كنترل از زمان شروع علم مدیریت یعنی سال ۱۹۰۰ میلادی مورد توجه قرار گرفته است. پیشگامان علم مدیریت تیلور- فایول- اتزیونی- ماكسوبر همه به اهمیت كنترل در سازمانها توجه داشته اند.
از سال ۱۹۳۵ با مطرح شدن مكتب نئو كلاسیك یا روابط انسانی توسط التون مایو و مسایل انسانی و اجتماعی به عنوان یك عامل مهم در سازمانها مورد توجه قرار گرفت به این ترتیب روابط غیر رسمی در سازمانها یك عامل مهم مورد توجه قرار گرفت و مسئله خلاقیت و نوآوری نیز مطرح شد.
كمتر كتابی در زمینه مدیریت وجود دارد كه در رابطه با كنترل و خلاقیت در آن صحبت نشده باشد و الوانی(۱۳۷۳) معتقد است «برای ایجاد روحیه خلاق و نوآور در اعضای سازمان، باید سیستم ارزیابی ویژه ای را طراحی نموده و تلاشهای خلاق را تشویق كرد و به افراد اجازه داد تا نظرات خود را بیان كنند.تنها با تلاش و پشتكار و كنار زدن ترسها و عادات میتوان فردی خلاق و نوآور بود». آنچه كه در این مقاله مطرح است بررسی رابطه كنترل با خلاقیت است، برای ورود به بحث اصلی لازم است در مورد كنترل مشخصات سیستم كنترل موثر، خلاقیت و عوامل موثر بر خلاقیت بحث شود تا در نهایت با استناد به مطالعه پژوهشهایی كه محقق انجام داده است رابطه كنترل و خلاقیت مورد بررسی قرار گیرد، در این تحقیق از پژوهش میدانی استفاده شده است.
● كنترل و مفهوم آن
دانشمندان كنترل را به صورتهای متعدد و متنوعی تعریف كرده اند كه هر كدام به نوعی روشنگر بعدی از فرایند كنترل است.
آنتونی می گوید: «كنترل عبارت است از فرایند هدایت گروهی از متغیرها برای رسیدن به هدفهای كلی تعیین شده. كنترل مفهوم وسیعی است كه افراد، اشیاء موقعیتها و سازمانهای مختلف را دربرمی گیرد».
● مشخصات سیستم كنترل موثر
۱ – كنترل باید متناسب با برنامه و فعالیت تنظیم شود؛
۲ – كنترل ها باید در نقاط حساس و كلیدی انجام شوند؛
۳ – در اعمال كنترل نباید افراط و تفریط شود؛
۴ – اطلاعات مورد استفاده در كنترل باید دقیق، صحیح و به روز درآورده باشند؛
۵ – اطلاعات باید سریع و به موقع به دست مسئولان برسد؛
۶ – اطلاعات باید جامعیت داشته باشد و تمامی عملیات در برنامه را موردارزیابی و بررسی قرار دهد؛
۷ – كنترل باید عینیت داشته باشد براساس ذهنیات و نظرات شخص نباشد؛
۸ – كنترل باید اقتصادی باشد به طوری كه هزینه های آن بر نتایج فزونی نگیرد؛
۹ – كنترل باید واقع بینانه باشد؛
۱۰ – سیستم كنترل باید انعطاف لازم را دارا باشد؛
۱۱ – كنترل باید وسیله اصلاح باشد نه تنبیه؛
۱۲ – با روحیات كاركنان و فرهنگ و جو سازمان متناسب و هماهنگ باشد؛
۱۳ – به كمیت و كیفیت متناسب توجه شود. زمانی كمیت و زمانی كیفیت و زمانی هر دو مورد سنجش قرار گیرند؛
۱۴ – كنترل نباید فقط بر نقاط ضعف تاكید ورزد، بلكه باید نقاط قوت را هم شناخت؛
۱۵ – سیستم كنترل باید دقیقا معین سازد كه نتایج كنترل دراختیار چه كسانی قرار می گیرد؛
۱۶ – كسانی كه به امر كنترل گمارده میشوند باید واجد صلاحیت اخلاقی و تخصصی بوده و موردقبول اكثر كسانی باشد كه آنها را كنترل می كنند(الوانی، ۱۳۷۱).
