با افزایش سن ازدواج، کاملا طبیعی است که اختلاف سنی پدران و مادران و نیز فرزندان بیشتر و بیشتر شود و گاهی به بیش از سی و پنج سال هم برسد. وجود این میزان اختلاف سنی منجر به اختلاف در نوع گفتار، کردار و حتی دیدگاه والدین و فرزندان میشود.
به گزارش جام جم، اگر به نکاتی که در ذیل اشاره میشود، توجه کنیم بهتر میتوانیم همپای کودکان خود باشیم.
عشق ورزیدن
میتوانید با کودکتان رابطه خوبی برقرار کنید، به شرط آن که اجازه بدهید عشق و محبت شما را نسبت به خودش احساس کند. محبت قلبی به تنهایی، برای ارضای خواستههای درونی کودک کافی نیست.
او به عشق و محبتی نیازمند است که آثارش در رفتار و گفتار پدر و مادر نمودار باشد. بچهها از نوازش، بوسه و تبسم و حتی از آهنگ محبتآمیز سخنان شما احساس آرامش میکنند و اعتماد به نفسشان تقویت میشود و درمییابند که در زندگی، افرادی هستند که بدون هیچ گونه انتظاری، عاشقانه آنها را دوست دارند و از آنها حمایت میکنند، اینجاست که به خودشان میقبولانند با وجود این افراد هیچ گاه تنها نخواهند ماند.
وقتی به فرزندتان اظهار محبت میکنید او به شما و محیط خانه علاقهمند میشود و کمتر پیش میآید، جذب دوستان ناباب و مواد مخدر شود و به لحاظ روحی و جسمی نیز فرد سالمتری خواهد بود. پس همیشه به فرزندتان محبت کنید و بگویید که دوستش دارید و عاشقش هستید، اما باید بدانید که اظهار محبت وسیله تربیت است و نباید مانع تربیت شود.
بنابراین والدین باید حساب عشق به فرزند را از تربیت جدا کنند، او را صمیمانه دوست بدارند ولی عیوب و رفتار نادرستش را با روشی عاقلانه اصلاح کنند، زیرا فرزند شما همیشه کودک باقی نمیماند.
کشف علایق مشترک خود و فرزندان
ممکن است شما به دلیل اختلاف سنی که با فرزندتان دارید، برای برقراری ارتباط خوب و صمیمانه با او، مشکلاتی داشته باشید. در این مواقع بهتر است به دنبال نقاط مشترک بین خود و فرزندتان باشید. مثلا شاید هر دوی شما وقتتان را برای خواندن کتاب، ورزش یا دوچرخهسواری صرف کنید. بنابراین سعی کنید علایق مشترک خود و فرزندتان را بیابید و با استفاده از وجود این علایق، رابطه دوستانهای میان خودتان ایجاد کنید.
گام دیگر این است که بدانید فرزندتان چگونه وقتش را میگذراند و مشغول انجام چه نوع کار و فعالیتهایی است. زمانی را هر چند کوتاه به او اختصاص بدهید و در کارها و فعالیتهایی که دوست دارد، شرکت کنید. حتی میتوانید دست فرزندتان را بگیرید، به پارک بروید و همپای او روی چمنهای سرسبز بدوید، گلهای رنگارنگ را نوازش کنید، بلند بلند بخندید و آواز بخوانید و درباره موضوعات مختلف با هم صحبت کنید و از این که در کنار یکدیگر هستید لذت ببرید. این نکته حائز اهمیت است. اگر چند تا بچه دارید برای هر کدام از آنها زمانی را جداگانه اختصاص بدهید.
صبور بودن
اگر یک روز سخت و پرمشغله را پشتسر گذاشتهاید، لطفا تلافی آن را سر بچهها در نیاورید. همه ما در زندگی روزهای سخت و پرکار داریم، ولی باید آرامش خود را حفظ و راهی برای کاهش خستگی روزانه پیدا کنیم.
سعی کنید وقتی کنار افراد خانواده بویژه کودکان هستید، شاد و پرانرژی باشید، زیرا بچهها پدر و مادر شاد و پرانرژی میخواهند، نه پدر و مادر خسته و عصبی.
این نکته مهم است، زمانی که فرزندتان با شما صحبت میکند مدام کلام او را قطع نکنید، چراکه احساس میکند تمایلی به شنیدن حرفهایش ندارید، لذا از حرف زدن با شما دلسرد میشود. همیشه سعی کنید صبور باشید و به حرف فرزندتان بدقت گوش کنید، زیرا این گونه به او میفهمانید، آن قدر برایش ارزش و احترام قائلید که حاضرید تمام حرفهایش را بشنوید. با این روش میتوانید متوجه مشکلات ریز و درشت فرزندتان بشوید و بموقع به او کمک کنید. به اهداف و احساساتش احترام بگذارید و همیشه به او بگویید چقدر دوستش دارید.
بازی کردن
کودک بازی کردن با پدر و مادرش را دوست دارد و همین را یکی از دلایل محبت میداند. در ضمن بر اثر همین بازیهاست که علایق ذاتی کودک و اخلاق و رفتار اجتماعی و فردی او شکل میگیرد. به این ترتیب یک راه درست برای تقویت روابط بین شما و فرزندتان این است که با او بازی کنید و قاه قاه بخندید. اجازه ندهید مدام با رایانه بازی کند.
بازیهای زمان کودکی خودتان را به او یاد بدهید. زمان بیشتری را با فرزندتان سپری کنید. او به وجود شما در کنار خود احتیاج دارد.
حتی میتوانید بازیهایی را انتخاب کنید که تکتک افراد خانواده بتوانند در آن شرکت کنند، مثل بازی اسم فامیل یا منچ ... گاهی اوقات با هم به پارک محل بروید، سوار تاب شوید، از پلههای سُرسُره، بالا بروید و با هم سر بخورید و کلی خوش بگذرانید. وقتی در کنار فرزندتان هستید با تمام وجود کنارش باشید تا او هم وجود شما را در کنار خود احساس کند و شاد باشد.
نظم و قانون حاکم بر خانواده
بهتر است بچهها در خانهای بزرگ شوند که قانون داشته باشد. خانهای که در آن نظم و قانون نباشد، بچهها آزادانه هر کاری را که دوست داشته باشند انجام میدهند، مثلا تا هر ساعتی که بخواهند پای رایانه مینشینند و بازی میکنند یا تا نیمههای شب تلویزیون تماشا میکنند و... .
اگر میخواهید رابطه خوبی با فرزندتان داشته باشید، باید قوانین خاصی تعیین و این قوانین را به طور ثابت اجرا کنید. برای مثال، ساعات خاصی را برای دیدن برنامههای تلویزیون یا بازیهای رایانهای تعیین کنید یا انجام بعضی کارهای خانه را بر عهده فرزندتان بگذارید، البته کارهایی که در حد توانش باشد.
ممکن است ابتدا کمی خسته شود و غر بزند، اما بعد متوجه میشود شما به او اعتماد کردهاید که انجام برخی از کارها را به او سپردهاید. در نتیجه خوشحال میشود و احساس مسئولیت میکند و در آینده نیز فرد مسئولیتپذیری میشود.
این نکته مهم است که اگر گاهی فرزندتان نتوانست کارها را در حد عالی انجام بدهد، او را تنبیه نکنید، سرش غر نزنید و نگویید تو از عهده هیچ کاری برنمیآیی، زیرا اعتماد به نفسش را از دست میدهد، بنابراین فرصت دیگری به او بدهید و کمکش کنید تا کارش را درست و دقیق انجام بدهد.