فرهنگ صلح شامل ارزشها، طرز تلقی ها و رفتارهایی است كه بیانگر و الهام بخش اعمال افراد در مشاركت متقابل اجتماعی مبتنی بر اصول آزادی، عدالت و دموكراسی، رعایت حقوق همه، دگرپذیری و همبستگی، نفی خشونت، تلاش برای پیشگیری از جنگ و حل مشكلات از طریق گفت و گو و مذاكره و مشاركت كامل انسانها در فرایند توسعه جوامع است.۱ از آنجایی كه با مجموعه ای از انسانها، تلاش و مشاركت افراد روبرو هستیم، پس باید برای تحقق فرهنگ صلح، مدیریتهای كارآمد وجود داشته باشد. بنابراین برای تحقق فرهنگ صلح و رسیدن به این نیاز جوامع خشونت زده امروزی بر آن شدیم تا نقش مدیریت را در رفع این نیاز بررسی كنیم.
فرهنگ
«فرهنگ عبارت است از كیفیت یا شیوه بایسته و یا شایسته برای آن دسته از فعالیتهای حیات مادی و معنوی انسان ها كه مستند به طرز تعقل سلیم و احساسات تصعید شده آنان در حیات معقول تكاملی باشد.»۲
توسعه فرهنگی
منظور از توسعه فرهنگی ارتقای سطح كیفی و كمی فرهنگ یك جامعه در جهتی هماهنگ با توسعه اقتصادی است. هدف محوری توسعه فرهنگی آماده سازی جامعه برای پذیرش پدیده توسعه در سایر ابعاد است. آحاد جامعه در نتیجه توسعه فرهنگی آمادگی مشاركت و همكاری را برای تحقق توسعه كلان پیدا می كنند.توسعه فرهنگی در هیچ جای دنیا به یك باره اتفاق نمی افتد و نیازمند برنامه های كوتاه مدت و بلندمدت است. از آنجا كه فرهنگ محصول فعالیتهای جمعی انسان در طول تاریخ است و در پدیده فرهنگی مشاركت اجتماعی مردم ضرورت دارد، در این میان دخالت بیش از حد دولت موجب بكر ماندن استعدادهای بالقوه و شكوفا نشدن خلاقیتها و بی رغبتی آحاد جامعه برای مشاركت خواهد شد، لذا دولت درباره توسعه فرهنگی باید نقش سیاستگذار و ارائه كننده خدمات و امكانات فرهنگی را بر عهده گرفته و خلاقیت و تولید و فعالیت فرهنگی را به عموم مردم بویژه اصحاب فرهنگ و هنر واگذار كند. بنابراین دولت با منظور داشتن ظرفیتها، ارزشها، شیوه های زندگی بخشهای مختلف اجتماع در راستای جلب مشاركت و تقویت حس مشاركت جویی و گرایش به فعالیتهای جمعی فعالیت كند.نباید از نظر دور داشت كه فرهنگ سازان جامعه، مردم بویژه فرهیختگان، ادبا، هنرمندان، مفاخر و مشاهیر هستند. ۳
صلح
صلح مقوله ای فراتر از فقدان جنگ و درگیری نظامی است. فرآیندی برآمده از وضعیتهای آزاد و زمینه ها و ساختارهای به دور از خشونت و زور است. ۴در حال حاضر یكی از عواملی كه زندگی مسالمت آمیز و همزیستی انسانها را سست كرده، تمامیت خواهی، خودمحوری، خشونت و بی احترامی هاست كه متأسفانه موجب بروز جنگ و درگیری ها در گوشه و كنار جهان شده است. توسعه طلبی و زیاده خواهی، همه و همه زمینه های بروز جنگ و مخاصمه را در بسیاری از مناطق فراهم آورده است. ۵جهان مبتنی بر صلح، جهانی سودمند برای همه است كه همگان آن را می سازند. صلح را با اجبار و با سلاح به دست نمی آورند، بلكه صلح با اتكای به اندیشه و ارتباط، گفت و گو با ارتقای ظرفیتهای فرهنگی و كارایی های درونی و بیرونی فرهنگها و جوامع به وجود می آید و پابرجا می ماند و این نیاز به عقل جمعی، عزم جمعی و همكاری جمعی دارد.جهان امروز جهانی رسانه ای است و ارتباط و گفت و گوی میان ملتها و حتی اصحاب اندیشه و سیاست از مسیر رسانه های جمعی را بازشناخته و در خدمت صلح، مدارا و همزیستی عموم انسانها به خدمت گرفته است. ۶
صلح پایدار