● كنترل درونی
دانشمندان متعدد تعاریف مختلفی را از كنترل درونی می كنند ازجمله:
الوانی(۱۳۷۱) معتقد است كه: اگر افراد خودشان خود را كنترل كنند كار مدیریت سهل خواهدشد. هدف خودكنترلی، ایجاد حالتی در فرد است كه او را به انجام وظایفش متمایل سازد بدون آنكه عامل خارجی او را تحت كنترل داشته باشند و این هدف ازطریق كار فرهنگی بر روی افراد امكان پذیر است. افراد را یا ازطریق وجدان موظف كنیم تا كارهای محوله را انجام دهند و یا ازطریق اعتقادات مذهبی در اسلام كه بهترین بستر رشد برای خود كنترل ساختن افراد معتقد جامعه است اعتقادات فرد مسلمان بهترین كنترل كننده درونی برای او است. جوامع مختلف برای خودكنترلی راههایی انتخاب كرده اند از قبیل وجدان احساس میهن دوستی، احساس ملیت خواهی ولی همه ناقص میباشند و ناموفق بوده اند. زمینه های اعتقادی اسلام بهترین بستر برای خودكنترلی می باشند.
● مراحل خلاقیت
مقیمی (۱۳۸۰) می گوید: به طور كلی خلاقیت فرایندی است كه دارای چندمرحله است:
مرحله اول، آمادگی: شامل توجه دقیق و تمركز بر روی مسائل تحت بررسی و شاخصهای مختلف آن به منظور حل مسئله است.
مرحله دوم، نهفتگی: عبارت است از زمان تفكر و واكنش.
مرحله سوم، مرحله اصرار و پافشاری: دراین مرحله تلاشها بیشتر می شود، اطلاعات جدید افزوده می گردد.
مرحله چهارم، مرحله بینش و بصیرت: درجهت یافتن راه حل منحصر به فرد برای مسئله است.
مرحله پنجم: رسیدگی و تحقیق، اكنون بینش یا ایده جدید برای اطمینان از اینكه معتبر و مناسب است، مورد آزمون قرار میگیرد.
● فنون خلاقیت و نوآوری
الوانی (۱۳۷۳) معتقد است: زمانی فنون خلاقیت ثمربخش می گردند كه زمینه مساعد و مناسبی برای نمود آنها فراهم آمده باشد. فنون ذیل صرفنظر از فردی یا گروهی بودن آن بیان شده اند.
۱ – تحرك مغزی: در این تكنیك مسئله ای به گروهی كوچك (۱۲ نفره) ارائه شده و از آنان خواسته می شود فی البداهه و به سرعت نسبت به آن واكنش نشان داده و برای آن پاسخی بیابند.
۲ – ارتباط اجباری: بین دو گروه از پدیدههای ارتباط اجباری ایجاد می كنند. اعضای جلسه برای یافتن یك رابطه بین دو زمینه ای كه با یكدیگر مأنوس و مرتبط نیستند دست به تلاش فكری زده و در این راه به ایده ها و نظرات جدیدی دست مییابند.
۳ – تجزیه و تحلیل مورفولوژیك (ریختشناسانه): فنی است كه براساس آن پدیده موردنظر ازنظر ریخت و ساختار كلی و ابعاد مختلف موجود در آن مورد مطالعه و تجزیه تحلیل قرار گرفته بدینمنظور ابتدا سطوح و ابعاد مختلف موجود در پدیده موردنظرمان را تبیین و تدوین می كنیم.
