انسان در کوشش های خود همواره سعی دارد یکی از نیازهای خود را ارضا و به غایت مطلوب خود نزدیک شود. همه ما به طور غریزی از بیکاری دائمی رنج می بریم و فراغت بیش از حد را کسل کننده می پنداریم. به عبارتی لذت فراغت بدون کار و اشتغال سنجیده نمی شود.
رفتار آدمی در محیط کلی زندگی در مشاغل مختلف معلول عوامل متعددی است. عوامل مزبور اعم از مادی و غیرمادی بر رفتار شغلی افراد تاثیر نموده آثار و عوارض جسمانی و روانی گوناگونی را موجب می شوند. محرک ها و عوامل مادی محیط کار نظیر نور، صدا، رطوبت، گرما و سرما بر رفتار فرد در محیط کار نقش بسزایی دارند.
هر شخص اگرچه ویژگی های شخصیتی و آمادگی ها و تمایلا تش را با خود به محیط کار می آورد ولی رفتار وی بیش از هر عامل دیگر تحت تاثیر نوع شغل و شرایط کار و چگونگی ارتباط برقرار کردن با سایر آدمیان در محیط کار قرار می گیرد. یک شخص ممکن است ضمن کار، دچار حالات مختلفی نظیر احساس رضایت یا عدم رضایت، امنیت یا عدم امنیت، فشار یا استرس و ناکامی شود و متناسب با هر حالت، رفتار شغلی خاص را بروز دهد.
به عنوان مثال کم کاری یا غیبت کند، از شغل خود صرفنظر کند و به امید وضعی بهتر از یک شغل به شغل دیگر روی آورد و احتمالا نشانه هایی از اختلا لا ت روان تنی را ظاهر سازد.
با وجود تفاوت های فردی بین انسان ها از نظر جسمانی، اجتماعی هر فرد می تواند با نوع خاصی از مشاغل حداکثر سازش را داشته باشد.
جامعه برای تداوم حیات خود به کار نیاز دارد. این نیازها از قرن ها پیش موجود بوده و در آینده هم وجود خواهد داشت.
کار قسمت اعظم از اوقات زندگی هر فرد را به خود اختصاص می دهد. حتی در جامعه بدوی هرکس مجبور به انجام کاری بوده است و باید قسمتی از وظایف محوله در جامعه خود را به عهده می گرفت.
انسان برای ادامه حیات و نیز ارضای نیازهایش باید به کار اشتغال ورزد. احراز هر شغل به میزان معینی از رشد و توانایی ذهنی نیازمند است. به طور کلی توانایی ذهنی برای انتخاب، آمادگی و اشتغال ضرورت تام دارد.
رضایت شغلی که نوعی احساس مثبت فرد نسبت به شغل است زائیده عوامل نظیر شرایط محیط کار، روابط حاکم بر محیط کار و تاثیر عوامل فرهنگی است. لذا می توان نتیجه گرفت رضایت شغلی، احساس روانی است که از عوامل اجتماعی نیز متاثر می باشد.
کارآیی و رضایت شغلی از عوامل مهمی هستند که باید در توسعه جامعه مورد توجه دقیق قرار گیرند. مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان می دهد که نیروی انسانی ماهر و تعلیم یافته در تبدیل جوامع سنتی به جوامع صنعتی تاثیر انکارناپذیری داشته است.
هر فردی سعی دارد شغلی را انتخاب کند که علا وه بر تامین نیازهای مادی، از نظر روانی نیز او را ارضا نماید. بدین لحاظ برای نیل به این هدف یعنی گماردن افراد در مشاغل مناسب، مطالعه فردی و بررسی خصوصیات و افکار و عقاید افراد شاغل در مورد کار و شغلشان و ثبت علت رضایت یا عدم رضایت آنها نسبت به شغل خود لا زم و ضروری است و در این راستا داشتن اطلا عاتی در به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.
کار کردن و داشتن شغل از ضروریات فردی و اجتماعی است. هر انسانی سرانجام باید عهده دار شغلی شود و بدین وسیله به اداره زندگی خویش بپردازد و به جامعه خدمت کند. دوام جامعه به میزان کار افراد بستگی دارد جوامعی پیشرفت می کنند که افراد آن در اشتغال کارآمدتر باشند.
