Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
یکشنبه 2 دی 1403 - 21:06

سلامت سازمانی لازمه توسعه ورشد جامعه

سلامت سازمانی لازمه توسعه ورشد جامعه

پیشرفت و تکامل دانش بشری از جمله رشد سریع رشته مدیریت در جهان امروز اذهان اکثر مردم به ویژه اندیشمندان را متوجه اهمیت سازمان و عوامل مربوط به آن ساخته است. انسان امروزی در جامعه ای زندگی می کند که تحت سیطره سازمان ها است. به عبارتی انسان در سازمان متولد می شود و در طول زندگی یا سازمان های مختلف سروکار دارد لازمه توسعه و رشد هر جامعه داشتن سازمان های سالم و پویا است. هر جامعه ای اگر به عنوان یک سیستم کلی نگریسته شود و درون خودداری سازمان ها و ارگان هائی است که به عنوان خرده سیستم وظایفی بر عهده دارند که می بایست توانائی این را داشته باشد که در کنار دیگر سیستم و همگام و هماهنگ با آنها در جهت تحقیق هدف سیستم بزرگتر گام بردارند. شرط همگام بودن و هماهنگ عمل کردن سازمان با سیستم این است که ویژگی های لازم و کافی یک سازمان سالم برخوردار باشد. چنانچه خرده سیستم ها از ویژگی های یک سازمان سالم برخوردار نباشد نه تنها نمی توانند به وظایف خود به خوبی عمل کند بلکه در انجام وظایف سیستم های دیگر و جامعه اثر منفی خواهد گذاشت. یکی از سازمان های جامعه نظام آموزشی است که به اکثر قریب به اتفاق سازمان ها و شاید همه آنها مربوط است، سلامت سازمان نظام آموزشی در سازمان های دیگر جامعه اثر می گذارد. بنارسائی ها و کمبودها در برنامه ریزی و اجراء و تأمین منابع نظام آموزشی اثرات زیان باری در دیگر بخش ها دارد.

مفهوم سازمان

در اثر گسترش تمدن و توسعه اجتماعات زندگی جمعی موجب شد که انسان ها جهت رفع نیازهای خود دست به دست هم دهند و با همیاری یکدیگر در مسیر رسیدن به خواسته های مشترک کوشش نمایند. گردهمائی انسان ها موجب گردید که با اهتمام متعارف، حداکثر رضایت شخص به وجود آید. در نتیجه فعالیت گروهی شکل گیرد و موجب پیدایش سازمان ها شود.

پس سازمان زائیده فعالیت گروهی است که افراد گروه برای رسیدن به یک هدف معین و مشترک دور هم جمع می شوند. این فعالیت انسانی با به کارگیری تأسیسات و تجهیزات مادی کامل می شود بدین ترتیب سازمان ها ضمن تأثیر از یک سلسله مراتب مسئولیتی، با به کارگیری امکانات ذهنی، جسمی و مادی برای رسیدن به هدف واحد معین و مشترک مربوط به فعالیت های تولیدی، تربیتی یا خدمتی مورد نیاز جامعه، طبق اصول و تشکیلات خاصی شکل می گیرند. هر سازمان و اجزائی تشکیل شده است که واحدهای سازمانی نامیده می شود واحدهای یک سازمان با توجه به نوع مسئولیت، مرتبه ای را به خود اختصاص می دهند که از نظر سلسله مراتب وجه تشابهی دارند. در درون سازمان های رسمی در اثر مجاورت محل اشتغال اعضاء، این سازمان ها، گردهمائی های غیررسمی به وجود می آیند که فاقد هدف معین از قبل می باشند. نظر به اینکه این گردهمائی ها می توانند در مدیریت سازمان های رسمی دخالت کنند. لذا در علم مدیریت به عنوان سازمان های غیررسمی مورد توجه می باشند. مجموعه واحدهای هر راه سازمانی همردیف های سازمان نامیده می شوند. همردیف های سازمانی با روابط مابین خود که از اختیارات مدیریت کل سازمان نشئت می گیرد در ارتباط با وظایف، اختیارات قانونی و سیستم راهبردی، رتکیب سازمان را به وجود می آورند. چون تعداد مشاغل در واحدهای بالای سازمان کمتر از واحدهای پائین است لذا ترکیب سازمانی به صورت هرم نشان داده می شود.

مشاغل و پست های سازمانی شبکه ای از روابط را به وجود می آورند که ساخت سازمان را ایجاد می کند. استحکام ترکیب سازمان در گرو تثبیت ساخت سازمانی است روی این اصل لازم است سازمان در وضع قوانین، تنظیم اساسنامه و مقررات، تنظیم راهنما، تنظیم شرح وظایف، تنظیم دستورالعمل های اجرائی، تقسیم کار و رسم نمودار تشکیلاتی خود اقدام کند.

