مدیریت امروز جامعه ما بتدریج پدیده ای به نام «جهانی شدن» را تجربه می كند و در برابر آن به انحاء گوناگون واكنش نشان می دهد.
برخی مدیران می كوشند تا این پدیده نوظهور را ناچیز فرض كرده و آن را نادیده بگیرند و به شیــوه های معمول و روشهای مأنوس خود همچنان ادامه دهند؛ گروهی دیگر تلاش می كنند تــــا با نفی جهانی شدن در برابرش بایستند و نگذارند وارد جریان آرام حیات سازمانی آنان گردد، و سرانجام عده ای سعی دارند تا با شناخت واقعی این پدیده و بهره برداری از مزیت های آن بر تهدیدات آن فائق آمده و به یاری آن در تحقق اهداف خود كارآمدتر و موثرتر عمل كنند.
اصولاً رویكردهای مختلف به جهانی شدن تابع دیدگاهها و تعاریفی است كه از جهانی شدن به عمل آمده است. این پدیده را به گونه های مختلف توصیف كرده اند و از زوایای متفاوتی به آن نگریسته اند كه بررسی اجمالی آن برای روشن شدن مطلب ضروری است.
در یك دسته از تعاریف جهانی شدن را مترادف غربی شدن (WESTERNIZATION) دانسته اند و این باور را ترویج كرده اند كه كشورهای باختر زمین اهتمام می كنند تا دیگر كشورها را به شكل خود درآورند، فرهنگ و خصوصیات اجتماعی و ارزشی آنها را ازبین ببرند و فرهنگ و شیوه زندگی غربی را به آنان تحمیل نمایند.
اگر این تفكر و تعریف را درمورد جهانی شدن بپذیریم، كشورها برای حفظ ارزشها و هویت خود باید در مقابل این سلطه و استیلا ایستادگی نموده و اجازه ندهند جهانی شدن فــرهنگ و ارزشهای آنها را ببلعد. جهانی شدن را به این تعبیر جهانی سازی یا جهانی كردن نامیده اند و بر این نكته پای فشرده اند كه كشورهای راقیه و قدرتمند به كمك این ابزار درپی آنند كه كشورهای ضعیف را به رنگ خود درآورده و هویت آنها را از بین ببرند. جهانی شدن در این تعریف منجر به ایجاد تبعیض و تاراج منابع جهان سوم و از میان رفتن كشورهای فقیر و صنایع و كشاورزی آنها می گردد.
در جهانی شدن غرب زده كشورهای در حال توسعه از گردونه توسعه خارج شده، منابع و ثروتهای آنان چپاول می شود و در یك رقابت ناعادلانه فنا و نیستی نصیب آنهــــــا می گردد. موضع تمامی مخالفان جهانی شدن براساس این تعریف شكل می گیرد.
در دسته دوم تعـــــاریف جهانی شدن، این پدیده به نیرویی توسعه دهنده، رفاه بخش، پیام آور صلح و دوستی و ارتقاء دهنده دانش و فناوری و ایجادكننده دموكراسی و آزادمنشی تعبیر شده است. در جهانی شدن هر كشوری در یك جامعه جهانی (WORLD SOCIETY) از مــزیت ها و امكانات گسترده تر خدمات علمی و فنی و بهداشتی و امنیتی و زیست محیطی برخوردار می شود و همكاری و نزدیكی ملتها و كشورها با هم به كاهش منازعــــات و بهره وری بیشتر از منابع&&، و مبارزه جدی تر و همه جانبه تر با عوارض مخرب دنیای امروز منجر می گردد.
امروزه مسائلی در زمینه های امنیتی، بهداشتی، زیست محیطی و سیاسی در جهان بوجود آمده است كه راه حل آنها فراتر از حوزه اقتدار و اختیارات یك دولت یا یك كشور خاص است و غلبه بر آنها مستلزم یك عزم جهانی و اراده جمعی همه كشورها و ملتهاست تا به كمك هم در رفع و مقابله با آنها اقدام نمایند. در چنین شرایطی پیوستن به جرگه جهانی ها و در صف آنان قرار گرفتن یك ضرورت و الزام و یك فرصت و امكان برای غلبه بر مشكلات است. امروزه برای مبارزه با مواد مخدر تلاش درون كشوری به تنهایی كارساز نیست و جز اتلاف منابع نتیجه عمده ای دربرندارد. در امر مبارزه با گسترش موادمخدر كشورها با یك شبكه جهانی و قوی روبرو هستند كه برخورد با آن نیاز به قدرت و امكاناتی وسیع و چندجانبه دارد.
