در کشورهای صنعتی پیشرفته مدیران و مسئولان اداری سطح بالا با توجه به لیاقت ، تجربه ، احساس مسئولیت و موفقیتهایی که در طول خدمت کسب کرده اند به مشاغل کلیدی برگزیده می شوند و چون اداریان اختیارات خود را ناشی از مردم می دانند که از پایین تفویض شده است ارتباطشان با ارباب رجوع بر پایۀ اصل مسئولیت اداری قرار دارد یعنی خود را موظف و ملزم می دانند که با تمام توان خویش در خدمت مراجعین باشند .
در ژاپن برای گزینش مدیران سطح بالای اداری افزون بر ملاکهای تحصیلات ، ارشدیت و تجربۀ طولانی نظر موافق و تأیید همکاران نیز از شروط اصلی برای تصدی مشاغل مهم کلیدی محسوب می شود . در این کشور تعیین و انتخاب معاونین اداری وزارتخانه ها که پست بسیار حساس و مهمی است با تشخیص وزیر نیست بلکه بر عهدۀ مدیران طراز اول وزارتخانۀ مربوطه است .
اداریان سطح بالا در ژاپن اکثراً فارغ التحصیل از دانشگاه توکیو در رشتۀ حقوق هستند آنها دارای تجربۀ طولانی مدیریت بوده و در طول مدت تصدی موفقیت آمیز مقامهای کلیدی با سازمان دهی و برنامه ریزی ، شایستگی خود را به خوبی نشان داده اند . به همین جهت مورد احترام دیگر همکاران اداری هستند .
معاون اداری با تضمینی که نسبت به ادامۀ کار و مسئولیت خود حتی در صورت تغییر کابینه دارد با قاطعیت و اعتماد به نفس و با پشتیبانی همکاران خود به بهترین شکل ممکن به سازماندهی ، آینده نگری و راهبرد وزارتخانه می پردازد .
اما در ایران تفویض اختیارات از بالا ست . با تغییر وزیر معاونین و بسیاری از مدیران کل هم استعفا داده و یا عوض می شوند و افراد جدیدی از بیرون از سازمان به مشاغل مهم منصوب می شوند و چون شرح جامع طبقه بندی مشاغل وجود ندارد و یا اگر هم باشد کامل نیست و یا اجرا نمی شود ملاکهایی مانند ارشدیت و دارا بودن تجربۀ طولانی کار و اطلاعات زیاد دربارۀ مسئولیتی که در پستهای کلیدی سطح بالا به عهدۀ شخص گذاشته می شود مورد توجه نیست ، بلکه معمولاً انتصاب افراد به مشاغل مهم دولتی بر اساس وفاداری و تعهد و یا بنابر ملاحظات سیاسی و ایدئولوژیکی انجام می گیرد تا دارا بودن معلومات و تجربیات کافی .
در این صورت افراد فاقد تجربه و ناوارد ممکن است عهده دار مشاغلی شوند که تصدی آنها مستلزم کاردانی و تجربیات طولانی در مدیریت اداری است . یعنی لااقل ده تا بیست سال سابقۀ کار لازم دارد تا شخص برای اجرای چنین مسئولیتی پخته و آماده شود . مثلاًبرای تصدی پستهای معاونت وزارتخانه های مهم و حساس ، ریاست سازمان برنامه و بودجه ، ریاست کل بانک مرکزی و ریاست دانشگاهها و پستهای مشابه نیاز به مدیرانی است که افزون بر تحصیلات بسیار بالا و درخشان لااقل بیست سال یا بیشتر سابقۀ کار اجرایی داشته و در طول مدت تصدی کارها مسئولیتهای خود را به نحو مطلوب و در حد انتظار انجام داده به طوریکه همکاران و زیر دستان رضایت کامل از نحوۀ اداره و مدیریت او داشته باشند .
در مشاغل بسیار حساس و کلیدی مانند ریاست بانک مرکزی و ریاست سازمان برنامه و بودجه که در واقع سرنوشت اقتصاد یک جامعه را در گرو خود دارند کوچکترین اشتباه و یا محاسبات غلط در حوزۀ مدیریت آنان ممکن است به یک فاجعۀ اقتصادی در کشور منجر شود .
این نوع پستهای کلیدی باید به افرادی واگذار شود که حداقل ۲۰ تا ۳۰ سال در بانکهای مختلف ، سازمانهای مالی بین المللی و سرانجام پیش از پذیرش چنین مسئولیت مهم در مقام معاونت بانک مرکزی یا معاونت سازمان برنامه و یا پستهای مشابه خدمت کرده باشند .
این ملاکها و پیش نیازها در کشورهای موفق مانند ژاپن با قاطعیت رعایت می شود و اجتناب ناپذیر است . به همین جهت در این کشور سن افرادی که به چنین مشاغل مهمی منصوب می شوند معمولاً بالاتر از ۵۰ یا ۶۰ سال است . آنها با توجه به تجربیات و اطلاعات زیادی که در طول مدت خدمات طولانی خود اندوخته اند قادرند با بصیرت و آگاهی اخذ تصمیم نمایند نظرات و مصوباتشان کوتاه مدت یا متزلزل نیست .