یک سازمان همواره برای بقای خود با مشکلات موجود، چه در ارتباط با محیط و چه در درون سازمان مبارزه می کند. لازمه مبارزه با مشکلات شناختن مشکل و ابعاد مختلف آن می باشد. سازمان سالم سازمانی است که برای ادامه حیات خود قادر باشد. به هدف ها و مقاصد انسانی خود دست یابد. موانعی را که در دستیابی به هدف هایش با آن مواجه می شود بشناسد و این موانع را از پیش پای خود بردارند. سازمانی سالم است که درباره خود و موقعیتی که در آن قرار گرفته است واقع بین باشد. قابلیت انعطاف داشته و قادر باشد. برای مقابله با هر مشکلی بهترین منابع خود را به کار گیرد.

برای سازمان تعارفی ارائه شده که تعدادی از آنها بدین شرح است:

۱) ”سازمان عبارت است از یک رشته روابط منظم و عقلانی که بین افرادی که وظایف پیچیده و متعددی را انجام می دهند و کثرت تعداد آنان به قدری است که نمی توانند با هم در تماس نزدیک باشند، به منظور تأمین هدف های مشترک خاص برقرار می گردد“.

۲) ”سازمان عبارت است از دسته بندی و گروه بندی افراد در قالب های نظام یافته به گونه ای که مساعی هماهنگ شده آنها در محیط متغیر، به صورت وسیله برای نیل به هدف های سازمانی درآید“.

به این ترتیب می توان گفت که فضای سازمان عبارت از روابطی است که در بین کارکنان همه سازمان وجود دارد ممکن است انسان قادر به دیدن یا لمس کردن فضای سازمان نباشد ولی به هر حال چنین فضائی در سرتاسر هر سازمانی وجود دارد و تقریباً هر چیزی را که در درون سازمان باشد، تحت تأثیر قرار می دهد.

۳) اصول عمده یک سازمان شامل

یگانگی هدف سازمانی برای اینکه از فعالیتش نتیجه بگیرد لازم است که هدف واحد را دنبال کند.

وحدت مدیریت و رهبری در هر سازمانی ایجاب می کند که یک فرد در رأس مدیریت و رهبری قرار گرفته و تمام مسئولین را درانجام امور یاری کند، این امر بدین معنی نیست که فرد واحدی در سازمان تام الاختیار تصمیم بگیرد.

هماهنگ ساختن اجزاء برای اینکه سازمان نافع باشد هماهنگی بین اجزاء آن یک الزام اصلی است، هماهنگی بین واحدهای مختلف اجزائی نمی تواند به عمل آید مگر اینکه بین فعالیت های مختلف مؤسسه هماهنگی موجود باشد.

مفهوم سلامت

سلامت به معنی فقدان بیماری و نارسائی در ارگانیسم می باشد. ماتیو مایلز معتقد است صرف نظر و اشکالاتی که مفهوم ارگانیسم پنداری سازمان، ”نوع آرمانب“ بودن مفهوم ”سلامت سازمانی“ از لحاظ فهم پویائی های سازمان ها و پژوهش و کوشش جهت بهسازی آنها، مزایای علمی قابل ملاحظه ای دارد.

تاریخچه سلامت سازمانی

سلامت سازمانی را مایلز در سال ۱۹۶۹ تعریف کرد و با تضمین پیشنهادها طرحی برای سنجش سلامت سازمان ها، خاطرنشان کرد که سازمان هیمشه سالم نخواهد بود. به نظر او سلامت سازمانی اشاره می کند نه تنها در محیط خود دوام می آورد بلکه در یک برهه زمانی طولانی نیز به طور کافی سازش کرده و توانائی های بقا و سازش خود را به طور مداوم توسعه و گسترش می دهد.

از دیدگاه کمیت دیویس زمانی سازمان سالم است که کارکنان احساس می کنند کاری سودمند به جای می آورند و به احساس کنند کاری سودمند به جای می آورند و به احساس رشد و پرورش شخصی دست می یابند.

از دیدگاه هوی و میکسل ویژگی های سازمانی که دارای جو سالم می باشد به شرح زیر بیان می باشد:

۱) در مبادله اطلاعات قابل اعتماد باشد.

۲) دارای قابلیت انعطاف و خلاقیت برای ایجاد تغییرات لازم بر حسب اطلاعات به دست آمده باشد.

۳) نسبت به اهداف سازمان دارای یگانگی و تعهد باشد.

۴) حمایت داخلی و آزادی از ترس و تهدید را فراهم کند زیرا که تهدید به ارتباط خوب و سالم آسیب می رساند، قابلیت انعطاف را کاهش می دهد، و به جای علاقه به کل نظام حفاظت از خود را تحریک می کند.

  • منبع: aftabir.com
  • تاریخ: جمعه 28 آذر 1393 - 17:47
  • نویسنده:
  • صفحه: BIZKIDS
  • بازدید: 677

ارسال نظر