دوران کودکی برای یک دختر ، دوران سخت و دردناکی نیست، همه او را دوست دارند، دست بر سرش می کشند و برایش عروسک های قشنگ می خرند، تنها دغدغه او ممکن است تبعیضی باشد که والدینش بین او و برادرش ایجاد می کنند،البته اگر این احساس کوچکی و تبعیض در او بوجود آید ، تا همیشه دراو باقی خواهد ماند.
به هر حال دختران این دوران را طی خواهند نمود و وارد یکی از حساس ترینمراحل سنین خود خواهند شد . همان سنی که در شریعت اسلام نیز بر آن تاکید شده است یعنی ورود به ده سالگی و پایان یافتن نه سالگی.از نظر علم روانشناسی، دختران کلاس چهارم دبستان را باید بسیار مراقبت کرد.در این سن ، بدلیل آغاز شدن بلوغ در آنها ، ناخواسته دچار استرس می گردند .
بسیاری از دختران در این سن ، دچار افت تحصیلی می شوند که البته به تدریج بهبود خواهد یافت اما گاهیً شدت استرس در آنها آنقدر بالا خواهد رفت که حتی ممکن است دچار شب ادراری شوند.همانطور که می دانید استرس یعنی فشار عصبی و این نوع فشار ، روحی است که بدلیل تغییرات هورمونی برای دختران بوجود خواهد آمد . در این لحظات ،والدین ، مخصوصاً مادر و یا خواهر همسن یا بزرگتر نقش مهمی را در آرامش بخشیدن به دختران در حال بلوغ را خواهند داشت . برای همین بسیار لازم است که این افراد توانائی درك دختر چهارم دبستان را داشته باشند و همراز و هم صحبت او شوند.
دختران در کلاس پنجم دبستان با اولین جرقه های عشق و علاقه روبرو می شوند و این احساسات در وجودشان برانگیخته می شود. دختران در این سن ، ناخودآگاه از جنس مقابل خود خوششان می آید .ناخودآگاه به پسرها نگاه می کنند. در برخی از خانواده ها که روابط بی قید و بندتری دارند و فکر می کنند دختر در سن ده سالگی نیاز به رعایت حجاب و یا درك محرم و نامحرم ندارد و اجازه می دهند که مثلاً دخترعمو با پسرعمو یا پسرخاله همبازی بوده و دست در دست یکدیگر راه بروند .
دختران در این سن هیچ درکی از عشق ندارند، اما به هر حال احساسی که در گذشته به عروسک هایشان داشته اند در حال انتقال به موجودی بنام پسر است!
در این سن دیده می شود که دختر و پسر در زمانی که دستان یکدیگر را گرفته اند ، گاهاً به یکدیگر نگاه کرده و ناخواسته به یکدیگر لبخند می زنند . همین لبخند به ظاهر معصومانه نشان دهنده اولین جرقه های عشق و احساس در آنهاست.
اما تفاوت این عشق با عشقی که بعداً به سراغ آنها خواهد آمد در این است که دختران در این سن می دانند که از پسرها خوششان می اید و پسرها برایشان جذاب شده اند اما دلیل آن را د رك نمی کنند و تقریباً می توان گفت که این
واکنش ها غیرارادی و غریزی است و فقط پاسخی به احساس در حال شکفته شدن است.
لازم به ذکر است که این نوع واکنش در پسران در مقطع راهنمائی و از کلاس دوم راهنمائی به بعد اتفاق می افتد.
به هر حال این اتفاق یکی از بزرگترین و شاید مهمترین اتفاق زندگی یک زن است و نقش تربیت والدین در این لحظات بسیار بالا و حساس است.
از والدین متعهد انتظار می رود که اول مراقب دختران خود باشند و وقت بیشتری به او اختصاص دهند، سپس دخترشان را برای بلوغ آماده کنند، باید طوری او را تربیت کنند که بداند هر احساسی که در بلوغ به سراغش می آید ، احساس درست و صحیحی نیست.اجرای دستورات دینی بهترین کلید تربیتی و آگاهی بخشیدن به دختر است . او یکی دوسال است که از لحاظ دینی به بلوغ رسیده و باید همانند مادرش به وسیله دستورات دین از خود محافظت کند و بندگی پروردگار مهربان را به جای آورد تا بنده غرایز خود نشود.
وارد شدن خداوند در زندگی هر فرد چیزی به نام خوشبختی ، شادی ، آرامش ،امنیت و تمام احساسات خوب را به ارمغان خواهد آورد.
هیچکس از اجرای صحیح دستورات دینی دچار ضرر ، افسردگی و گمراهی نشده است و چه خوب است که از همین سال های اولیه عمر و بلوغ ، خداوند همراه دختران خوب و پاکمان باشد! همانطور که می دانید ، در یکی از ضرب المثل های فارسی آمده است : خشت اول چون نهد معمار کج ...
شاید بتوان به راحتی گفت که این لحظات برای دختران همانند پایه گذاری همان خشت اول است و معمار آن کسی به غیر از والدین و مسئولان تربیتی نخواهند بود. والدین گرامی اگر این مرحله از وظایف خود را به درستی انجام دهند ، حتی خودشان نیز دیگر مشکلات زیادی برای تربیت فرزندانشان در آینده نخواهند داشت و نیز مطمئن خواهند بود که فرزندانشان گرفتار بسیاری از مشکلات وعواقب آن نخواهند شد.