از مهمترین دلایل پیشرفت مدیریت در برخی کشورهای دنیا توجه و تعمق در مسائل منابع انسانی مثل فرهنگ، دین، موضوعات اجتماعی و اقتصادی نیروی کار است، تا با رفع مشکلات و دغدغه های فکری اهداف مدیریتی به نحو احسن در حوزه مدیریتی خرد و کلان عملیاتی شود. هرگاه نقطه مقابل این دیدگاه در کشورمان مدنظر قرار گرفته با آسیب های جدی مواجه شده ایم، لیکن منابع انسانی اصلی همچون آموزه های اسلامی و بهره مند شدن از قرآن مجید و نهج البلاغه و یا نمونه های بومی توجه شده؛ موفقیت، نوآوری، شکوفائی و ابتکار را به همراه داشته است از همین روی در هر مدلی که فقط به تقلید از مدیریت غرب و شرق بسنده شده موفقیت مقطعی و ناقص بوده است. مع الوصف ذکر سه نکته مدیریتی ساده ولی مهم با استمداد از منابع اسلامی در سیستم مدیریتی کشور راهگشا خواهد بود: ● توجه به مهارت و علاقه شخصی در آیأ ۵۵ سورأ مبارکأ یوسف(علیه السلام) علیرغم تعیین مسئولیت توسط عزیز مصر، حضرت یوسف(علیه السلام) با توجه به علم، خصوصیات و علاقأ خود پست خزانه داری را پیشنهاد کرد و مورد موافقت قرار گرفت، این الگو می تواند در بسیاری از مراکز، ادارات و سازمانها به عنوان مدل مورد استفاده قرار بگیرد. کشف علاقه ذاتی و توانایی های اشخاص کاری پیچیده و سخت نیست و با آزمودن های اولیه و نظرخواهی علمی و عملی از کارکنان قابل بروز و ظهور است و از طرفی توجه به آن موجب می شود کارهای محوله به افراد به نحو شایسته صورت گرفته و از طرف دیگر علاقه و نشاط کاری افزایش یابد. در همین زمینه حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) که خود نمونه أعلی مدیریت و سیاست ناب اسلامی و انسانی اند در نهج البلاغه-حکمت ۳۹۱-می فرمایند: «دل ها را روی آوردن و پشت کردنی است، پس دل ها را آنگاه به کار وادارید که خواهشی دارند و روی آوردنی، زیرا اگر دل را به اجبار به کاری واداری کور می گردد.» به عبارت دیگر اشاره به این بیت شعر خالی از لطف نیست که: هر کسی را بهر کاری ساختند حب آن را در دلش انداختند تنها نباید تحصیلات، روابط شخصی و رشته استخدامی کارمند تعیین کننده پست و مسئولیتها باشد بلکه با اعمال مدیریت و رصد کردن عملکردها و نظرخواهی حقیقی از کارکنان می توان از اهرم جا به جایی و انتقال و تعیین مسئولیت متناسب با علاقه استفاده کرد. همچنان که در تاریخ می خوانیم زمانیکه ناصرالدین شاه به حکومت ایران رسید روزی از امیرکبیرپرسید الآن ایران به چه چیزی نیاز دارد و امیرکبیر پاسخ داده بود به وزارت من. ● تعریف دقیق وظایف: یک مدیر کارآمد قبل از تقسیم وظایف دائمی می بایست شناخت اجمالی و کافی از فعالیتهای تحت نظر مدیریت خود داشته باشد و پس از بررسی تخصص و توانائیهای کارکنان کلیه مسئولیتها را در حوزه مورد نظر تعریف کرده و بصورت عادلانه و عاقلانه تقسیم کند. سپس طی یک حکم داخلی و مکتوب خواسته های مدیریتی خود را بصورت واضح و تهی از ابهام از کارمند بخواهد و طی یک مذاکره با کارکنان هرگونه شبهه و شائبه را از ذهن آنها بزداید. چنانچه امام علی(علیه السلام) در نامأ ۳۵ نهج البلاغه می فرمایند: «در کار وضع کارکنان دولت دقت و مطالعه کن، با آزمایش و براساس صلاحیت کارمند انتخاب کن، نه براساس دوستی و ترجیح بی جهت». در بسیاری از ادارات ما چند شغله بودن و پرکاری برخی افراد یا بالعکس کم کاری و حضور ضعیف بعضی کارکنان در فعالیتها معضلات روزافزونی را ایجاد کرده است و این مشکل مدیریتی نشاندهنده، توزیع ناعادلانه و غیرصحیح مسئولیت هاست. ● ارتباط، توأم با نظارت مستمر پس از توزیع صحیح مسئولیتها و توجیه افراد توسط مدیریت، مدیر با تعیین زمان مشخص (مثلا ماهی یکبار) برای هر مسئولیت پیشرفت یا عدم انجام فعالیتها را تعقیب نماید و این اجازه را به کارمندان بدهد تا ضمن تشریح عملکرد به بررسی و طرح مشکلات و موانع موجود بپردازند و عوامل بهبود عملکرد و طرحهای ابتکاری جهت پیشبرد بهینه کارها را به مدیر گزارش کند و متفقا به راه کارهای مناسب دست یابند. علاوه بر این هر مدیر مدبری می بایست در طول زمان های مشخص بصورت محسوس و غیرمحسوس از پشت میز خود خارج شده و از محیط و فضای کاری زیرمجموعه خود بازدید کند و بعضا در پشت میز کارکنان خود با انجام کار ایشان خود را دقیقا در محیط کاری کارمندان و اربابین رجوع حس کند. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در همین ارتباط به مدیران توصیه می کند: «مبادا مدت طولانی از مردم فاصله بگیری، زیرا دوری جستن حکام از مردم خود نوعی تنگنا و باعث بی اطلاعی از حقایق است و باعث ناآگاهی مردم از واقعیت جریان کارها می شود و این حالت عدم آگاهی موجب تبیین حق و باطل و درشت و کوچک جلوه یافتن امور بزرگ و بزرگ جلوه گر شدن مطالب ناچیز و کوچک می شود» خلاصه آن که اگر مدیر فقط پشت میز خود تکیه دهد و برخی افراد خاص و بصورت کاتالیزه و سلیقه ای گزارش کارها را به او ارائه دهند موجبات قضاوت های نادرست فراهم شده، و حقوق مردم و کارکنان پایمال می شود و به فرموده حضرت علی(علیه السلام): «مردم همانگونه که تو ناظر حکام قبل از خودت بودی بر کار تو نظارت دارند و همانند خودت درباره کارهای تو قضاوت می کنند. سند صلاح و خلوص حکام صالح همان چیزی است که خداوند به عنوان قضاوت بر زبان مردم صالح جاری می کند». |