از آنـجـایی که سازمان ها در معرض تغییرات ، تحولات و پیشرفت های گوناگون محیط داخـلی و مـحـیطهای بیرونی هستند. و برای اینکه بتوانند به هدف های خود دست پیدا کنند بـه نـاچـار مـی بـایست سازگاری ، انطباق و انعطاف پذیری منطقی ، عاقلانه و دانایی مـحـور را بـا مـصادیق و واقعیت های علمی و عملی ـ نه ذهنی ـ را به طور سنجیده در سازمان عـمـلیـاتـی نـمـایـنـد. علاوه بر این سبک زندگی ، انتظارات ، تغییرات اجتماعی و دهها مؤ لفـه دیـگـر در درون سـازمـان دخـالت دارنـد که بی توجهی نسبت به آنها سازمان را از بقاء و پویایی و موفقیت دور می سازد.
سـازمان خلاق بستر سیاست های خلاقانه . خلاقیت ، نوآوری و شکوفایی در هر سازمان و مـحـیـطـی کـه افـراد در آن فـعـالیـت دارنـد، زمـانـی مـحـقـق مـی شـود کـه زمـینه و شرایط لااقـل بـه طـور نـسـبـی بـرای افـراد فـراهـم شـود. بـرخـی از زمـیـنـه هـا مـی تـوانـد شامل محیط سازمانی ، ساختار و چینش ، ارتباط عمودی ، افقی و مورّب در سازمان ، حذف یا کـاهـش مـوانـع خـلاقـیـت و نـوآوری ، ایـجـاد راهـهـای تـرغـیـب و تـسـهـیـل خلاقیت و نوآوری در سازمان ، باشد. همچنین ایجاد شرایط لازم و در برخی موارد کـافـی بـرای خـلاقـیـت و نـوآوری در سـازمان مهم و حیاتی است . و مراد از شرایط وضع موجودی است که سازمان و مدیر ایجاد نموده اند. فضای تحریک کننده خلاقیت ، نقش پویا و کارآمد مدیر، ایجاد انگیزه های درونی و بیرونی ، تهیه ابزارهای فکری و عملی و مانند آن همگی می توانند شرایط مناسب برای خلاقیت و نوآوری را در سازمان ایجاد نمایند.
سـازمـان خـلاق را باید محیط و بستری اساسی برای سیاست های خلاقانه مدیر و تلاش های ابتکار کارکنان تعبیر نمود. ((ریکادز)) (1990) معتقد است که در محیطهای فقیر از حیث خـلاقـیـت ، تـمـایـل بـه ریـسـک ، بـروز تـفـکـر انـتـقـادی و مـیـل به تغییر، کاهش قابل توجهی می یابد. علت پدید آمدن این حالت را باید عمدتاً در رفتارهای کلیشه ای و مملو از محدودیت ها، ارزیابی های ناکام کننده ، و موج محافظه کاری ، مقررات دست و پاگیر، نا امنی شغلی ، ابهام در اهداف و بی توجهی به افراد خلاق در سـازمـان جـسـتـجـو کـرد. بـرعـکـس درمـحـیـطـهـای سـازمـانـی کـه روح خلاقیت در آن ها مورد اقبال واقع می شود بستری مناسب برای حرکات ابتکاری فراهم می گردد.
ویژگی های سازمان خلاق و نوآور. سازمان های خلاق و نوآور را می توان از ویژگی هاو خـصـوصـیـات مـفـهـومی و عملی آنان شناخت و بدون توجه به این ویژگی ها سازمان ها و مـدیـران به درستی قادر نخواهند بود از خلاقیت و نوآوری در رسیدن به اهداف سازمانی بـهـره مند شوند. برخی از مهم ترین ویژگی های سازمان های خلاق و نوآور را مرور می نماییم :
1. سـاخـتـار مـتـنـاسـب بـا اهـداف ؛ یـکـی از مـهـم تـریـن عـوامـل تـسهیل و تقویت توان خلاقیت و نوآوری در سازمان ساختار مناسب و تشکیلات متناسب بـا اهـداف اسـت . اگـر ساختارهای سازمانی را به دو نوع ماشینی و زیستی تقسیم کنیم ، سـاخـتـار زیـسـتـی یـاارگـانـیـک سـاختار مناسب خلاقیت و نوآوری در سازمان است . ساختار زیـسـتـی بـا شـرایـط مـتـحـول مـحـیـطـی بـه سـرعـت هـمـاهـنگ شده ، امکان انعطاف و آزادی عـمـل را برای اعضاء فراهم آورده و بستر مناسبی را برای رشد خلاقیت و نوآوری آماده می سـازد. ایـن سـاخـتـار واجـد ویـژگـی هایی از قبیل ارتباطات موازی ، انجام امور در سطوح مربوطه (عدم احاله امور برای تصمیم گیری به رده بالاتر) تعهد به اهداف وظیفه ای ، هـم سـطـح بـودن هـرم سـازمـانـی ، روابـط نزدیک شغلی و تخصصی ، همکاری و همراهی پرسنلی است .هـمـچـنـیـن ، سـازمـان هـای بزرگ به طور فزاینده ای سعی بر این دارند که به انعطاف پـذیری ساختاری سازمان های کوچک دست یابند. یعنی آنها در جهت هر چه بیشتر ارگانیک کـردن عـمـلیـات بـا تـاءکید قوی بر ارتباطات افقی و تیم ها و نیروی کار دارای وظایف مـتـقـاطـع تلاش می کنند. سازمان های نوآور برای ایجاد واحدهای کوچک تر بسیار تجدید سـازمـان مـی کـنـنـد تـا به تیم های خلاق امکان عمل بدهند و کارآفرینی را در پروژه های جدید تشویق می کنند.
