در تحلیل سازمان های رسمی می توان وظایف و مسئولیت های سازمانی را به صورت سلسله مراتبی ، به سه سطح ، فنی- اداری و نهادی یا اجتماعی تغکیک کرد. ( پارسونز 1958) مثلا در سازمان های آموزشی ، هر کدام از فراگردها به صورت تفکیک شده در وظایف این سه سطح گفته شده قرار می گیرد. سازمان های آموزشی به عنوان یک سازمان رسمی ، وسیله ای است که از طریق آن هدف های ویژه ای که برای جامعه یا بخش هایی از آن اهمیت دارند، تحقق پیدا می کنند چنین سازمانی ، موجودیت قانونی، منابع مورد نیاز و حمایت اجتماعی برای نیل به هدف های خود را از جامعه کسب می کند و تحت شرایطی که محیط اجتماعی و جامعه بدان تحمیل می کند، به فعالیت می پردازد در واقع همان طور که سطح فنی سازمان به وسیله سطح اداری آن کنترل و هدایت می شود، به همان طریق ، سطح اداری نیز به نوبه خود ، به وسیله ساختار نهادی یا اجتماعی، یعنی نهادهای حکومت و آموزش و پرورش، کنترل و هدایت می شود. در موسسات آموزشی، این کنترل از طریق وزارت آموزش و پرورش، یا هیات های امنا اعمال می گردد.
در مطالعات مدیریت، وظایف و مسئولیت های سطح اداری مورد توجه قرار می گیرد و وظایف و مسئولیت های سطح فنی و نهادی- اجتماعی ، تا اندازه ای نادیده گرفته می شود. انواع سازمان ها، چه خصوصی و چه عمومی موجودیت و مشروعیت قانونی خود را از طریق کار و. فعالیت در جامعه کسب می کنند.
ویژگی های بی همتا:
بر حسب طبقه بندی وظایف و مسئولیتها (پارسونز1958) ویژگیهایی که وصف کردیم عمدتا به سطوح نهادی (فرهنگی – اجتماعی ) وفنی سازمان نظام آموزشی مربوط می شوند . بنابراین ، تفاوتهای میان مدیریت آموزشی و سایر انواع مدیریت را در حیطه مسائل نهادی و فنی باید جستجو کرد . به عبارتی دیگر ، تفاوتها از یک سو به نقش و کارکرد آموزش و پرورش در جامعه و ازسوی دیگر به ماهیت امر آموزش و پرورش مربوط می شوند یا به بیان دیگر، ویژگیهای منحصر به فرد مدیریت آموزش و پرورش نه از وجهه مدیریت بلکه عمدتا از وجهه آموزش و پرورش آن سرچشمه می گیرند .
بمنظور نشان دادن ویژگیهای بی همتای سازمان و مدیریت آموزشی و تفاوت آن با سایر انواع سازمان و مدیریت ، موضوع را از لحاظ عناصر سه گانه ، هدفها – کارکردها – ترتیبات ، قابل بررسی است .
هدفها : عبارتند ازاوضاع یا شرایط پایانی ای که سازمان در جهت نیل به آن تلاش ورزیده در صدد تحقق آن است .
کارکردها یا وظایف عبارتند از : فعا لیتهایی که بوسیله آنها ، هدف ها تحقق پذیر می شوند.
ترتیبات عبارتند از مکانیسم ( ساخت و کار)هایی که فعالیت ها را نظم و ترتیب می بخشد.
مقایسه میان ویژگی های مدیریت سازمان های آموزشی و مدیریت سایر سازمان ها:
آقای کمبل و همکاران ( 1977) این ویژگی ها را با توجه به سطوح سه گانه وظایف سازمانی ، بر روی شش زنجیره یا پیوستار مشخص کردند.
اهمیت اجتماعی- حساسیت عمومی- پیچیدگی وظیفه- نزدیکی روابط- تربیت حرفه ای – دشواری ازشیابی.
