Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

عوامل مؤثر در روند کار یک مدیر جدید

عوامل مؤثر در روند کار یک مدیر جدید

صد روز نخست کار هر مدیری بحرانی ترین زمان کاری وی در محل کار جدیدش است. کارکنان سازمان با نگاه تیزبینانه، به دنبال تحقق خواسته‌های ذهنی و ساختار تیم های کاری مورد دلخواه، شیوه های رهبری، نقاط ضعف، ماهیت و شخصیت مدیر عامل جدید هستند. از این رو به هنگام تصدی مدیریت در یک سازمان برای جلوگیری از هر گونه اشتباه در بدو شروع کار نباید شدت عمل به خرج دهید و به جای اقدامات شتابزده توان خود را بر اولویتهای کاری متمرکز نمائید. در ضمن از همان شروع کار به خاطر داشته باشید که این اولویتها چه وقت و چگونه باید جهت نیل به اهداف تعیین شده رعایت و اجرا شوند. افزون بر این اولویتها، کارهای در دست اقدام حداکثر باید در سه یا چهار مورد اساسی خلاصه شوند. در ضمن در تعیین اولویتهای کلیدی و تأکید بر اجرای سریع آنها بسیار قاطع و غیر قابل انعطاف باشید و سریعاً، مجموعه‌ای از وظایف را برای تمرکز مدیران خود بر روی این موارد اساسی، ترسیم و تدوین کنید، به گونه‌ای که تحقق این اهداف در دستور کار آنها قرار گیرد.
سپس اهداف اصلی خود را در سازمان تعیین و ابلاغ نمایید. در بیانیه ها اهداف خود را کاملاً شرح دهید و با پیگیری مستمر به دنبال تحقق آنها باشید. در صد روز اول مدیریت خود اهداف مورد نظرتان را مستمراً توضیح دهید، تا همه مسئولان سازمان را با خود همسو کنید. این اهداف ‌باید در صد روز نخست کاری شما تحقق یابند. در ضمن به هنگام ارائه پیشنهادات، به موضوعی که مهمتر است و بیشترین بازدهی را برای سازمان در بر خواهد داشت، تأکید مستمر نمائید. برای نیل به اهداف خود از اطلاعات جدید و روزآمد بهره بگیرید و جهت اطمینان از انجام صحیح و به موقع کارها پیگیری لازم را در روند اجرای کارها اعمال نمائید. مراقب باشید راهکارها پیچیده و مبهم نباشند به گونه‌ای که در کوتاهترین زمان ممکن حتی در مدت سی ثانیه بتوانید رئوس کارها را برای کارکنان خود بیان نمائید.
افزون بر این ضروریست برای رسیدن به اهداف و خواسته های مهم خود، تمامی مدیران را سازمان دهید و به کمک یک نمودار گرافیکی که از اهداف و خواسته‌های خود ترسیم می‌کنید، اهدافتان را در جلسات برای آنها بیان کنید. فراموش نکنید که پیروزیهای اولیه به افراد انرژی مضاعف می‌دهد و توان آنها را در روند تغییرات، بالا می‌برد. از این رو، چنانچه نتوانید به برخی از اهداف یا خواسته‌های خود در صد روز اول مدیریت برسید، شکست شما حتمی است. بنابراین امور سازمان تحت مدیریت خود را باید به نحوی سامان دهید که برخی از اهداف شما در صد روز اول تحقق یابند. در صد روز اول، به زیردستان خود انرژی دهید و توجه آنها را برای حل مسائل عمده‌ای که موجب کاهش فروش یا افزایش هزینه است، جلب نمایید. بی تردید صد روز اول مدیریت شما، زمان پایه ریزی رشد و تغییرات سازمان و تثبیت موقعیت خودتان است. از همین رو، ضروریست در صد روز اول مدیریت شما کارکنان جهشی چشمگیر را در سازمان مشاهده کنند. توصیه می‌شود به طور گسترده‌ای، جهش‌ها و تغییرات سازمان را در قالبهای مختلف به نمایش عموم کارکنان خود بگذارید و همواره بر این نکته تأکید کنید که مدیریت شما چقدر در توسعه و جهش سازمان با اهمیت بوده است. گام بعدی برای ساماندهی امور ایجاد تیم مدیریت است.
