Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
یکشنبه 2 دی 1403 - 22:05

مهارت‌های سه‌گانه مدیریت

مهارت‌های سه‌گانه مدیریت

مهارت‌های مورد نیاز مدیران را می‌توان به صورت فنی، انسانی و ادراكی طبقه‌بندی كرد. مهارت به توانایی‌های قابل پرورش شخص كه در عملكرد و بقای وظائف منعكس می‌شود بنابراین منظور از مهارت توانایی به كار بردن مؤثر دانش و تجربه شخصی است. ضابطه اصلی مهارت داشتن، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است.
تعریف مهارت‌های سه‌گانه مدیریت به شرح زیر است.
۱) مهارت فنی یعنی دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص كه لازمه آن ورزیدگی در كاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت‌های فنی از طریق تحصیل، كارورزی و تجربه حاصل می‌شوند. مدیران معمولاً این مهارت‌ها را طی دوره‌های آموزشی یا كارآموزی فرا می‌گیرند نظیر دانش، فنون و روش‌های برنامه‌ریزی،‌ بودجه‌بندی، كنترل، حسابداری، امور مالی، كارگزینی كارپردازی و غیره ویژگی بارز مهارت، فنی آن است كه به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن می‌توان دست یافت زیرا این نوع مهارت دقیق، مشخص، دارای ضوابط عینی و قابل اندازه‌گیری است. از این رو، كنترل و ارزشیابی آن، هم در جریان آموزش و هم در مرحله كاربرد و عمل آسان است. مهارت‌های فنی مورد نیاز مدیران آموزشی،‌ ارزشیابی آموزشی،‌ راهنمایی آموزشی، فنون و روش‌های تدریس و فنون اداری و مالی آموزش و پرورش است. مدیر آموزشی برای انجام وظایف خاصی كه دارد باید از مهارت‌های فنی كافی برخوردار باشد.
۲) مهارت انسانی یعنی داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد محیط تفاهم و همكاری و انجام دادن كار به وسیله دیگران، فعالیت مؤثر به عنوان عضو گروه، درك انگیزه‌های افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان. مهارت انسانی در نقطه مقابل مهارت فنی است. یعنی كار كردن با مردم در مقابل كار كردن با اشیا و چیزها. داشتن مهارت‌های انسانی مستلزم آن است كه شخص بیش از هر چیز خود را بشناسد، به نقاط ضعف و قوت خود آگاه باشد، عقاید و افكارش برخوردار و روشن باشند، اعتماد به نفس داشته باشد، به دیگران اعتماد كند، به عقاید، ارزش‌ها و احساسات آنان احترام بگذارد، آنان را درك كند، از تأثیر گفتار و كردار خویش بر دیگران آگاه باشد و بتواند محیط امن و قابل قبولی برای جلب همكاری دیگران فراهم سازد. مهارت‌های انسانی به آسانی قابل حصول نیستند و فنون و روش‌های مشخصی ندارند. امروز دانش‌ علمی در قلمرو روان‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی و مردم‌شناسی و تجربه و كارورزی در شرایط گروهی و اجتماعی، به طور غیرمستقیم زمینه دستیابی به مهارت‌های انسانی را فراهم می‌سازند. كنش و واكنش متقابل با مردم و حساسیت نسبت به انگیزه‌ها، انتظارات و رفتارهای آنان كمك می‌كنند تا شخص به مرور بتوانند علل و عوامل شكل‌دهنده رفتار افراد انسان را درك كرده راه و رسم كار كردن با مردم و اثرگذاری بر رفتار آنان را بیاموزد. مدیر آموزشی برای اینكه بتواند در شماره یكی از اعضای مؤثر محیط آموزشی درآمده بین اعضای تحت رهبری خود همكاری و تفاهم به وجود آورد، باید به حد كافی از مهارت‌های انسانی بهره‌مند باشد.
۳) مهارت ادراكی یعنی توانایی درك پیچیدگی‌های كل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشكیل‌دهنده كار و فعالیت سازمانی به صورت یك كل واحد (سیستم) به عبارت دیگر، توانایی درك و تشخیص اینكه كاركردهای گوناگون سازمان به یكدیگر وابسته بوده تغییر در هر یك از بخش‌ها، الزاماً بخش‌های دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آگاهی از این روابط و شناخت اجزا و عناصر مهم در موقعیت‌های مختلف، مدیر را قادر می‌سازد كه به طریقی تصمیم‌گیری یا اقدام كند كه موجبات اثربخشی سازمان و رضایت كاركنان آن را فراهم نماید.
اكتساب مهارت ادراكی (یا مفهومی) مستلزم آموزش نظریه‌های علوم رفتاری بویژه تئوری‌های سازمان، مدیریت و تصمیم‌گیری و كاربرد عملی آنهاست. امروزه دوره‌های آموزش دانشگاهی در رشته‌های تخصصی، آشنایی با نگرش و روش‌های سیستمی و استفاده از یافته‌های مطالعات و تحقیقات راجع به سازمان‌ها، زمینه دستیابی به مهارت ادراكی در مدیریت را فراهم می‌سازند. مدیر آموزشی برای اینكه بتواند محیط آموزشی را بشناسد، روابط متقابل میان عوامل مختلف را درك كند، اولویت‌های آموزشی را تشخیص دهد، تصمیمات مؤثر اتخاذ كند و با اقدامات خود بهترین نتایج را عاید نظام آموزشی سازد، باید از مهارت ادراكی قابل ملاحظه‌ای برخوردار باشد.
