فهرست ذیل شامل مهارتهایی است که بهترین متفکرین استراتژیک از آن برخوردارند و همیشه از آن استفاده میکنند.
▪ مهارت اول
متفکرین استراتژیک قابلیت استفاده از قسمت چپ مغز (بخش منطق) و قسمت راست مغز (بخش خلاقیت) خود را دارند. ایجاد این مهارت نیازمند اعتماد به نفس و تمرین است و میتواند به طرز شگرفی ارزشمند باشد.
▪ مهارت دوم
آنها توانایی پروراندن یک چشمانداز تجاری و چشمانداز فردی متمرکز که به صورت شفافی تعریف شده است را دارند. آنها در زمینه اندیشیدن در قالب یک هدف استراتژیک و همچنین تدوین چشمانداز مهارت دارند. آنها هر دو مهارت را دارند و از این دو مهارت برای کامل کردن دیگری، استفاده میکنند.
▪ مهارت سوم
آنها توانایی تعریف شفاف از اهدافشان و تدوین یک برنامه عملیاتی استراتژیک که هر هدف را به عملیات مختلف تقسیم کند و هر عملیات شامل مجموعهای از منابع مورد نیاز و زمان اجرایی مشخص باشد را دارند.
▪ مهارت چهارم
آنها با خلق معیارهایی برای بازنگری در میزان پیشرفت، توانایی ایجاد انعطافپذیری در برنامههایشان را دارند. در صورت نیاز، این معیارها را برای تشخیص فرصت بازنگری برنامهها مورد استفاده قرار میدهند.
▪ مهارت پنجم
آنها به طرز شگفتانگیزی آگاه و باهوش هستند. نشانههای درونی و بیرونی سیستم را تشخیص خواهند داد و با زیرکی از این نشانهها برای راهبری مسیرهای آینده و تحقق فرصتها برای خودشان و شرکت یا سازمانشان بهرهمند میشوند. متفکرین استراتژیک بزرگ، به چیزی که بیان میشود، گوش خواهند داد و متوجه خواهند شد و هر آنچه را که میتوانند، مطالعه و مشاهده خواهند کرد، به نحوی که اطلاعات بسیار مفیدی را به دست خواهند آورد.
▪ مهارت ششم
آنها متعهد به آموختن در طول زندگیشان هستند و از هر تجربهای درسی میآموزند. آنها تجربیاتشان را در راستای توانمندسازی خویش برای اندیشیدن بهتر در مورد مسائل استراتژیک به کار میبرند.
▪ مهارت هفتم
بهترین و بزرگترین متفکرین استراتژیک برای خود زمان استراحت قائل میشوند. این کار باعث بهبود و توسعه قدرت تفکر میشود؛ پیادهروی در یک محیط استثنایی؛ استراحت در لابی یک هتل تاریخی یا یک بعدازظهر در مکانی آرام به همراه صفحههای سفید کاغذ یا کامپیوتر شخصی.
▪ مهارت هشتم
آنها خود را ملزم میکنند که جویای توصیههای دیگران باشند و ممکن است از یک استاد، یک پیشکسوت، یک گروه مشاورهای همتراز یا گروههای دیگر که قابل اعتماد بوده و ایدههای مناسبی را ارائه میدهند، استفاده میکنند.
▪ مهارت نهم
آنها با درکی از واقعیت و با صادق بودن در مورد اینکه چه چیزی در بلند مدت قابل حصول است، توانایی متوازن کردن مقادیر عظیم ایدههای خلاقانه را دارند. این توانایی در متوازن کردن، آنها را از اندیشیدن باز نخواهد داشت. بعضی وقتها آنها به عنوان یک فرد واقعگرا و خوشبین به خودشان مراجعه میکنند.
▪ مهارت دهم
آنها توانایی این را دارند که پیشداوری نکنند و وقتی که ایدهها در آغاز شکل میگیرند به خودشان اجازه نمی دهند که با قضاوت خودشان یا دیگران، عقب نگهداشته شوند یا محدود شوند. خصوصا این کار در طول هر طوفان فکری برای تامین جریانی از ایدههای بزرگ مصداق دارد. بعد از اینکه طوفان فکری به نتیجه رسید، فرصت برای آزمودن ایدهها وجود دارد.
▪ مهارت یازدهم
آنها توانایی این را دارند که بردبار باشند و به سمت نتایج و قضاوتها هجوم نبرند. ایدهها و اندیشههای بزرگ نیازمند زمانند تا پرورانده شوند و برای حصول به موفقیتهای بزرگ در آینده و رسیدن به چشمانداز تعریف شده شما به کار روند.
بزرگترین و موفقترین سازمانها در جهان طی سالیان و دهههای متمادی، به آینده میاندیشند و تفکر استراتژیک موثر را حداقل جایی در برنامههای کسبو کارشان مورد حمایت قرار میدهند. به هر حال، تعارضی که وجود دارد این است که امروزه در بسیاری از سازمانها مسائلی مانند خودمحوری، آزمندی و در اغلب موارد تمرکز غیراخلاقی بر اقدامات کوتاه مدت برای رسیدن به پاداش و سهم سود سال جاری وجود دارد. جدا از اینکه کسب و کارتان در چه مقیاسی است یک آینده موفق پایدار مطلوبتر است و در این راستا تفکر استراتژیک یک الزام حیاتی است. بنابراین، من توصیه میکنم که شما یازده مهارت یک متفکر استراتژیک را برای بهرهبرداری در کسب و کارتان یا زندگی شخصی بپروارنید تا موفقیت خود را تضمین کنید.