ايجاد خزانه استعدادهاي مديريتي يک سرمايه گذاري بلند مدت است. برخلاف نگاهي که رويکرد جايگزيني در گذشته به موضوع استعدادها داشت. سيستم هاي امروز بايد نگاه و ديدگاه بلند مدت داشته باشند. اثر بخشي رويکرد جديد استعداديابي و مديريت استعداد با توانايي آن در ارتقاء افراد با استعداد، با سرعتي مناسب و از طريق فراهم کردن فرصت ها و موقعيت هاي پرورشي لازم در تمام طول کار ، راه شغلي افراد را تعيين و اندازه گيري مي کند.
همزمان، سيستم هاي موفق همانند هر شرکت بايد همچنين تعداد مشاغل و مناصب مديريتي، پرکردن اين مشاغل در زمان مناسب توسط شايسته ترين افراد و نيز پيش بيني کمبود در استعدادها يا مشاغل مديريتي و پرسنل را نيز به عنوان شاخص هاي عملکرد خود اندازه بگيرند. البته اطلاع يافتن از اين کمبودها و شکاف ها بي معني خواهد بود مگر آن که قدم هاي لازم براي برطرف کردن سريع آنها نيز برداشته شود .
شرکت هاي موفق جهان مجموعه اي از روش هاي متنوع را براي اندازه گيري و ارزيابي نتايج هر فاز به کار مي گيرند. در بسياري از مواقع هر دو نوع ابزار اندازه گيري کمي و کيفي به کار گرفته مي شود تا ارزيابي دقيق و واقع بينانه اي از اثر بخشي سيستم به دست آيد که در بررسي پيش رو اين امر در مورد متصديان هر شرکت صورت گرفته است.
همچنين ساير ابعاد و مراحل سيستم هاي مديريت استعداد ، مرحله نظارت و ارزيابي اين سيستم ها نيز به صورت چرخه اي و مستمر انجام مي شود که در نهايت موفقيت بلند مدت اين فرآيند را بايد در اشتياق و تمايل دست اندرکاران آن بويژه مديران ارشد هر شرکت جستجو کرد. اين اشتياق و تمايل باعث مي شود تا آنها به اين فرآيند اعتماد و اتکاء کنند، آن را ترويج دهند و به فکر اصلاح و تکميل آن باشد. اين تصور که هر چيزي در يک جا درست و مناسب است براي همه جا و همه وقت درست و مناسب است خطري براي برنامه هاي مديريت استعداد است.
کسب و کار از طريق توسعه فعاليت شرکتها متعالي و فعال در کلاس جهاني ،ضرورتي براي توسعه اقتصاد ملي و خلق ثروت است.ماندن و بقا ، در محيط چالشي نياز به ساختن دارد زيرا، ساختن براي ماندن مقبوليتي عقلايي و منطقي در کسب و کار و فعاليت اقتصادي است به طوري که ،توسعه بانکي را به همراه دارد.
تغييرات سريع و فناوري در همه شرکتها به خصوص بر بانک ها به عنوان متوليان مالي تأثير بسياري مي گذارد و غفلت از آن باعث توقف فعاليت آنها و در بلند مدت سقوط سريع بانک از چرخه مالي جامعه مي شود.شرکتها از ارکان مهمي از قبيل سرمايه نيروي انساني ، فناوري و مديريت استعداد تشکيل يافته اند که به زعم بسياري از صاحبنظران نيروي انساني مهم ترين رکن و مؤثرترين مؤلفه در تجارت و فعاليت اقتصادي آنان است زيرا ارتقاء کارايي و تحقق اهداف بانک منوط به انجام وظايف درست و صحيح و بالنده اين منابع در حوزه پرسنل بانک است ، در گروه بندي منابع انساني ، مؤلفه اصلي ، گروه پرسنل است که نقش بسزايي در تداوم فعاليت شرکتها دارد.جذب انسانهاي با استعداد با تأکيد بر مديران و پرسنل به عنوان توسعه استعدادهاي نيروي انساني در فرآيند مديريت منابع انساني ياد مي شود که اين امر ضرورت اجتناب ناپذيري است که شرکتها براي بقاء ، پيشرفت در جهان پر تغيير و تحول امروزي بدان نيازمند هستند.
در پياده سازي و ساختن براي ماندن و رقابت در کسب و کار و تجارت، نقش نيروي انساني علي الخصوص در شرکتها مديريت ممتاز وپرسنل چندان با اهميت است که نماد توانايي است.زيرا آنچه که مي دانيم و بايد بدانيم و در شرکتها همه مي دانند يعني مجموعه نيروي انساني ، صاحب آن هستند، توسط آن با هدايت مديريت ، اجرا و پياده سازي مي شود که عينيت توانايي است.
بنابراين بايد واقف باشيم که نقش مديران به عنوان اعضاي هيأت مديره نيز درشرکتها بسيار اثر بخش خواهد بود.برپايه اين آگاهي، توجه به فرآيند مديريت منابع انساني از اهميت خاصي برخوردار مي شود.
شرکتها استراتژي هايي را مد نظر قرار مي دهند که منجر به هم افزايي فعاليت ، ارتقاء زنجيره ارزش و در پايان منجر به خلق ثروت و بهبود سطح زندگي مي شود.در هزاره سوم، استراتژي اساسي شرکتها با محوريت تعالي بانکي و مديريت استعدادها و نهادينه نمودن آن طراحي و متمرکز شده است.در اين فرآيند، مديريت استعداد را کانون توجه خود قرار داده است تا بتوانند از اين طريق توانمندي ها را کشف، توانمند سازان را شناسايي و بر بستر دانايي، توانايي را به اجرا در آورد.نگهداري نيروي انساني در فرآيند مديريت استعداد اهميتي فراتوجه يافته است که اثر بخشي را کامل مي نمايد.جبران خدمات، از مؤلفه هاي مؤثر بر نگهداري نيروي انساني است که در راستاي تحقق اهداف به منظور فعاليت در کلاس جهاني به عنوان هدف آرماني تأثير دارد. تحقق اين مهم، مستلزم بکارگيري مديران خلاق، کار آفرين و توانا است که نقطه آغازين آن ، جذب در فرآيند مديريت استعداد و سپس کار بست شيوه هاي مختلف جبران خدمات آنان است.