طی صد روز اول، تیم مدیریتی خود را تشکیل دهید و اگر نیاز به دگرگونی ساختاری در سازمان یا تعویض کارمندان وجود دارد بدون هر گونه تردید، با قاطعیت تغییرات ضروری را اعمال کنید. به یاد داشته باشید که از روز اول شروع کار، سازمان و هر آنچه که در آن است برای شما میراث محسوب می‌شود، اما پس از صد روز، کارکنان شما هر چیزی را که در سازمان رخ دهد از چشم شما می‌بینند. سرنوشت سازمان هر چه باشد، شما مسئول آن خواهید بود. پس از مدتی، متوجه خواهید شد که تعداد اندکی از کارکنان شما، تبحر کافی جهت انجام تمامی کارها را دارند. از همین رو، یکی از کارهای اساسی شما، یافتن اشخاص توانا و مجرب در سازمان است. این اقدام حیاتی و ضروری است زیرا به کمک این اشخاص می‌توانید تیم کارآمدی را تشکیل دهید تا به یاری آنها بتوانید کلیه موانع و مشکلات را از سر راه سازمان بردارید. سپس نوبت اجرای طرحها است. برای این منظور در استقرار و اجرا، شدت عمل و سختگیری کافی نشان دهید. ایجاد تغییرات به کار سخت و طاقت فرسا نیاز دارد. شما موظفید که برای نیل به اهداف و خواسته های خودتان، نقشه کار و طرح اجرایی با زمانبندی دقیق داشته باشید.
در طرح خود، دقیقا کارهایی را که باید انجام گیرد به طور کامل توضیح دهید و برای هر مرحله اولویت‌بندی قائل شوید. به‌خاطر داشته باشید که بیان شما باید آن قدر شفاف و واضح باشد که آن دسته از کارکنان که اطلاعات کمتری دارند متوجه منظورتان شوند. هر دو هفته، تیمهای اجرایی را ملاقات کنید و از آنها جزئیات کارهای انجام شده را استعلام کنید. هر شخصی که وظیفه خود را، به طور کامل انجام نداده است، شناسایی و بازخواست کنید تا همه بدانند که شما تا چه اندازه پیگیر امور هستید. لازم است اطمینان حاصل کنید که در این صد روز، چه کسانی تصمیم‌ ساز هستند، چه کسانی با مشتری ارتباط دارند، چه کسانی صاحب فکر و اندیشه می باشند، چه حمایتهایی از طرف شما لازم است و شما به حمایت چه کسانی نیاز دارید. برخی کارکنان ممکن است شما را تحریک کنند تا واکنش شما را بسنجند. مراقب باشید که خونسردی خودتان را در هر حالت از دست ندهید. تضادها و تعارضهای احتمالی با تغییرات مورد نظر خود را شناسایی کنید. چه کسانی با عقاید شما مخالفند؟ کارمندانی که در ایجاد این تضادها، نقش اصلی را دارند کدامند؟ چه کسانی مسئولیت پذیرند و با جان و دل برای سازمان کار می کنند؟ موافقان و مخالفان پیشبرد وظایف و مسئولیت‌ها را بشناسید.
سپس استراتژی و برنامه ای تنظیم کنید که از موافقان به درستی حمایت کند و مخالفتها را خنثی نماید. فراموش نکنید سلامت یک سازمان متکی به رفتار و اخلاق کارکنان است. به رفتار و اخلاق کارکنان توجه کنید. آیا کارکنان متعهد و کاری هستند؟ آیا به کار اهمیت می‌دهند و برای پیشرفت، ایده‌های نو دارند؟آیا کارکنان دلسوز هستند؟ آیا اولویت‌ها را تشخیص می‌دهند؟ از آنجا که تحلیل اطلاعات مبتنی بر حقایق،به مدارک و شواهد بسیار زیادی نیاز دارد. قبل از ارائه‌ گزارش به هیأت مدیره، اطلاعات کامل گردآوری کنید، برای این منظور شفاف و صریح با گفتن جملاتی مانند تحلیل شما چیست، از کارکنان خود نظر بخواهید و از وقایع مطلع شوید. دستاورد این شیوه برخورد به شما کمک می‌کند نه تنها تصمیمات خود را در مورد موضوعات کوچک بلکه در خصوص تصمیمات اساسی نیز، با واقعیت منطبق نمائید.
زیرا تصمیم گیری دقیق نیاز به اطلاعات کافی و موثق دارد.کارکنان خود را به روش تصمیم‌گیری مبتنی بر حقایق ترغیب و تشویق کنید. زیرا تعیین چارچوب تصمیم گیری مبتنی بر حقایق، یکی از مهمترین روشهای موفقیت مدیران جدید است. اگر مایل به افزایش در آمد و سود سازمان خود هستید، نکات و جنبه های سودآور برای سازمان را شناسایی کنید. اطلاعات لازم را از فروش، هزینه، دارایی، محصولات و دیگر مبانی و کانالهای اطلاعاتی دریافت کنید و این اطلاعات را در یک فایل یا پایگاه اطلاعاتی قراردهید. اطلاعاتی را که به شکلهای مختلف بدستتان می‌رسد، بر اساس ارزش اطلاعات اولویت بندی نموده و به صورت خوشه‌ای یا دسته‌ای، تقسیم‌بندی کنید. دسته‌ها و متغییرهایی را که از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند مشخص کنید، زیرا این عوامل می‌توانند مشکلات اساسی شما در کاهش درآمد و فروش باشند. افزون بر این از فرصت‌ها جهت پیشرفت سازمان خود بهره بگیرید.
 
 
  • منبع: vista.ir
  • تاریخ: شنبه 29 فروردین 1394 - 16:37
  • نویسنده:
  • صفحه: BIZKIDS
  • بازدید: 734

ارسال نظر