستان کاربرد دارند.
به کارگيري رنگ ها و جزئيات
*کودکاني که در نقاشي خود جزئيات را به تصوير مي کشند افرادي دقيق و کنجکاو نسبت به مسائل اطراف هستند. از جمله اين جزئيات در نقاشي ها مي توان به ترسيم رگبرگ ها، مردمک چشم، دکمه لباس، سوراخ بيني و... اشاره کرد.
*استفاده از رنگ هاي مختلف در نقاشي به اين معني است که کودک از يکنواختي و سکون در زندگي بيزار است و در کل از لحاظ روحي سالم و پرانرژي است.
*استفاده از رنگ هاي ملايم و نقاشي هاي کم رنگ نشانه آرامش طلبي و تمايل به پرهيز از هيجان است.
*رنگ هاي گرم و روشن روحيه شاد و پرانرژي کودک را نشان مي دهد. کودکاني که از لحاظ روحي با مشکل مواجه هستند معمولاً در نقاشي هاي خود از رنگ هاي محدودي استفاده مي کنند.
کدام درخت، کدام روحيه؟!
*ترسيم درخت هاي تنومند با بدنه کلفت و نيز شاخ و برگ فراوان اين نکته را آشکار مي کند که کودک در زندگي احساس امنيت و اعتماد به نفس دارد. اگر تنه درختان کج کشيده شود مي توان دريافت که کودک آرزو مي کند به سال هاي قبل بازگردد. همچنين صاف و عمودي کشيدن تنه درخت در کودکان نشانه ثبات فکري آنهاست و اگر کودکي براي درخت برگ هاي زيادي کشيده و برگ ها را به صورت درهم رسم کند مي توان دريافت که او ترجيح مي دهد در دنياي خود باقي بماند و آمادگي تغيير ندارد. اگر درخت،شاخه هاي زيادي داشته باشد که هر شاخه به سويي متمايل باشد مي توانيم دريابيم که کودک به سادگي مي تواند با ديگران ارتباط برقرار و خود را با محيط هاي جديد سازگار کند.
کودکان خجالتي را بشناسيد
*کودکاني که نقاشي هاي درهم و نامنظم مي کشند معمولاً توجه و تمرکز کافي ندارند و به همين دليل نمي توانند از تمام توانايي هاي خود استفاده کنند.
*اگر کودک در نقاشي هايش آدم کوچکي را در گوشه برگه ترسيم کند به اين معني است که خود را کم ارزش و کم اهميت تر از ديگران مي داند. اگر اين شکل نقاشي کردن براي مدت طولاني ادامه يابد بايد براي رفع مشکل به متخصص مراجعه کرد زيرا اين کودک بيش از حد خجالتي است و براي داشتن ارتباط بهتر با اطرافيان به کمک نياز دارد. همچنين کودکان خجالتي معمولاً در گوشه برگه نقاشي مي کنند و تمام صفحه را پر نمي کنند.
خانه من
*« موفقيت » مي نويسد:کودکان معمولاً در نقاشي هاي خود، خانه مي کشند. خانه اي با رنگ هاي گرم و پرانرژي همراه با گل و درخت هاي تنومند، پنجره و دودکش حاکي از زندگي آرام و متعادل کودک است. کودکاني که والدين آن ها از هم جدا شده باشند معمولاً خانه هايي با دو در مي کشند يا خانه اي با دو طبقه. همچنين کودکاني که در سنين پيش از دبستان خانه را بدون در ورودي نقاشي مي کنند وابستگي شديدي به مادرشان دارند اما اين نقاشي پس از ورود به دبستان نشانه احساس تنهايي کودک است. خانه اي که به صورت تيره و ميله هاي زندان رسم مي شود نشانه اي از ناسازگاري والدين و فشار روحي شديد است و در مقابل،ميگناir خانه هاي مجلل و قصر مانند نشانه اين است که خانه و محيط آن براي کودک به منزله پناهگاهي امن و راحت است.
*کودکان خيال پرداز معمولاً کوه هاي بلند،ابر و پرندگان را در اوج آسمان مي کشند.
پدر چه شکلي است؟
*خورشيد در نقاشي کودکان نماد پدر است و خورشيد کامل و زيبا نشان دهنده ارتباط خوب و سالم با پدر و رضايت از او است اما خورشيدي که همواره بخشي از آن پشت ابر يا کوه باشد مي گويد که کودک ارتباط خوبي با پدرش ندارد. خورشيد با رنگ هاي تند مانند قرمز يا نارنجي ترس از پدري که موجب استرس مي شود را بيان مي کند.
*معمولاً در نقاشي هايي که کودک از اعضاي خانواده اش مي کشد يک نفر بزرگ تر از ديگران کشيده مي شود و يا کودک او را پر رنگ تر از بقيه افراد رنگ آميزي مي کند. اين فرد کسي است که کودک بيشترين احساسات خود را در کشيدن او بروز داده و گاهي نشانه اين است که کودک او را بيش از ديگران دوست دارد و يا از او مي هراسد. براي تعيين اين که آيا کودک او را بيش از ديگران دوست دارد يا از او مي ترسد بايد به ديگر نکات مورد توجه در نقاشي کودک از جمله رنگ آميزي و يا ديگر اشياي نقاشي شده توجه کرد. گاهي نبود يکي از اعضاي خانواده در نقاشي کودک نشانه اين واقعيت است که کودک نبود او را آرزو مي کند البته اين مسئله در صورتي قابل استناد است که کودک در نقاشي هاي پي در پي او را حذف کند.
معمولاً خواهر يا برادر کوچک تري که با ورودش به خانواده حسادت کودک را برانگيخته است و موجب شده کودک تصور کند پدر و مادر ديگر او را مانند گذشته دوست ندارند در نقاشي هاي کودکان پيش از دبستان حذف مي شود. گاهي نيز اگر از کودک بخواهيد او را نيز نقاشي کند ابتدا او را مي کشد و سپس به دلايل مختلف آن را پاک مي کند.