تحقیق انجمن بازاریابی مستقیم آمریکا در سال ۲۰۰۵ نشان داده است که هنوز ۶۰ درصد سفارشات از طریق کاتالوگ چاپی می آید. سفارشات در مغازه با ۲۴ درصد و سفارشات اینترنتی با ۹ درصد در رده های بعدی قرار دارند.
مقایسه آمار فروش این کانال های مختلف نیز نشان می دهد که کار چاپی قدرت کشش بسیار خوبی دارد. کاتالوگ چاپی با ۴۲ درصد فروش در صدر و مغازه با۲۰ درصد فروش، وب سایت با ۲۶ درصد فروش و سایر کانالها با ۱۲ درصد در رده های بعدی قرار دارند.
در یک تحقیق دیگر که توسط انجمن روزنامه های آمریکا انجام شده است، ۷۸ درصد اظهار کرده اند که از تبلیغات لایی روزنامه برای برنامهریزی خرید استفاده میکنند.و هفتاد و شش درصد گفته اند که این لایی ها به آنها در صرفه جویی کمک کرده است.
نتیجه : اگر از چاپ استفاده نمی کنید، رقمهای درشتی را از دست می دهید.
توضیح: من معمولا این «چرا چاپ»ها را بدون توضیح فقط ترجمه کرده ام. اما این شماره چند نکته به ذهنم می رسد که مطرح میکنم
فروش اینترنتی کالا به یک معنا روشی جدید برای فروش کاتالوگی است. در یک کاتالوگ چاپی مشخصات یک کالا به همراه قیمت و عکس آن به مشتری نمایش داده می شود . مشتری اگر تصمیم به خرید گرفت از راههای گوناگون می تواند اقدام به سفارش کند.
اول اینکه به مغازه مراجعه کند و تراکنش مالی و تحویل کالا همزمان انجام شود.
دوم اینکه، به فروشنده زنگ بزند و با استفاده ازقرائت رمز کارت اعتباری خود تراکنش مالی را انجام دهد و فروشنده کالای او را با استفاده از سرویسهای گوناگون پستی ارسال کند. این سرویسها بسته به هزینه آن در مدت زمان مختلف کالا را به مشتری تحویل می دهند
سوم اینکه، مشتری یک فرم کاغذی شامل کد کالاهای مورد نظرش را پر کند و به همراه یک چک یا رمز کارت اعتباری برای فروشنده پست کند. فروشنده نیز پس از دریافت سفارش شبیه روال تلفنی را برای ارسال کالا انجام دهد.
خوب با ظهور اینترنت به دو گونه این فرآیند رقیب پیدا کرده است.
اول، در نمایش مشخصات کالا و کلیه اتفاقاتی که در فرآیند تصمیم گیری مشتری اتفاق می افتد. مثلا نمایش سه بعدی کالا، پیشنهاد کالای مشابه بر اساس اطلاعات شما، ثبت بازخورد مشتریان و ارائه آن به سایر مشتریان و دهها ویژگی جدید دیگر که یک کاتالوگ چاپی قادر به ارائه آن نبوده است. یک سایت اینترنتی در حقیقت به مشتری نهایی اجازه میدهد بسیاری از کارهایی که باید یک اپراتور در قسمت سفارشات یک شرکت سرویس دهنده انجام می داد را خود راسا انجام دهد. مثلا وقتی شما به شرکت فروشنده زنگ می زدید تا سفارش بدهید، یک آقا یا خانم موجودی انبار را چک میکردو به شما زمان تحویل میداد. خوب حالا در یک سایت مثل آمازون این خود شما هستید که موجودی انبار را چک میکنید. این خاصیت در فروش چیزهایی مثل بلیط هواپیما که فروشنده باید ساعتها برای فروش یک بلیط با مشتری سرو کله میزد و آخر سر هم مشتری حس میکرد که برایش حسابی وقت نگذاشته و بهترین بلیط را پیدا نکرده نمود بیشتری دارد.
دوم، در مرحله ثبت سفارش و تراکنش مالی. باز هم این خود مشتری است که اینجا جای کارمند شرکت را گرفته و مشخصات سفارش خود را وارد سیستم میکند و با خیال راحت بدون ترس از گفتن رمز کارت اعتباری خود به یک آدم حقیقی آنرا به سیستم وارد میکند.
اما خوب همه این حرفها وقتی موضوعیت دارد که فروش کاتالوگی و غیره حضوری ابتدا برای یک کالا توجیه داشته باشد. اینکه فروش کاتالوگی چه کالایی توجیه دارد فارغ از چاپی بودن یا اینترنتی بودن فرآیندهای فوق است. این موضوع بیش از آنکه یک مسئله بازاریابی باشد یک مسئله زنجیره توزیع است.
مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت یک فروش کاتالوگی یا بهتر بگوییم غیر حضوری از این قرار است:
۱. نسبت هزینه حمل به قیمت کالا که فکر میکنم نقش آن روشن است.
۲. فرکانس خرید و حتمیت آن، با دانستن این دو پارامتر یک مغازه میتواند موجود انبار خود را تنظیم کند.
فروش کاتالوگی باعث می شود با داشتن یک انبار مرکزی موجودی انبار کالاهای کم فرکانس و ریسکی بهتر کنترل شود. پس فروشنده کاتالوگی با موجودی کمتر می تواند قیمت بهتری بدهد.
۳. معین بودن کیفیت و استاندارد بودن کالا
۴. وجود نامهای تجاری مورد اعتماد مشتری
۵. قابلیت اعتماد ساختار مالی برای پشتیبانی تراکنش مالی غیر حضوری
۶. قابلیت اعتماد ساختار پست و شرکتهای حمل سریع