مدیران آموزش دهنده به مدیران و سرپرستانی اطلاق می شود كه علاوه بر وظایف محوله در شركت به طور پاره وقت عهده دار تدریس و یا تهیه و تدوین جزوات آموزشی شغلی و تخصصی برای كاركنان خود شوند.
طرح مدیران آموزش دهنده، ممكن است در تعریف ظاهری خود موضوع نو و جدیدی نباشد ولی قانونمندكردن و به اجرا گذاردن آن موضوعی كاملاً نو است. و این فرصتی است گران بها كه مدیران و یا مشاوران آموزشی در هر واحد صنعتی و تولیدی تمهیداتی را به كار گیرند تا با به اجراگذاردن این طرح در سازمانشان كلاس و دوره های آموزشی خود را دلنشین تر و جذاب تر كنند.
طرح مدیران آموزش دهنده مترادف طرح از خود برای خوداست. این طرح از تمامی كاركنان یك سازمان دعوت می كند كه هم بیاموزند و هم آموخته های خود را به دیگران منتقل كنند.
پیام این طرح آن است كه از استعدادها و توانمندیهای بالقوه كاركنان خود بی خبر نباشیم و بتوانیم از استعـــداد، دانش، مهارت هركس به قدر خود استفاده كنیم و فرصتی را فراهم سازیم تا همه كاركنان به گوهر وجود خویش پی ببرند و این گوهر را با چراغ و نور دانش صیقل دهند.
طرح مدیران آموزش دهنده الهام گرفته از آموزش مادام العمر (LIFELONG EDUCATION) است كه به كاركنان می آموزد كه آموزش و یادگیری اختصاص به یك دوره خاص ندارد. بلكه، انسان درطول زندگی خود همواره باید بیاموزد و آموخته هایش را به كار گیرد.
طــرح مدیران آموزش دهنده به كاركنان می آموزد كه ارزش كار و درس در كارخانه را برابر بدانند. و این فرهنگ را جاری می كند كه همان طور كه كار، استراحت، خوردن و خوابیـــــدن، بخشی از زندگی ما را تشكیل می دهد، درس خواندن و مطالعه و چیز یادگرفتن نیز باید در متن زندگی مان قرار گیرد.
طــرح مدیران آموزش دهنده به كاركنان می آموزد كــــه دانش و تجربه خود را در سینه هایشان حبس نكنند بلكه آن را به دیگر همكارانشان منتقل كنند و اجازه دهند تا دیگران نیز آن دانش و تجربه را یاد بگیرند زیرا زكات علم یاد دادن آن به دیگران است. و بالاخره طرح مدیران آموزش دهنده الهام گرفته از مدیریت كیفیت فراگیر TQM است كه می گوید شرط برقراری بهبود دایمی در هر شركتی، مشاركت دادن همه كاركنان در امور شركت است و هر شركتی باید بتواند با اشتراك مساعی و همكاری تمامی كاركنان خود بر مشكلات و كاستیهای خود فائق آید. لذا این طرح، طرحی است همگانی و فراگیر در امر آموزش و یادگیری كه اگر خوب به اجرا درآید می تواند زمینهساز توسعه منابع انسانی در سازمان گردد.
● پیامدهای مثبت طرح
در فرایند آموزش معمولاً كسی كه تدریس می كند خود باید ساعاتی را به مطالعه و تحقیق بپردازد و آنگاه سر كلاس درس حاضر شود. همچنین مدیرانی كه قرار است جزوه های آموزشی شغلی و تخصصی را به نگارش درآورند فرصتی را به دست خواهندآورد تا بر آموخته ها و اطلاعات علمی و دانشگاهی خود مرور و بازنگری كنند.
