شش سیگما یك استراتژی تحول سازمانی است
استراتژی تحولی شش سیگما ، سیستمی است كه موجب توسعه و گسترش متدهای مدیریتی، آماری و نهایتا حل مشکلات شده و به شرکت امکان جهش و تحول را میدهد.
قابلیتهای بهبود:
احراز كیفیت برتر و افزایش قابلیت اعتماد در محصولات تولید شده و مونتاژ شده نیازمند چارچوبی است كه به قابلیتهای سازمان در زمینههای مدیریت، کاربرد اطلاعات و تکنولوژی یكپارچگی ببخشد. برای استفاده از اطلاعات، وجود یك سری ابزارهای آماری كه بتوان به وسیله آنها عملکرد فرآیندها و تولیدات را بهینه نمود، بسیار ضروری است. در دنیای رقابتی امروز، كیفیت خوب یك ویژگی تجملاتی نیست بلکه از دیدگاه هر دوی تولیدكنندگان و مصرف كنندگان یك نیاز بنیادی است.
صرف نظر از تعریفهای متعدد كیفیت، یك سری ویژگیهای مشترك جهانی برای آن درنظر گرفته شده است كه عبارتند از : عملكرد دقیق، حداقل تغییر و كمترین هزینه.
دانشمندان و مهندسینی كه به طور عمومی و كلی با مسائل برخورد می كنند علاقمند به مورد اول، آمارگران، متمایل به مورد دوم و مدیران تجاری دوستار مورد سوم می باشند. بدیهی است فرآیند و یا محصولی موفق است كه برخوردار از همه موارد فوق باشد.
شش سیگما فلسفه بهبود مستمر است و به سمت "عالی شدن در همه كارها" پیش می رود. شش سیگما سیستمی است كه تعیین می كند كجا قرار گرفتیم، دوست داریم كجا باشیم، چگونه به آن مقصد می رسیم و چگونه در طول راه پیشرفت می كنیم.
شش سیگما یك ابزار است كه برای میزان سازی دقیق ماشین فرآیند به كار می رود و اینكار را از طریق مشتریمداری، بهبود مستمر و درگیر كردن و مشاركت همه اعضا در داخل و خارج سازمان انجام می دهد.
در مبحث شش سیگما ، ۳ حوزه اصلی وجود دارد: حوزه اول "فلسفه" است كه طریقه حركت، چشم انداز و جهت حركت سازمان را تعیین می كند. حوزه دوم "مقیاس" است كه به سازمان این امكان را می دهد تا به طور دقیق نحوه عملكرد فرآیندها را مشخص كند. حوزه سوم نیز "روش شناسی" است. روش شناسی یك فرآیند سیستماتیك است كه موجب شناسایی، تبیین، اندازهگیری، تحلیل، توسعه و استاندارد شدن یك فرآیند می شود.
هر چه تعداد شش سیگما ها بیشتر باشد میزان خطا كمتر است. هر چه تغییرات كوچكتر باشند هزینه کمتر است. بهترین سازمانها حدود ۳ یا ۴ سیگما بكار می گیرند كه این تعداد، احتمال بروز خطا در یك میلیون واحد را به ۶۲۰۰ عدد می رساند. به طور عملی تعداد خطاها می تواند تا ۴/۳ واحد در هر یك میلیون واحد كاهش پیدا كند و این به معنی میلیون ها دلار صرفهجویی است.
شش سیگما یك رویكرد تحولی مدیریتی است كه باعث ارتقا و بهبود كیفیت می شود. شش سیگما یك استاندارد جهانی است كه علاوه بر تامین نیاز مشتریان باعث توسعه و پیشرفت كاركنان در لایههای جدید می شود و این به منزله یك مسئولیت برای نیروهای انسانی است نه فقط یك فرصت.
نیروهای انسانی نیازمند افزایش ارزش عملكردهای خود می باشند كه این كار را با ایفای یك نقش كلیدی و پیادهسازی شش سیگما در سازمان خود انجام می دهند.
شش سیگما واقعاً چیست؟
به طور ساده می توان گفت، شش سیگما متدی است كه بر اساس داده (data) هدایت می شود و هدف آن دستیابی به كیفیت برتر است. چیزی كه شش سیگما را از سایر اصول كیفیت متمایز می كند این است كه پیش گبری قبل از وقوع اشتباهات. به طور ویژه می توان گفت شش سیگما یك تلاش نظم یافته است كه فرآیندهای تكرار شوند سازمان را در بخشهای طراحی محصولات، عملكرد تامین كنندگان، سرویسهای خدماتی و … از نزدیك مورد سنجش قرار می دهد.
شش سیگما یك متد آماری است كه نیازهای مشتری را به صورت وظایف جداگانه تعریف كرده و ضمنا یك سری ویژگی های بهینه در صورتیكه بین آنها عملكردهای فیمابین وجود داشته باشد، برایشان در نظر می گیرد. همانطور كه از شواهد پیداست، گامهایی كه برای نیل به این هدف برداشته می شود تاثیر بسیار عمیق به روی كیفیت محصولات، عملكرد سرویسهای مشتریان و پیشرفتهای حرفهأی پرسنل خواهد گذاشت.