2. فرهنگ و استراتژی سازمان ؛ سازمان های نوآور برای حمایت از خلاقیت و کارآفرینی بـسـیـج مـی شـونـد و مـدیـرانـشـان نقش های فعالی در هدایت فرآیندِ نوآوری به عهده می گیرند. در سازمان های فوق العاده نوآور، فرهنگ و استراتژی صنفی ، نوآوری را حمایت مـی کند. استراتژی های سازمان ، بصیرت و ارزش های مدیریت ارشد و چارچوب خط مشی هـا و انتظارات بر روحیه نوآوری تاءکید می ورزد. اما حتی با وجود چنین جهت گیری هایی شـکـسـت پـذیـرفـتـه مـی شـود و سـازمـان بـه ریـسـک پـذیـری تمایل دارد. کلید اصلی در این جا برای مدیران این است که جوّ گریز از ریسک را از میان بـردارنـد و آن را بـا یک نوع فرهنگ سازمانی جایگزین کنند که نوآوری را انتظار دارد و شکست را می پذیرد.
3. تـاءمـیـن نـیـروی انـسـانـی مـتـفـاوت ؛ سـازمـان هـا بـرای مـوفـق شـدن در تـمـام مـراحل فرآیند نوآوری به آدم های متفاوتی نیازمندند، از جمله پدیدآورندگان اندیشه که بینش و دیدگاه های نو به وجود می آورند، دارندگان اطلاعات که با منابع دانش مربوط هستند،قهرمانان محصول که طرفدار اتخاذ شیوه های جدید هستند، مدیران پروژه که وظایف فـنـی لازم را انـجـام مـی دهـنـد تـا یـک پروژه نوآوری را در مسیر صحیح خود نگاه دارند و رهبرانی که فعالانه دیگران را تشویق ، حمایت و هدایت می کنند تا نوآوری را پی گیری کنند.
4. حـمـایـت مدیران عالی ؛ سازمان های دارای نوآوری بالا، مدیریت عالی از نوآوری حمایت مـی کـنـنـد. آنـهـا فـرآیـنـد نـوآوری را درک مـی کـنـنـد، انـتـقـادات و اخـتـلاف عـقـیـده را تـحـمـل مـی کـنـنـد و تـمام قدم های ممکن را برای حفظ جریان نوآوری و رفع موانع موفقیت بـرمـی دارنـد. کـلید اصلی به وجود آوردن و زمینه برای افراد بالقوه خلاق به منظور عـمـل کـردن بـا تـمـام تـوانشان است . بر این اساس ((ماکس دیری )) می گوید: اگر می خواهید بهترین چیزها در زندگی شرکت [سازمان ] روی دهد باید راههایی را بیابید تا آدم های غیر عادی را تحمل کنید.324
عـلاوه بـر ایـنـهـا ویـژگـی هـای دیـگـر سـازمـان هـای خـلاق عـبـارتـنـد از؛ رقـابـت کـامـل و فـشـرده ، فـرهـنـگ مـردم بـه نحوی که اتلاف وقت را گناه بدانند، دسترسی به مدیران ، طوری که بتوان افکار و نظرات دیگران به طور مستقیم و بدون واسطه توسط مـدیر دریافت شود، احترام به افراد به نحوی که افراد باور کنند که می توانند همگام بـا نـیازهای سازمان رشد کنند، ارائه خدمات مردمی جهت رفع نیازمندی های مردم و رضایت آنـان ، تـخـصـص ، بـاعـث فـراهم کردن جایگاه مناسب گردش شغلی شده ، کار گروهی ، رابـطـه کـارکـنـان بـا سـازمـان بـاعـث بـرخـورداری آنـان از امـنـیـت شـغـلی اسـت و اسـتـقـبـال مـدیـران از عـامـل یـا عـوامـل تـغـیـیـر و پـذیـرفـتـن آنـان نـه مـقـاومـت کـردن در قبال آنان همگی ویژگی هایی هستند که برای سازمان های خلاق برمی شمرند.325