کار فعالیتی نسبتا دائمی است که به تولید کالا یا خدمات می انجامد و برای آن دستمزدی در نظر گرفته می شود. قسمت عمده ای از نیازهای آدمی ضمن کار کردن تامین می شود و انسان به منظور تامین همین نیازهاست که به کار روی می آورد. کار یکی از ابعاد سلا مت روانی انسان را تشکیل می دهد.
کار کردن وسیله ای است برای ایجاد روابط اجتماعی با دیگران. انسان موجودی اجتماعی است. آدلر (۱۹۶۳) معتقد است کار کردن وسیله ای برای ایجاد رابطه با دیگران است. به نظر آدلر انسان از طریق کار کردن به ایجاد روابط اجتماعی موفق می شود و بدینوسیله مورد تایید دیگران قرار می گیرد.
شخص باید موارد خوب و بد شغل خود را موازنه کند. چنانچه خوبی ها بر بدیها غلبه کند احتمال دارد که از کارش راضی باشد. افراد از نظر میزان رضایتی که شغلشان برای آنها فراهم می سازد بسیار متفاوتند. به طور کلی زنان بیش از مردان ابراز رضایت شغلی می کنند.
اصلی که حاکم بر همه بررسی های رضایت شغلی است این است که کارمند انسانی است با نیازهای بی شمار. بسیاری از این نیازها اگر نه اکثر آنها چنانچه قرار است او خوشحال و تولید کننده و مفید باشد می بایست در کارش ارضا شوند.
● انتخاب شغل
یکی از بدیهی ترین نیازهای انسان نیاز به شغل است. انتخاب شغل یکی از مواردی است که هر انسان باید در برهه ای اززمان بدان اقدام کند و از همان اوایل زندگی نظر فرد را به خود جلب می نماید.
گرچه انتخاب شغل در نوجوانان در سطح انتظارات و آرزوهاست معهذا هر فردی در هر سنی برای خود مشاغلی را پیش بینی می نماید که احتمالا در آینده آن را تغییر خواهد داد. هر فردی باید سرانجام با توجه به رغبت ها و استعدادهای خود و نیاز جامعه شغل مناسبی را برگزیند. انتخاب صحیح و اشتغال در هر شغلی که منطبق و هماهنگ با توانایی ها و رغبت های فرد باشد علا وه بر تامین رضایت خاطر فرد موجب افزایش بازدهی در کار فرد نیز می شود و به برقراری تعادل منطقی در جنبه های متعدد زندگی فرد می انجامد.
● مراحل انتخاب شغل
انتخاب شغل به عوامل بسیار وسیع و گسترده بستگی دارد که از بین آنها می توان سه مرحله زیر را نام برد:
۱) شناسایی کامل از توانایی ها، استعدادها و رغبت ها و محدودیت های فرد.
۲) شناسایی مشاغل متعدد و آگاهی از عوامل که به موفقیت و رضایت شغلی منجر می شوند.
۳) ایجاد سازشی منطقی بین خصوصیات شخصی و شرایط شغلی که به موفقیت و رضایت شغلی خواهد انجامید. (پارسونز، ۱۹۰۹)
● نظریات مربوط به انتخاب شغل:
انتخاب شغل رفتاری آگاهانه است و نقش فرد در فرآیند انتخاب شغل و تصمیم گیری شغلی اهمیت فراوانی دارد. انسان به طور آگاهانه، هدف های شغلی آینده خود را تعیین می کند و سپس امکان نیل به هدف های تعیین شده را با توجه به واقعیت های جسمانی، روانی و اجتماعی مورد سنجش قرار می دهد. (گینزبرگ و همکارانش، ۱۹۵۱)
با افزایش سن، آگاهی انسان در انتخاب شغل فزونی می گیرد و انسان می تواند انگیزه ها و توقعاتش را در زندگی و نیز انتخاب شغل بهتر بشناسد. انتخاب شغل در دوران خردسالی تا حدود زیادی ناآگاهانه انجام می گیرد در حالی که در دوران بزرگسالی انتخاب بیشتر با آگاهی توام است. (سوپر، ۱۹۵۷)
انتخاب شغل مهمترین فعالیت دوران زندگی است و انسان باید خود را در لحظه ای برای ورود به دنیای مشاغل آماده کند. (مال، ۱۹۶۳)
● عوامل موثر در انتخاب شغل
۱) خصوصیات روانی نظیر:
هوش، علا یق، شخصیت، استعداد و نیازهای مختلف روانی در انتخاب شغل موثرند.