بررسی شش پیوستار:
1-اهمیت اجتماعی:
اهمیت اجتماعی خدمات هر سازمانی، به وضوح به سطح نهادی- اجتماعی مربوط است. البته لازم به ذکر است که اهمیت اجتماعی خدمات سازمان های مختلف به نحو قابل توجه ای در جامعه متفاوت است و هر کدام از آن خدمات در دید افراد جامعه موقعیت و جایگاه خاصی دارد. به عنوان مثال:
حساسیت عمومی :
حساسیت مردم نسبت به خدمات سازمان ها نیز به سطح نهادی – اجتماعی مربوط است.
برای مثال: کارخانه به ویژه از لحاظ عملیات داخای آن بسیار کم تر از دانشگاه و مدرسه ، در معرض دید مردم است. به علاوه مدیرت کارخانه الزامی ندارد که جز در موارد مربوط به محصولات آن ، نسبت به افکار عمومی حساس باشد ولی برعکس ، مدارس و کار آنها همیشه در معرض دید و افکار عمومی است. به ویژه در کشورهایی که مردم به آموزش و پرورش و پیامدهای آن اهمیت میدهند این حساسیت بیشتر است از این رو مدرسه و گردانندگان آن باید نسبت به افکار عمومی و واکنش های مردم اعتنا کرده به حساسیت روابط مدرسه و اجتماع واقف باشند.
پیچیدگی وظیفه:
پیچیدگی وظیفه سازمان به سطح فنی مربوط می شود. وظایف برخی سازمان ها دشوارتر و پیچیده تر از سازمان های دیگر است این پیوستار در مقایسه با پیوستارهای دیگر به تخصص و هنرهای خاصی نیاز دارد و همچنین ارزشیابی این پیوستار و کنترل آن به مراتب دشوارتر است. و همچنین رسالت این وظیفه به مراتب مهم تر وحساس تر است.
نزدیکی روابط:
ایفای وظایف سازمانی مستلزم برقراری روابط معینی میان کارکنان و مراجعان است. میزان نزدیکی و صمیمت این روابط از سازمانی به سازمان دیگر تفاوت دارد این ویژگی نیز به سطح فنی مربوط است.
تربیت حرفه ای:
تربیت حرفه ای کارکنان سازمان مورد توجه سطح اداری است منظور از تربیت حرفه ای ، شایستگی و صلاحیت شغلی است که از طریق آموزش تخصصی دانش ها و مهارت ها و اخذ وقبول ارزش های مربوط به شغل و روابط شغلی حاصل می شود و در مکان ها و سازمان های مختلف میزان این تربیت متغیر است برای مثال در کارخانه ها، تعداد افرادواجد تخصص حرفه ای بسیار کمتر از کارکنان ماهر و نیمه ماهر است همچنین در بیمارستان ها ، پزشکان و گروهی از پرستاران از تربیت تخصص حرفه ای برخوردارند، ولی گروه بزرگی از کارکنان فاقد تخصص حرفه ای هستند.
دشواری ارزشیابی:
ارزشیابی از سطح فنی سازمان ها می باشد با وجود اینکه دشواری فراگرد ارزشیابی ، در سازمانهای بازرگانی و صنعتی را نمی توان دست کم گرفت ولی در مقابل مدرسه که باید به تغیرات رفتاری بپردازد ودر زمینه دانش – نگرش ، تغییر ایجاد کند و این تغییر به سهولت حاصل نمی شود در نتیجه ارزشیابی و سنجش فعالیتهای آن بسیار مشکل و زمانبر خواهد بود بطوری که می توانیم عنوان کنیم که ارزشیابیهای آموزشی و پرورشی ، دشوارترین وظایف نظام آموزشی است .