بی تردید صلح مبتنی بر عدالت، همواره برای جوامع انسانی مطلوبی ارزشمند به شمار می آید، ولی تاریخ گواه است كه در سایه این ارزش آرمانی و به نام صلح جنگهای خونین و ویرانگری نیز به راه افتاده است، از این رو جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند درك مشترك بر مبنای بازنگری فكری و احیای فرهنگ صلح و همبستگی جهانی است تا در سایه آن بتواند به مبانی استواری برای همزیستی مسالمت آمیز دست یابد و فضای فارغ از جنگ و نزاع و خشونت را فراهم آورد تا كره زمین از تخریب و آلودگی حفظ و محیط زیستی سالم برای نسلهای آینده فراهم شود.در این مسیر بی شك گفت و گوی تمدنها و فرهنگها می تواند بسترساز و راهگشای حل این معضل كنونی جهان باشد و با ایجاد درك و زمینه های ذهنی مشترك و همچنین جایگزینی تعامل صلح آمیز و عدالت محور به جای زبان زور و خشونت و جنگ، جهانی آراسته، بانشاط و سالم را برای زندگی بهتر جامعه انسانی فراهم آورد. ۷
ترویج فكر و فرهنگ گفت وگو، تأمل در باب موانع گفت وگو، تربیت نسل آینه در دامن مفاهیمی چون صلح و مدارا و حقوق بشر، جزء وظایف اخلاقی و جزء تكالیف انسانی دولت هاست. ۸البته در طول تاریخ روش هایی برای ایجاد صلح پایدار وجود داشته است برای مثال: پادشاهان در گذشته برای ایجاد صلح به ازدواج فرزندانشان با یكدیگر اقدام می كردند و از طریق ازدواج فرزندان قبایل و پادشاهان با یكدیگر مناسبات خانوادگی را افزایش داده، از تنش و خشونت می كاستند. مثلاً شاهان «ماد» و «لودیه» از این راه به صلح رسیدند تا تداوم صلح را بیشتر كنند. «هوخشتره» شاه ماد برای كسب ثروت سفر جنگی خود را به سمت آسیای صغیر آغاز كرد، جایی كه شهرهای ثروتمند داشت و لودی ها بر آن حكمرانی می كردند. نیروهای نظامی ماد و لودیه در كنار رود «هالیس» با یكدیگر روبرو شدند، نبرد بی حاصل شان پس از پنج سال و با وساطت بابل به صلح انجامید و رود «قزل ایرماق» مرز مشترك دو كشور شد.
فرهنگ صلح
در پیام یونسكو درباره فرهنگ صلح چنین آمده است: «فرهنگ صلح، شامل ارزش ها، طرز تلقی ها و رفتارهایی است كه بیانگر و الهام بخش اعمال افراد در مشاركت متقابل اجتماعی مبتنی بر اصول آزادی، عدالت و دموكراسی، رعایت حقوق همه، دگرپذیری و همبستگی، نفی خشونت، تلاش برای پیشگیری از جنگ و حل مشكلات از طریق گفت وگو و مذاكره و مشاركت كامل انسان ها در فرآیند توسعه جوامع است.»طرد فراگیر خشونت و جایگزین كردن فرهنگ صلح، مستلزم تعهد كل اجتماع است، چنین امری نه فقط بر وظیفه مدیران دولتی، بلكه وظیفه كل نظام كشور و كلیه ذینفعان و هم پیمانان اعم از زن و مرد و نهادها، تشكل ها و كانون های مختلف است.در دیباچه اساسنامه یونسكو برای برقراری فرهنگ صلح، براساس آموزش مسؤولیت شهروندی و مشاركت كامل فرآیندهای دموكراتیك آمده است كه: «برای این كه صلح پایدار، صادقانه و مورد قبول همه برقرار شود كشورهای امضاءكنندگان این اساسنامه مصمم اند كه دستیابی كامل و برابر بر آموزش، پی جویی آزاد حقیقت عینی، تبادل آزاد اندیشه ها و دانسته ها را برای همگان تضمین كنند و روابط بین مردم خود را توسعه بخشند و افزایش دهند تا با درك متقابل و بهتر به شناختی دقیق تر و حقیقی تر از آداب و رسوم یكدیگر برسند.» ۹
مدیران فرهنگ صلح