● جلوگیری از اتلاف وقت
معمولاً كلاسها و دوره های آموزشی كه خارج از شركت و در وقت آزاد كاركنان برگزار می شود اغلب اوقات وقت گیر و هزینه بر است و ساعاتی از وقت كاركنان به واسطه رفت و آمد تلف می شود. درصورتی كه دراین طرح تمامی كلاسها و دوره های آموزشی می تواند در وقت كاری كاركنان و در محل شركت برگزار گردد.
● مدیران صحنه
اغلب اوقات دیده شده است كه مدیران و سرپرستان از فعالیتها و عملكرد مركز آموزش آگاه نیستند و به درستی نمی دانند كه آیا كاركنانشان در دوره های مفید آموزشی شركت كرده اند یا خیر. این طرح كمك می كند تا مدیران و سرپرستان خود مستقیماً در صحنه آموزش قرار گیرند و از روند و نحوه پیشرفت فعالیتهای آموزشی باخبر شوند.
● مسیر دوطرفه
در این طرح، كلاسهای آموزشی فعال است و حالت گفتمان دارد. استاد به صورت یك طرفه كلاس را اداره نمی كند بلكه كاركنان به صورت دوستانه به بحثهای كاری مربوط به شغل و تخصص شان می پردازند.
● شناسایی پیش نیازها
در این طــــــرح، مدیران و سرپرستان می توانند به نواقص برگزاری دوره آگاه شوند و در برگزاری دوره های بعدی، عناوین و موضوعهای مربوط به درس را كم و یا زیاد كنند. همچنین می توانند به پیش نیازهای آن دوره توجه كنند و جزوات جدیدی را تهیه و تدوین كنند.
● ارتباط عاطفی میان مدیران و كاركنان
مدیران اغلب به واسطه گرفتاریهای كاری، فرصتی ندارند كه با كاركنانشان ارتباطی دوستانه برقرار كنند ولی در این كلاسها فرصتی به دست می آید تا آنها بتوانند ازطریق بحثهای آموزشی ارتباط عاطفی و دوستانه خود را تقویت كنند.
● مطالب آموزشی مدیران
اغلب اوقات اتفاق می افتد كه كاركنان در كلاس درس مطلب جدیدی را می آموزند كه آن را باید در محیط كار عمل كنند ولی این، به دلایلی میسر نمی شود. محیط كار شرایط خاص خودش را دارد و كلاس هم شرایط دیگری را داراست.
در ایــــن طرح، چون مدیران خود مدرس اند، این نواقص به حداقل ممكن خواهدرسید. و مدیران چیزی را دركلاس درس می گویند و آموزش می دهند كه خود بایـــــد شرایط اجرای آن را در محیط كار پیش بینی كنند و به اجرا درآورند.
● اثربخشی دوره ها
یكی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر درجه اثربخشی دوره های آموزشی برگزار شده، انتخاب دقیق نیازهای آموزش كاركنان است. در طرح فوق، تهیه جزوات آموزشی به طور سلیقه ای و شخصی انجام نمی شود بلكه جزوات تهیه شده مطابق نیازهای آموزشی كاركنان خواهدبود.
و به كاركنان چیزی آموزش داده می شود كه آنها بدان نیازمند هستند و می تواند مشكل و یا مشكلات كاری آنان را برطرف سازند.
● انتقال آگاهی
یكی از عیوبی كه در محل كار برای بعضی از كاركنان به وجود می آید. این است كه افراد علاقه مند هستند آنچه را می دانند فقط خودشان بدانند و به دیگران یاد ندهند. گویی اگر اطلاعات و دانش شغلی خود را به دیگران منتقل كردند شغل و موقعیت كاری خود را از دست خواهند داد. این تفكر بازدارنده، هنگامی ظاهر می شود كه افراد مطلب و موضوع جدیدی را برای یادگیری در اختیار نداشته باشند.
در ایـــن طرح، شرایط به گونه ای فراهم می شود كه كاركنان می توانند در فرایند آموزش به طور دوطرفه، هم یاد بگیرند و هم یاد بدهند.