شبكه قاچاق درحال حاضر یك شبكه گسترده و پیچیده جهانی است كه یك سر آن در جنگلهای كلمبیا، یك سر آن در خیابانهای مسكو و هنگ كنگ و بخش دیگر آن درسان سالوادور قرار دارد. درمورد مسائل بهداشتی و سلامتی نیز وضع به همین منوال است و برای حل مشكلات بهداشتی و پیشگیری از گسترش بیماریها، مساعی مشترك همه كشورها در یك جامعه جهانی ضرورت دارد تا در پناه این حركت جمعی و تشكل جهانی، مصلحت و منفعت تك تك كشورها حفظ شود.
درمورد مسائل زیست محیطی مانند جلوگیری از تخریب لایه اوزون، جلوگیری از نابودی جنگلهای آمازون به عنوان ریه كره زمین، و حفظ حیات وحش كشورها، نیز جهانی شدن وجهانی اندیشیدن ضرورت شده است. ازنظر روابط اقتصادی و ارتباطات بازرگانی، نیز فعالیتها در قلمروی جهانی معنی پیدا كرده اند و صادرات و واردات به عنـــــوان اولیه شكل جهانی شدن، امروزه از حالت درون مرزی خارج گردیده و تابع روابط و رویه های برون مرزی و جهانی قرار گرفته است، به طوری كه می توان ادعا كرد، نفع اقتصادی تنها از طریق یك شبكه جهانی و در یك بازار جهانی قابل دستیابی است.
در تعریف دوم جهانی شدن حركتی است كه از مدتها قبل در روند روبه رشد ارتباطات میان كشورها آغاز شده است و حاصل اراده یك یا چند كشور به شمار نمی آید. مدیران و كسانی كه این تعریف از جهانی شدن را پذیرا می شوند، تلاش دارند تا در جهان پیچیده امروز در مقابل پدیده جهانی شدن با توانمندسازی خود به طور فعال و اثرگذار عمل كنند و جهانی شدن را به صورت یك فرصت، و نه تهدید در حیات سازمانی خود تجسم نمایند.
در فضای جهانی شدن باتوجه به دیدگاههای موافقان و مخالفان، مدیران و دولتها زمانی می توانند توفیق پیدا كنند كه از حالت انفعالی در مقابل این پدیده خارج شده و به صورت فعال با آن روبرو شوند. در یك حالت تعاملی اثرگذاری و اثرپذیری به طور توأمان رخ می دهد و مدیران اگر به مزیتهای رقابتی سازمانهای خود آگاه باشند از روابط متقابل با مجموعه كشورها حداكثر بهره برداری را به عمل خواهند آورد. كسانی كه جهانی شدن را به صورت تهدید تعریف می كنند پیش فرض ناگفته شان ایــن است كه ما هیچ نقطه قوتی نداریم كه بتـــوانیم در یك عرصه جهانی مطرح سازیم و این اندیشه ای ناصواب و تفكری نادرست است.
مدیران ما می توانند با اتكاء به دانش و قدرت خلاق جامعه جوان كشور و امكانات وسیع نیروی انسانی ومنابع زیرزمینی و شرایط متنوع جغرافیایی در صحنه جهانی اثرگذار باشند و از این فرصت برای معرفی و شناسایی كشور و توانمندیها و قدرتهای بالقوه آن استفاده كنند. ایرانیان در عرصه های جهانی همواره حضوری شاخص و درخشان داشته انـــد و در عرصه جهانی شدن نیز اگر سنجیده گام بردارند مسلماً توفیق نصیبشان خواهدبود. خط مشی گوشه گیری و انزوا، و زندگی جزیره ای، توسعه و گسترش را درپی نخواهد داشت، باید مجدانه پا به قلمروهای جهانی بگذاریم و از شكستها و ناكامیهای احتمالی نهراسیم و با امید به آینده های روشن تلاش كنیم و بدانیم با سعی و اهتمام به آرمانهای خود دست خواهیم یافت.