«داره زیر لب، یه چیزی زمزمه میکنه. گوش میدم، میبینم داره میگه: تو پوشک خوب منی، منم ستاره میشم دورت میشینم.»
اینها را یک مادر در وبلاگ پسرش نوشته است. مادران، با این دست هنرمندیهای فرزندانشان، زیاد مواجه میشوند؛ بچههایی که بهدشواری میتوانند حرفهای روزانهشان را ادا کنند، به واژهها ریتم میدهند و شعرهایی میسازند که البته بیشتر وقتها، معنی خاصی ندارند، ولی ریتم، چرا. راستی، نکند این شعرهای زیر لبی، نشانههایی است از آینده روشن بچههایمان و شاید راهی باشد برای هدایت ذوقهای نهفته آنها؟
دکتر «مریم جلالی»، دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی و متخصص در ادبیات کودک و نوجوان، درباره چرایی، چگونگی و رشد ذوق شعری کودکان، نکتههایی به ما میگوید.
* بهعنوان یک محقق ادبیات کودک معتقدم که باید ذوق شعری بچهها را با توجه به گروه سنیشان، مورد توجه قرار دهیم. برای گروه سنی الف یا همان دوران قبل از مدرسه، تغزل، همیشه از مفهومسازی، پیشتر است. کودک ممکن است شعری بسازد که مفهومی نداشته باشد و فقط ریتم داشته باشد. شاید قافیهای هم براساس ریتم، رعایت کند.
* بچه، ریتم را بهطور ناخودآگاه دوست دارد و با شنیدن موسیقی، حرکات موزون انجام میدهد. آنها، در سنین پیش از مدرسه و در مرحلهای که واژهسازی را فرامیگیرند، سعی میکنند از واژههایی استفاده کنند که وزن آنها، به هم نزدیک باشد یا حروف آخر آن، به هم شبیه. این کار، به معنای شناخت وزن و قافیه یا حتی استعداد شعر نیست. این اتفاق، در ناخودآگاه او میافتد.
* اگر کودک، به شکل ناخودآگاه، سراغ سرودن و آهنگین کردن کلام رفت، بهتر است بزرگسالان، از این وضعیت استقبال کنند؛ حتی اگر جملهها نامفهوم باشند و معنای واضح نداشته باشند؛ زیرا دستکم، چیزی که از این دریچه، نصیب کودک خواهد شد، یعنی «لذت از متن»، بیشترین چیزی خواهد بود که میتواند جایگاه ادبیات کودک را برای او، در آینده، معنادار میکند.
* برای تقویت ذوق شعری کودکان، لازم است برای بچه، زیاد شعر بخوانیم و به آنها کمک کنیم که این شعرها را حفظ کنند. در این موقعیت، تکرار، حرف اول را میزند و موجب میشود کودک مستعدی که استعداد شعر دارد، مستعدتر شود و به سمت سرودن شعر حرکت کند. همان قاعدهای که در بقیه مراحل زبانآموزی، با آن مواجه هستیم، اینجا هم صدق میکند؛ بچه، اول باید بشنود، بعد شروع به گفتن کند. وقتی برای بچه شعر میخوانیم، به او الگو میدهیم که چهطور شعر بگوید، با رعایت وزن و قافیه.
* سنین هفت و هشت سالگی، یعنی همان گروه سنی ب، همان موقعی است که وقتش شده تا به استعداد کودک توجه شود و استعداد شعری بچه، مورد توجه قرار گیرد.
* نوشتن شعرهای کودکان، بهعنوان خاطرات کار شیرین و مطلوبی است اما روی این شعرها نمیتوان حساب باز کرد. بهعنوان یک کار خلاق که نشانه شاعری بچه باشد، نیست؛ بلکه نشانه علاقهمندی بچه به ریتم است.
* اشعار گروه سنی کودکستان و پیشدبستان، به دو شکل نوشتاری و گفتاری سروده میشوند، اما بیشترین اشعار، در زبان گفتاری است؛ چون طبیعی است که کودک، زبانآموزی را با آن آغاز میکند. یکی دیگر از دلایل مهم ترجیح نوع گفتار، این است که کودکان، هنوز با فضای مدرسه، آشنا نشدهاند.