جدول رابطه سطوح وظایف و مسئولیتها ، از نظر پارسونز با پیوستارهای کمبل :
سطوح |
پیوستار |
نهادی – اجتماعی نهادی – اجتماعی فنی فنی اداری فنی |
اهمیت اجتماعی حساسیت عمومی پیچیدگی وظیفه نزدیکی روابط تربیت حرفه ای دشواری ارزشیابی |
پدران و مادران به منزله میانجی ، فرهنگ جامعه خویش را با کوله باری از ارزش ها به اعضای جدید، معرفی می نمایند. بسیاری از این ارزش ها به صورت مدون گردآوری نشده و به ندرت به وسیله بزرگسالانی که آنها را در سینه خویش نگه داشته اند ، به زبان آورده می شوند. با وجود این ، به صورتی ظریف و موثر در جوانان اثر می گذارد. والدین در برابر انبوه ارزش های فرهنگی جامعه، تعدادی را انتخاب می کنند و آنها را مورد توجه قرار می دهند.
رسالت مراکز آموزشی است که در انتقال و تغییر نظام ارزش های جامعه به یادگیرندگان تلاش نماید. مراکز آموزشی باید رفتار ، عقاید، افکار، احساسات، و آرمان های مورد پذیرش را به فراگیران بیاموزند. تضاد میان ارزش های مورد پذیرش جامعه و نسل جوان باید به ظرافت در مراکز آموزشی مورد بررسی قرار گرفته وحدت و هماهنگی جامعه پا بر جا بماند. جان دیویی در کتاب تعلیم و تربیت در این باره چنین می نویسد: “ جامعه مانند حیات بیولوژیکی از طریق انتقال حفظ می شود و این انتقال به وسیله عادات ، طرز کار، فکر کردن و احساس از طرف افراد مسن تر به جوانان صورت می پذیرد. بدون انتقال آرمان ها ، ملاک ها ، ایده ها و عقاید از سوی عده ای که به وسیله طول عمر در برابر زندگی جمعی حالت ضعف و عدم توجه دارند به آنانی که وارد در این مرحله زندگی اجتماعی میشوند، حیات جمعی نمی تواند باقی بماند.”
لازمه وجودی مدیر و رهبر:
حرکت به سوی هدف های جمعی احتیاج به رهبر دارد وجود مدیر و رهبر در حرکت های جمعی تجربه بشر است. بشر زمانی زندگی جمعی را شروع کرد که متوجه شد اگر دو نفر یا چند نفر با هم بکوشند زود تر و راحت تر به هدف می رسند ( شکارهای فردی به شکار جمعی مبدل شد.) مدیر کیست؟
مدیر کسی است که جمع را به سوی هدف ها راهبری میکند و آنها را به پیروزی ها و کامیابی های درخور می رساند.
هشت ویژگی عمده مدیر عبارتند از :
1-شناخت هدف
2-شناخت نیروها
3-فراهم سازی
4-راه اندازی
5-پیگیری و ارزشیابی
6-مبارزه با مشکلات
7-حفظ و نگهداری
8-نو آوری
نتیجه گیری:
به طور خلاصه ، می توان نتیجه گرفت که خدمات نظام آموزشی ، اهمیت اجتماعی فراوانی دارد؛ جامعه و مردم نسبت به عملکردها و نتایج کار آن حساسیت زیادی دارند؛ وظایفی که انجام می دهد بسیار پیچیده و دشوار است؛ انجام وظایف آن مستلزم روابط نزدیک و صمیمانه معلم و دانش آموز و سایر دست اندرکاران فراگرد آموزش و پرورش است؛ انجام دادن وظایف آموزشی وابسته به تخصص، دانش و مهارت حرفه ای است؛ و بالاخره، ارزشیابی عملکردهای آموزشی و پرورشی بسیار دشوار است. ویژگی ها ، به امر آموزش و پرورش ظرافت و دقت خاصی بخشیده، مسئولیت و تعهد اجرای وظایف، سرپرستی و مدیریت آنرا خطیر و دشوار می سازد. از این رو ، در هر نظام آموزشی، مشاوران تحصیلی ، برنامه ریزان آموزشی و رﺅسای آموزش و پرورش، توجه ویژه ای مبذول شود.