در ژاپن به طور سنتی در درجۀ اول از افرادی به کابینه دعوت می شود که شش دوره به نمایندگی دیت ( مجلس ملی ) ژاپن از طرف مردم انتخاب شده باشند البته این پیش نیاز الزامی نیست اما امتیازی محسوب می شود . یا کسی که به ریاست یکی از کمسیونهای مجلس نمایندگان انتخاب می شود باید لااقل چهار دورۀ متوالی به نمایندگی مجلس انتخاب شده باشند . یعنی افزون بر تجربۀ طولانی مورد تآیید اکثریت مردم کشور بودن هم شرط اساسی برای احراز مقام است .
در ایران بسیار اتفاق می افتد که برای پست های مهم از استادان دانشگاهها دعوت به کار می شود به تصور اینکه چون آنها اقتصاد ، سیاست یا جامعه شناسی خوانده اند می توانند کار وزارت یا معاونت را به خوبی انجام دهند اما باید توجه داشت اگر چه استادان با نظریه های مختلف و تجزیه و تحلیل مسائل کشور آشنایی دارند اما ممکن است از مسائل اداری سطح پایین و متوسط آگاهی کافی نداشته باشند یا اصلاً نداشته باشند .
در حالی که دارا بودن چنین آگاهیهایی از ملاکهای لازم برای یک مدیر موفق است . اگر پای صحبت بعضی از کاشناسان پا به سن گذاشته و تجربۀ وزارتخانه هایی مانند وزارت دارایی یا سازمان برنامه و بودجه بنشینیم از ضعف مدیریت و بی تدبیری بعضی از رؤسای رده های بالای سازمان خود مطالب گفتنی ویا خاطرات شنیدنی بسیار دارند و به همین جهت هم آنطور که باید همکاری و هماهنگی لازم را با رؤسای خود در پیشبرد اهداف سازمان و یا اجرای طرحهایشان نمی دهند . چون صلاحیت و شایستگی تازه وارد به وزارتخانۀ آنها مورد تأیید شان نیست اما همانطور که اشاره شد در ژاپن این مشکل از طریق انتخاب معاونین اداری و سایر مقامهای کلیدی هر وزارتخانه از میان اداریان طراز اول همان وزارتخانه که مورد اعتماد اکثریت هستند بر طرف شده است .
در کشور ما افزون بر استفاده از استادان دانشگاهها ، در بعضی موارد هم برای پستهای مدیریت و تخصصی از افرادی که یک عمر با پاکی و تقوی زندگی کرده اند و مورد اعتماد عموم مردم هم هستند استفاده می شود مانند قضات با سابقۀ دادگستری با روحانیون عالیمقام .
گر چه آنان از قابلترین و شریفترین افراد ملت در رشتۀ مطالعات خود شان هستند اما در زمینۀ اموری که به آنها واگذار می شود مسلماً اطلاعات و تعلیمات و تجربیات لازم را ندارند ، لذا قادر نخواهند بود وظایف خود را در حد انتظار جامعه انجام دهند و عجیبتر اینکه پس از چند سال که آنها در اثر تجربه و اشتباهات زیاد سرانجام به تدریج به پیچ و خمهای کار و مسئولیت خود آشنا می شوند ارتقاء مقام پیدا کرده و به کار دیگری که با شغل قبلی زمین تا آسمان تفاوت دارد برگزیده می شوند .
بعضی از همین مقامات یعنی استادان دانشگاهها ، قضات با سابقۀ دادگستری و روحانیون که پستهای کلیدی منصوب می شوند . علاوه بر شغل جدید ریاست که باید بسیار وقت گیر باشد در شورا ها و کمسیونهای متعددی هم ممکن است عضویت داشته باشند . به ویژه استادان دانشگاهها با تمام گرفتاریهای اداری که به عهده گرفته اند علاقمند هستند به هرصورت که شده چند ساعت کار تدریس دانشگاه را هم برای خود حفظ کند . مهم هم نیست که اگر نتوانند به علت مشغلۀ زیاد به موقع سر کلاس حاضر شوند یا وقت کافی برای آماده کردن مطالب تدریس خود نداشته باشند مهم این است که کار دانشگاه را برای آیندۀ نزدیک یا دور به دیگری واگذار خواهد شد اما کار استادی دائمی است و در آِینده به آن نیاز خواهد داشت .
آنچه مسلم است یک نفر وقت کافی برای مشاغل متعدد ریاست ، عضویت در کمیسیونها و شوراها و تدریس و غیره را نخواهد داشت پس تنها کاری که او می تواند بکند امضای انبوه نامه ها در حوزۀ ریاست و صورتجلسات در کمسیونهاست بدون اینکه وجود او برای آن همه شغل و مسئولیتها واقعاً مفید و راهگشا باشد و کمکی به حل مسائل و مشکلات کشور کند . نتیجۀ آن همین نظام اداری موجود است که داریم و میبینیم چگونه در آن غرق شده ایم . در حالی که بسیاری از نیروهای متخصص و با تجربه از کار بر کنار شده اند و یا آنهایی که آموزش و دوره ای لازم را گذرانده و برگشته اند به جهت بسته بودن راههای استخدام و یا سدها و موانع متعددی که بر سر راهشان قرار داده می شود برای گذراندن امور زندگی به کارهای واسطه گری ، تجارت و یا بساز و بفروشی روی آورده اند .