1.نه هدفي، نه توقع و انتظاري
بسياري از شركتها در واقع نميدانند كه از بازاريابي چه ميخواهند يا انتظارشان از تلاشهاي شبانهروزي چيست. ابتدا اهدافتان را مشخص و تنظيم كنيد. سپس، بپذيريد كه بازاريابي يك مرحله است. در پايان، همواره از تناسب مراحل با اهدافتان، اطمينان حاصل كنيد.
2. نداشتن خريد(buy in)
مجريان، مديران و كارمنداني كه بازاريابي را باور ندارند، به طور جدي ميتوانند زيانآور باشند و تمامي مراحل را تحتالشعاع قرار دهند. خريد (inbuy)را با روشن كردن اهداف و مراحل عمليات بازاريابيتان به دست آوريد.
3. ترس
شركتها در برخورد با بازاريابي بيشتر دچار ترسي مبهم و نامحسوس ميشوند. آنها نه از خود بازاريابي، كه از احتمال شكستشان در بازاريابي واهمه دارند. اين ترس حتي ميتواند آنان را از آغاز و ادامهي كار باز دارد. هنگامي كه عمليات بازاريابيتان را راهاندازي ميكنيد، از اينكه بارها و بارها زمين بخوريد و موفق نشويد، ترسي نداشته باشيد.
4. بيتوجهي به آموزش
اگر آموزشهاي لازم بازاريابي را در اختيار كارمندانتان قرار ندهيد، آنها همچنان بدگمان خواهند بود و اين مساله ميتواند به از بين رفتن كل مراحل بازاريابي منجر شود.
5. هدر رفتن سرمايه
اجراي عمليات50 دلاري كه از اجزاي خوبي برخوردار است، ميتواند راهگشاتر از عمليات 50000 دلاري باشد كه به صورت ضعيفي طراحي شده است. بسياري از فنون بازاريابي ”سنتي“، مانند تبليغات، نميتوانند در برآورد و ارزيابي هزينهها نتايج قابل قبولي ارايه دهند.حداقل دو بار در سال سرمايه بازاريابيتان را ارزيابي كنيد
6. اتلاف وقت
اگر در رفتوآمد به گروههاي شبكهاي هيچگونه تجارت و داد و ستدي نميبينيد؛ وقت خود را با رفتن به آنها تلف نكنيد. تمام زمان بازاريابيتان را صرف اثبات ارزشمندي آن كنيد، در كنار گذاشتن قسمتهايي كه درست عمل نميكند، ترديدي به خود راه ندهيد.
7. نداشتن ارتباط
اگر در بارهي برگزاري يك سمينار مهم به كارمندانتان اطلاعاتي ندادهايد، آن را برگزار نكنيد. در تمامي مسايل و جزييات بازاريابي، سياست آزادي بيان را به كار گيريد.
8. نداشتن حس مسووليتپذيري
اين مساله بدترين و بزرگترين اشتباهي است كه يك شركت ميتواند مرتكب شود. داشتن اهداف واقعبينانه و عملكرد سريع براي كساني كه در كار بازاريابي هستند، ضروري است. در غير اين صورت شما به مرگ ”آري“ گفتهايد و هيچچيز را عملي نساختهايد.
9. نپرداختن پاداش
اگر در شناسايي و ارج نهادن به مهارتها و تخصصهاي بازاريابي كارمندانتان سهلانگاري كنيد، محركهايي كه بايد به كار گرفته شوند، دچار لغزش ميشوند و نتيجهاي معكوس در پي خواهند داشت. راههاي موفقيت در بازاريابي را كه پايههايي ثابت و استوار دارند، بشناسيد.
10. نداشتن دست نوشته و بيتوجهي به مكتوب كردن كارها
گفتهاند: «هنگامي كه کاري نوشته شود، انجام ميپذيرد». هميشه اهداف و طرحهايتان را بنويسيد و اين احتمال را بدهيد كه هنگام نوشتن، ديدگاه و چشمانداز شما به طور قابل توجهي افزايش خواهد يافت.
اينها اشتباهات متداولي هستند كه بسياري از كسب و كارها با آن مواجه ميشوند. با پرهيز از تكرار اشتباهات بازاريابي رقباي خود، از آنان پيشي بگيريد.