ارزش نسبی مهارت‌ها : همه مشاغل مدیریت مستلزم كاربرد مهارت‌هاست. گرچه در انجام دادن بعضی از وظایف، مهارت‌های سه‌گانه لازم و ملزوم یكدیگر به نظر می‌رسند، با وجود این، ارزش نسبی آنها در سطوح و رده‌های مختلف مدیریت فرق می‌كند. مدیران رده‌های سرپرستی به مهارت‌های فنی قابل ملاحظه‌ای نیاز دارند زیرا كه وظایف آنها غالباً ایجاب می‌كند كه زیردستان خود را راهنمایی كنند یا آموزش دهند. در مقابل مدیران رده‌بالای سازمان‌ها چندان نیازی به مهارت‌های فنی ندارند بلكه وظایف تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و سازماندهی ایجاب می‌كند كه به مهارت ادراكی قابل ملاحظه‌ای مجهز باشند. مهارت‌های انسانی تقریباً لازمه انجام دادن همه وظایف در همه سطوح مدیریت است زیرا كه مدیران صرفنظر از نوع وظایف یا سطح مسئولیت و مقام با افراد انسان سر و كار داشته برای جلب همكاری و اثرگذاری بر رفتار آنها باید از مهارت‌های انسانی برخوردار باشند. از این رو، امروزه، در مدیریت سازمان‌ها، تأكید بر مهارت‌های انسانی اولویت ویژه‌ای پیدا كرده است.
ابعاد برنامه تربیت مدیر آموزشی
به نظر می‌رسد كه هر برنامه‌ای كه برای تربیت مدیر آموزشی تهیه و اجرا می‌شود، در چهارچوب كلی خود، حتی‌الامكان باید ناظر به ایجاد همه یا بخشی از مهارت‌ها و شایستگی‌های مورد نیاز باشد.
در نظام آموزشی هر جامعه‌ای، مدیران و رهبران آموزشی باید :
۱) با فرهنگ جامعه خود آشنایی كافی داشته باشند.
۲) نظام آموزش و پرورش جامعه خود را به خوبی بشناسد و از پیشینه تاریخی و تحولات آن آگاه باشند.
۳) از فلسفه ارزش‌ها، هدف‌ها و مقاصد كلی آموزش و پرورش مطلع باشند.
۴) اصول و فنون آموزش و پرورش را به خوبی بدانند.
۵) نسبت به كار خود نگرش علمی داشته باشند.
۶) با اندیشه‌ها و نظریه‌های مدیریت رهبری آشنا باشند و از رهنمود‌های آن‌ها در عمل و رفتار تبعیت كنند.
۷) تشكیلات و اجزا و عناصر سازمان خود را به خوبی بشناسد و بر اداره و كنترل و رهبری آن توانا باشند.
۸) به وظایف و مسئولیت‌های چندبعدی آموزشی، پرورشی، فرهنگی، اجتماعی و اداری خود واقف باشند.
۹) مشكلات و مسائل مدارس و نظام آموزشی را در ارتباط با شرایط و ویژگی‌های جامعه تجزیه و تحلیل كنند.
۱۰) در زمینه مدیریت، به اقتضای نقش و وظایف خود، دارای مهارت‌های سه‌گانه فنی، انسانی و ادراكی باشند.
۱۱) در زمینه علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانش و معلومات كافی داشته باشند و در موارد لازم كاركنان آموزشی خود را راهنمایی كنند.
۱۲) برنامه آموزشی، روش‌ها و وسائل اجرایی آن را به خوبی بشناسند و در اجرای آن مهارت داشته باشند.
۱۳) روابط متقابل خانواده، مدرسه و جامعه را درك كنند.
۱۴) مسائل و مشكلات روانی و رفتاری دانش‌آموزان را در پرتو معلومات علوم رفتاری تشخیص دهند و در حل آنها بكوشند.
۱۵) به فنون اداری و مالی و تداركاتی آموزش و پرورش آشنا باشند.
۱۶) قوانین و مقررات نظام آموزشی را به خوبی بدانند و برای حل مشكلات جاری از آنها مدد بگیرند.
۱۷) در زمینه معلمی، آموزش و تجربه كافی داشته باشند. علاوه بر صلاحیت‌ها و مهارت‌های فوق، مدیران آموزشی، به اقتضای موقعیت باید ملاحظات فرهنگی، اخلاقی، دینی و ایدئولوژیكی جامعه خود را نیز عملاً رعایت كنند.
ایجاد مشخصات فوق در افرادی كه نقش‌های رهبری و مدیریت در نظام آموزشی را برعهده می‌گیرند، عمدتاً از طریق پیش‌اندیشی و آینده‌نگری و طرح و اجرای برنامه‌های آموزشی و كارورزی امكان‌پذیر است. دیگر زمان آن نیست كه گفته شود مهارت‌ها و شایستگی‌های لازم فقط از طریق تجربه و عمل قابل حصول است، همانگونه كه تربیت معلم در همه نظام‌ها اثرات مثبت و قابل ملاحظه خود را نشان داده است اثربخشی در مدیریت و رهبری آموزشی نیز از طریق جذب تربیت و به كارگماری افرادیكه مستعد و شایسته ایفای چنین نقشی باشند، تحقق خواهد یافت.

  • منبع: vista.ir
  • تاریخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 - 17:01
  • نویسنده:
  • صفحه: BIZKIDS
  • بازدید: 591

ارسال نظر