۲) خصوصیات جسمانی:
وضع جسمانی در انتخاب شغل و اشتغال نقش موثری دارند نظیر: قد و وزن، سلا مت و نارسایی های بدنی.
۳) تجارب شخص:
نحوه تربیت و تجارب فرد در جهات مختلف تحصیلی و شغلی از جمله عوامل دیگر در انتخاب شغل است.
۴) والدین: در سال های اولیه زندگی کودک در طرز تفکر کودک نقش موثری دارند.
۵) امکانات فردی - اجتماعی:
نظیر شخصیت فرد، واقع نگری، امکانات محیطی، وضع اجتماعی و نیازهای جامعه نیز در انتخاب شغل تاثیر بسزایی دارند.
۶) عواملی نظیر وضع اقتصادی، تغییرات صنعتی، دوستان، موقعیت جغرافیایی، فرهنگ، دین و جنس نیز در انتخاب شغل موثرند.
اگر فردی در انتخاب شغل به واقعیات فردی و محیطی توجه نداشته باشد در شغلش موفق نخواهد بود و در مقابل با یاس و شکست مواجه خواهد گردید. امکانات محیطی نظیر وضع اقتصادی خانواده و نیازهای شغلی جامعه در انتخاب شغل بسیار موثرند و باید مدنظر قرار گیرند. (شفیع آبادی، ۱۳۶۷)
● عوامل متغیر در اشتغال
بازار مشاغل دائما در حال تغییر و دگرگونی است. با پیشرفت صنعت و تکنولوژی برخی از مشاغل قبلی از بین می روند و مشاغل جدیدی به جدول مشاغل افزوده می شوند. مشاور شغلی و حرفه ای باید علل تغییر مشاغل را بشناسد و به عوامل متغیر در اشتغال آگاهی یابد تا بتواند در طرح ریزی برنامه های شغلی و حرفه ای این تغییرات را مورد نظر قرار دهد.
برخی از عوامل متغیر در اشتغال که بر نیروی کار یا نوع کار تاثیر می گذارند به شرح زیر قابل ذکرند.
۱) تغییرنوع کارکنان:
هرگونه تغییر در نوع کارکنان، باعث دگرگونی در بازار کار می شود. مثلا اگر چنانچه تعداد زنان شاغل در گروهی از مشاغل افزایش یابد در صورتی که امکانات استخدامی در گروه مشاغل به حد کافی گسترش نیابد، موجب خواهد شد که عده ای از مردان نتوانند در شغل مورد نظرشان به کار اشتغال ورزند. لذا با ورود گروه جدیدی از افراد به بازار مشاغل، برای آنکه از بیکاری پیشگیری شود باید امکانات استخدامی در مشاغل مورد نظر گسترش یابد.
۲) تغییر در میزان ساعات کار:
هرگاه افراد معین ساعات بیشتری را صرف کار کردن کنند برای انجام کار مشخص به تعداد کمتری کارگر نیاز خواهد بود. لذا تغییر در میزان ساعات کار به تغییر در تعداد کارگر منجر می شود.
معمولا تغییر در میزان ساعات کار عامل کنترل کننده ای در مواقع بحران بیکاری یا کمبود نیروی انسانی ماهر در جامعه است.
۳) نوع اقتصاد:
این عامل نوع و میزان کارگر و کالا ی تولیدی را مشخص می سازد. به عنوان مثال در زمان جنگ که مقدار زیادی فرآورده و محصول جهت ادامه جنگ لا زم است، باید گروه کثیری از کارگران در کارخانجات اسلحه و مهمات سازی به تهیه مواد جنگی بپردازند. لذا نوع مشاغل در اقتصاد زمان جنگ تا حدود زیادی محدود می شود.
۴) نوع کار:
نوع کار این که دستی یا ماشینی باشد در تغییر نوع کارگر موثر است. با ماشینی شدن کارها عده ای از کارگران سابق شغل خود را از دست می دهند. برای جلوگیری از چنین بیکاری و نابسامانی باید قبل از ماشینی کردن کارها از طریق اجرای برنامه های صحیح، افراد را جهت کار در کارخانجاتی که ایجاد خواهند شد آموزش داد.