۴ – گردش تخیلی: ذهن آدمی به هنگام ابراز خلاقیت و ابتكار در یك حالت خاص روانی است كه اگر بتوانیم آن حالت را ایجاد كنیم خلاقیت اعضای گروه را ازطریق به كارگیری یك جریان تمثیلی و استعاره ای به گردش تخیلی ترغیب كرد.
۵ – سوالات ایده برانگیز: سوالات در زمینه امكان جایگزینی، افزایش، كاهش، تغییر، تفویض، شبیه سازی و كاربردهای دیگر در زمینه های مشابه طرح شده و فرد را به سوی اندیشه های نو سوق می دهد.
۶ – تكنیك گروه اسمی: افراد جدای از هم ولی در كنار هم كار می كنند.
۷ – الگوبرداری از طبیعت: ابداعاتی كه در زمینه علم ارتباطات و كنترل در دهه های اخیر شكل گرفته اند.
۸ – تفكر موازی: وضع این روش ادوارد دوبونو روش معمول تفكر را مانند حفر گودالی می داند كه هرچه اطلاعات بیشتر شود این گودال عمیق تر می شود ولی تفكر موازی نگاه فرد را به نقاط جدید معطوف می دارد و اطلاعات و تجربه های جدید صرفا به اندیشه های قبلی افزوده نمی شود بلكه آنها را تغییر داده و الگو و ساختار جدیدی را ایجاد می كند.
● موانع خلاقیت
۱ – عكس العمل منفی؛
۲ – عادات پیشین؛
۳ – دلسردكردن خود؛
۴ – كمرویی؛
۵ – ارزیابی افراد برمبنای انتظارات؛
۶ – نظارت و مراقبت؛
۷ – پاداش؛
۸ – رقابت؛
۹ – انتخاب محدود.
●● نتیجه گیری
برای پاسخگویی به هدف اولیه تحقیق كه برقراری سیستم كنترل كارآمد را مدنظر دارد می توان استنباط كرد به جای تلاش در تغییر ابزارهای كنترل و شدت و ضعف بخشیدن به آنها كه به افزایش هزینههای كنترل منجر می شود باید افراد را به سوی خودكنترلی سوق داد كه ازطرق مختلف صورت می گیرد، مانند تقویت احساس ملیت خواهی و میهن دوستی. اما زمینه های اعتقادی اسلام بهترین بستر برای خودكنترلی فراهم آورده است و بر مدیران ماست كه بكوشند تا با هدایت و ارشاد افراد بهترین نتیجه را از این موهبت و فرصت حاصل سازند.
و همچنین با مطالعه كتابخانه ای و استخراج عوامل موثر بر خلاقیت و نوآوری سازمانی مشخص شد كه ویژگیها و عوامل زیر در بیشتر متون به عوامل موثر در خلاقیت و نوآوری سازمانی موردتاكید قرارگرفته است.
۱ – ایجاد زمینه مشاركت برای كاركنان در سازمان؛
۲ – تشویق و دادن پاداش به افراد خلاق و نوآور؛
۳ – وجود محیط مناسب و خلاق؛
۴ – آموزش و پرورش منابع انسانی؛
۵ – فراهم كردن امكانات و تسهیلات تحقیقاتی؛
۶ – داشتن اعتماد به نفس؛
۷ – عكس العمل مثبت نشان دادن نسبت به نظرات و پیشنهادات ابتكاری؛
۸ – ترك عادات پیشین؛
۹ – ترس نداشتن از شكست؛
۱۰ – عدم تمایل به همرنگی و كمرنگی؛
۱۱ – نداشتن روحیه محافظ كارانه و مأنوس شدن با روشها و رویه های موجود؛
۱۲ – عدم كمرویی؛
۱۳ – انعطاف پذیری؛
۱۴ – تمركزذهنی؛
۱۵ – به كارگیری و جذب نیروهای خلاق و نوآور؛
۱۶ – آزادی عمل در انجام فعالیتها و تلاشهای خلاق.