شش سیگما به دلیل تاكید عمیق بر روی تحلیلهای آماری، مقیاسهای ارزیابی طراحی، تولید محصول و فعالیتهای متمركز در حیطه مشتری گرایی، قادر است احتمال بروز خطا در محصولات و سرویسها را به میزان بی سابقهأی كاهش دهد. شش سیگما حاصل پیوند سیستمهای اجتماعی و فنی است.
عوامل انسانی با بهرهگیری از مزایای پیشرفتهای تكنولوژیكی، سرانجام نظامی بر اساس این واقعیت ایجاد خواهد كرد كه برای حفظ بقا در دنیای رقابت آمیز امروز، وجود كیفیت بسیار بالا با صرف هزینه بسیار اندك، فوق العاده ضروری است. شش سیگما در واقع نقشه جاده بقا و موفقیت است.
برای اجرای شش سیگما در سازمان ابتدا باید تیمهایی تشكیل شود. نقشی كه هر یك از اعضای تیم ایفا خواهند نمود تعیین كننده نوع و سطح آموزشی است كه دریافت می كنند.به عنوان مثال اعضای كلیدی این تیمها توسط متخصصین خارج از سازمان به عنوان رهبر گروه آموزش می بینند.
علاوه بر این تیمها، گروههای حمایت كننده نیز تشكیل می شود كه تعداد زیادی از اعضای آن تمام وقت خود را صرف اجرای هر یك از این پروژهها می كنند.
زماینكه تصمیم می گیرید یك فرآیند را اصلاح كنید باید بهترین روش را برای اجرای آن اتخاذ كنید. به همین منظور باید بهترین نوع تیم انتخاب شود. اما این تیم الزاماً باید (Action process team) APT باشد؟
قهرمانان - مرشدان - كمربند مشكی ها و كمربند سبزها تیمهای مذكور را به صورت مرتبط با یكدیگر در سرتاسر سازمان هدایت می كنند. نقش مرشدان هدایت استراتژی كسب و كار - حمایت و راهنمایی است. وظیفه كمربند مشكی ها پیادهسازی، هدایت و نتیجهگیری از پروژه تیمهای شش سیگما است. نقش كمربند سبزها هم این است كه با بكارگیری مهارتهای فنی خود در شش سیگما در مورد موضوعات روز درون سازمانی با تیم همكاری می كنند و این فرصتی برای بهبود است.
جلسات تعاملی، در طول چندین هفته برگزار می شود. (این جلسات فقط مختص متخصصین فنی و یا مدیریتی است نه همه كمربند سبزها) . كمربند سبزها كسانی هستند كه جلسه را با موفقیت گذرانده و برای بكارگیری ابزارهای بهبود و توسعه آموزش دیدهاند. پس از سپری شدن نخستین هفته، پروژهها انتخاب شده و آموزش دیدگان موظف به بكارگیری و اجرای مباحثی می شوند كه در طول دوره آموختهاند. پس از پایان هر برنامه نیز نتایجی را كه از این جلسات گرفتهاند، ارائه می دهند. كسانیكه این جلسات را با موفقیت پشت سر گذاشته و پروژهها را اجرا می كنند، گواهینامه "كمربند مشكی" دریافت می كنند. این افراد مسئول اجرای شش سیگما در واحد كسب و كار خود شده و تیمهای مذكور را هدایت و رهبری می كنند، علاوه بر این مدیران را نیز در جهت اولویت دادن به امور، برنامهریزی و اجرای پروژهها، ارشاد و هدایت می كنند. از دیگر وظایف این گروه بكارگیری، آموزش و توزیع ابزارها و متدهای لازم برای كمربند سبزها و اعضای تیمها می باشد.
تنها تعدادی از این افراد به سومین سطح كه بالاترین لایه نیز می باشد راه پیدا كرده و اصطلاحاً "استاد كمربند مشكی " می شوند. البته قبل از دریافت گواهینامه مذكور موظف به هدایت چندین تیم و پروژه می گردند. "استاد كمربند مشكی " ها در واقع كارشناس اجرای شش سیگما و تئوری آن می باشند باید فرآیندها را آموزش دهند. این افراد متخصصین كیفیت در روش شناسی و بكارگیری ابزار بهبود در همه سطوح سازمان می باشند. ضمناً فرآیند یكپارچهسازی شش سیگما با استراتژی كسب و كار سازمان و برنامههای عملیاتی آن را نیز رهبری می كنند.
تسهیلات و امكاناتی كه شش سیگما در بخشهای بهبود كیفیت، كاهش هزینه، جلب رضایت مشتری و حفظ وفاداری و پیشرفت كاركنان ایجاد می كند بسیار وسیع است. از طرفی برای تبدیل قابلیتهای بالقوه شش سیگما به صورت بالفعل باید زمان كافی، استعداد، سرمایهگذاری های درست و … به اینكار اختصاص داده شود. اجرای شش سیگما نیازمند تمركز بسیار و كار تیمی قوی است.