اگر صفحات تاریخ را ورق بزنید و به تمدن های دنیای باستان بنگرید در كنار هر یك از آنها یك یا چند مصلح بلند آوازه را می بینید. در چین، كنفوسیوس و لائوتزو، در هند بودا، در ایران زرتشت، در یونان سولون و سقراط، در نزد اقوام سامی حضرت ابراهیم (ع) و سپس انبیای بنی اسرائیل در آسیای غربی حضرت نوح (ع) و حضرت یونس (ع)، در مصر حضرت یوسف (ع) و همچنین پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع). همه این مصلحان در كنار نقش هایی كه ایفا كرده اند، ایجاد صلح و دوستی و برطرف كردن اختلافات نیز به چشم می خورد، زیرا دین و اندیشه همواره الهام بخش ترقی هنری و رفع اختلافات فكری، اجتماعی، اعتقادی و سیاسی بوده و به همین دلیل هر تمدن بزرگ، یك مصلح یا پیامبر برگزیده در كنار خود دارد. در عصر حاضر نیز روحانیونی كه به طور ذاتی از قدرت رهبری برخوردار بوده، اهدافی مطابق با فطرت پاك بشری دارند با تأثیر بر افكار عمومی نقش عمده ای در ایجاد صلح و امنیت در بین كشورها ایفا می كنند. ۱۰ به تعدادی از مدیران فرهنگ صلح اشاره می كنیم: در ایران، ۵۳۹ سال قبل از میلاد مسیح، كورش به عنوان فرمانروای ایران بزرگ دوران هخامنشی، پس از فتح بدون جنگ بابل و برقراری صلح و امنیت در آنجا، بیانیه ای در راستای تأمین حقوق و آزادی های فردی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی آحاد تحت امر خود صادر كرد كه امروزه به عنوان تنها سند باستانی حقوق بشر در جهان به یادگار مانده است. ۱۱در عصر حاضر امام خمینی (ره) هم در داخل كشور و هم در سطح بین المللی خواستار صلح و ثبات و پرهیز از هر گونه جنگ و خونریزی بود و در حمایت و دفاع از مردم مظلوم فلسطین تلاش زیادی كرد. در جنگ با عراق، ایران تنها از كشور خود دفاع كرده و كشور غاصب را از خاك خود بیرون راند. امام همواره به صلح و دوستی با كشورها معتقد بود. وی خواستار اتحاد میان ادیان مختلف برای مقابله با ظلم و ستم بود.در بین رهبران مسیحی «پاپ ژان پل دوم» كه پس از حدود ۲۶ سال رهبری كاتولیك های جهان، چشم از جهان فروبست، از جمله كسانی بود كه سالیان سال برای ایجاد صلح در جهان تلاش كرد. برخی نقش پاپ را در برقراری ارتباط بیشتر بین جهان اسلام و مسیحیت بارز می دانند. پاپ به بیش از ۲۰ كشور اسلامی سفر و تلاش كرد تا گفتمانی بین دو مذهب برقرار كند. او بارها خواستار برقراری صلح و آرامش در خاورمیانه شد و با جنگ در افغانستان و عراق مخالفت كرد و همین امر سبب محبوبیت او در كشورهای مسلمان شد.نقش آیت الله سیستانی در ایجاد اتحاد میان مردم عراق و جلوگیری از درگیری های شیعه و سنی كاملاً مشهود است و این رهبر دینی همواره برای ایجاد صلح در كشور عراق تلاش كرده است.۱۲
حجت الاسلام والمسلمین خاتمی، مبدع ایده گفت وگوی تمدن ها می گوید: «پیشگیری از نابردباری و خشونت و جنگ، تلاش برای میل به مدارا، صلح و توسعه، یك ضرورت مهم است و نیل به این مهم در پرتو استقرار ساز و كارهای گفت وگو، مردم سالاری و حل مسالمت آمیز اختلاف ها میسر است. لازمه تحقق این مورد در پیش گرفتن رویكردهای پرسشگرانه برای به رسمیت شناختن منشور حقوقی انسان ها با محوریت آزادی، عدالت، معنویت و ترغیب به صلح و گفت وگو میان فرهنگ ها و ملت ها است.»(۱۴)خانم «وانگاری ماتایی» برنده جایزه صلح نوبل نیز نمونه ای دیگر از مدیران فرهنگ صلح به شمار می آید كه این مدیر طرح و برنامه «جنبش كمربند سبز» را ارائه و مدیریت كرده است.