گاهی کارهای خانه که تلمبار می شود ، واقعا خسته کننده است و از همه بدتر اینکه ،یک نفر و در بیشتر مواقع مادر خانواده باید کارهای بقیه ی افراد را انجام دهد.گاهی پدر هم به او کمک می کند اما بچه ها انگار مهمانان همیشگی اند و هر چه مادر تلاش می کند تا آنها را به نوعی در قبال وظایفشان مسئولیت پذیر کند ، اما بی فایده است.مشکل فقط این روزها نیست که آنها کودک اند ، اگر امروز نتوانند از عهده ی کارهای شان بر آیند ، فردا نیز بزرگسالانی نصفه و نیمه می شوند.
ترفند های زیر را بکار ببرید تا فرزندان تان با شما در انجام کارهای خانه همکاری کنند.
*به فرزندتان بگویید که کارهای خانه اختیاری نیست و به شکایت آنها گوش نخواهید داد و واقعاً هم این کار را انجام دهید.
*با تحسین و اظهارنظر مثبت، عزت نفس کودک را تقویت کنید
*بگویید کارکردن تا چه اندازه موجب شادی و آسایش شما میشود.
*کارکردن، هم برای کودک و هم برای سایر اعضای خانواده، مفید و سودمند است.
*ارزیابی و بازرسی را بهنحوی خوشایند انجام دهید.
*حتی ناچیزترین دستاوردها را تأیید و ستایش کنید.
*بهجای اینکه مچ کودک را حین انجام کار اشتباه بگیرید، او را در حال انجام یک کار صحیح و خوشایند، غافلگیر کنید.
*برای تحسین و تشویق روزانه کودک، دقیقاً کارش را توصیف کنید. مثلاً بهجای اینکه بگویید عالی است یا تو یه قهرمانی، واضح تشریح کنید که میبینم اسباب بازیها سرجایش قرار گرفته و تختات مرتب است، به این میگویند یک کار دقیق و حساب شده، تو خیلی زحمت کشیدهای.
*توجه خود را بر تلاشهای انجامگرفته یا درسهای آموخته شده متمرکز کنید نه فقط بر نتیجه نهایی.
*کار را هر چه زودتر توصیف و تأیید کنید، تشکر و قدردانی را به بعد موکول نکنید.
*اجازه دهید کودک درباره کار خودش قضاوت کند.
*گاهی اجازه دهید کودک خود وظایف روزانه خانه را انتخاب کند.
*وظایف را تنظیم کنید، خواستهها را تغییر دهید و کودکان را همزمان با رشد و بلوغ، در تصمیمگیریها شرکت دهید.
*از کودک هر روز انتظار انجام مقداری کار داشته باشید.
*برای انجام کارها، هر روز زمان معینی درنظر بگیرید.
*ثبات قدم و قاطعیت را با استفاده از تشویق و گاهی تنبیه مثل کم کردن حقوق هفتگی یا ماهانه یا انصراف از بردن او به پارک یا مهمانی تقویت کنید و پاداشهای شفاهی فوری به او بدهید.
*بهخاطر داشته باشید هدف، همکاری، احترام و علاقه متقابل است، نه فقط انجام شدن کارها.
*برای کودک فرصتهایی فراهم کنید تا خدمت دلسوزانهای به فرد نیازمند بکند. چنین فعالیتهایی، احساس محبت، سپاسگزاری و تمایل بیشتر به کمک در کارهای منزل را در او تقویت میکند.
*از تهدید و تنبیههای مداوم بپرهیزید. این روشها به ندرت نتایج مثبت و ماندگار دارند.
*به کودکان برچسبهای مثبت بزنید؛ پسر خوش شانس، دختر مهربان، برادر قوی، بچه باهوش و... میتواند تصور ذهنی شیرین، دلپذیر و ماندگاری برای بقیه عمر کودک فراهم کند.
*محدودیتها یا تهدیدهایی را که قادر یا مایل به انجام آن نیستند، درنظر نگیرید.
*مخصوصاً در مورد کودک خردسال، دستورهای واضح و ساده به کار ببرید.
*تفاوتهای فردی کودکان را مدنظر قرار دهید.
*زمانی که کودک تحت فشار روانی است، از خواستهها و انتظارات خود بکاهید.
*به مشکل حمله کنید، نه به کودک و شخصیت او.
*بر نقایص و کاستیهای کوچک و ناچیز اصرار نورزید.
*از کاربرد جملههای تهدیدآمیزی نظیر « این کار را بکن وگرنه...» پرهیز کنید.
کلام آخر اینکه رسیدگی بیش ازحد و وابسته نگهداشتن کودک نهایتاً به ناتوانی و بدتر از آن به ناسپاسی او میانجامد. طفلی که در سالهای اولیه عمر تنها گیرنده بوده و هیچ توقع و چشمداشتی از او نداشتهایم و فرصتی برای ابراز وجود به او ندادهایم در بزرگسالی به طفیلی تبدیل خواهد شد که وبال گردن شده، همواره انتظار دریافت سرویسها و خدمات بیشتری دارد. این را به یاد داشته باشیم که این چنین فردی هیچ جایگاه مناسبی در اجتماع نخواهد داشت.