در كنج آزادی پارك «اوهورو» نایروبی و در نقاط بسیار دیگری «درخت صلح» كاشته شد كه نمایانگر خواست مردم برای آزادی زندانیان و گذر آگاهانه و صلح آمیز به سوی جامعه ای دموكراتیك بود.«جنبش كمربند سبز» باعث شد تا بسیاری از مردم عادی برای ایجاد تغییرات و پذیرفتن نقشی مؤثر در جامعه آماده و تجهیز شوند. از «جنبش كمربند سبز» برای آشتی دادن قبایل و گروه های درگیر استفاده شد، همچنین در طی بازنویسی قانون اساسی كنیا كه همچنان ادامه دارد درخت های دیگری به نشانه صلح در مناطق مختلف كشور كاشته شد تا فرهنگ صلح تشویق و ترویج شود.(۱۵)
مدیریت فرهنگ صلح
افكار، اعمال و باورهای ما، به طور عمده تحت تأثیر عوامل و نیروهای فرهنگی - اجتماعی و گروهی تعیین می شود و فرآیند تصمیم گیری فرهنگ صلح نیز از این عوامل تأثیر می پذیرد.فرهنگ در طول زمان تغییر می كند و الگوهای جدید جانشین الگوهای كهنه می شود. بنابراین مدیران فرهنگ صلح باید به این گونه تغییرات حساس و آگاه باشند و از طریق برنامه ریزی های دقیق و استراتژی های مناسب خود را با شرایط جدید وفق دهند.پروفسور پل ج.بهانان استاد انسان شناسی دانشگاه كالیفرنیای آمریكا می گوید: «هر فرهنگی مداوم در تغییرات است و ممكن است دگرگونی سریع یا كند باشد. نظر به این كه فرهنگ از عوامل مختلفی تشكیل می شود، لذا تغییر در یك قسمت بر قسمت های دیگر نیز تأثیر می گذارد. بعضی از دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند كه بسیاری از معضلات اجتماعی به این علت به وجود می آید كه بعضی از قسمت های یك فرهنگ كندتر از سایر قسمت ها تغییر می كند. عقب افتادگی فرهنگ از آنجا ناشی می شود كه بعضی از قسمت های یك فرهنگ تمایل پیدا می كند كه به دنبال قسمت های دیگر حركت كند.»(۱۶)از جمله تهدیدهایی كه مدیران فرهنگ صلح با آن مواجه اند و باید آن را به حداقل برسانند این است كه با دقت در برسی مسائل فرهنگی دوران معاصر و مدیریت های جوامع امروزی و اختلاف انواع قدرت ها و سلطه هایی كه امروزه در دنیا در جریان است كسی نمی تواند احتمال تأثیر سرنوشت ساز قدرت ها را در قبولاندن فرهنگ جوامع نیرومند، نفی كند. از طرف دیگر، فرهنگ های اصیل و سازنده اندیشه و احساسات والا و ارواح انسان ها، در جوامع صنعتی امروز بسیار عقب تر از تكنولوژی و مختصات آن حركت می كند.
مدیران فرهنگ صلح باید در سیستم مدیریتی خود عوامل فرهنگ زدا و ضد فرهنگ را شناسایی و در برابر آنها از استراتژی های مناسب استفاده كنند. اگر روزی فرا رسد كه بلای خانمانسوز فرهنگ زدایی در خاندان بشریت آن اندازه ریشه دار شود كه حتی بتواند اصول مشترك ارزش های فرهنگ تكاملی اقوام و ملل را تباه كند، دلیل قطعی بر ناتوانی مدیریت های جوامع خواهد بود، زیرا آنان نتوانستند پس از آن همه تكاپوهای تكاملی قرون و اعصار به وسیله انبیای الهی و حكما و اخلاقیون و فداكاری های انسان های وارسته و شهدای راه آزادی و شرف انسانی، افراد نوع بشر را در اعتقاد و عمل به اصول ارزش های فرهنگ تكاملی هماهنگ و متحد كنند.
نتایج
با شناختی كه از فرهنگ، صلح و فرهنگ صلح حاصل شد و با توجه به اهمیت نقش مدیر فرهنگ صلح، در تحقق این مهم یادآور می شویم كه مدیران فرهنگ صلح افرادی هستند كه در سطوح بین المللی، ملی، منطقه ای، در سازمان های بزرگ دولتی، نهادها، تشكل ها و كانون های فرهنگی - اجتماعی، در تمام سطوح عالی، میانی و عملیاتی مدیریت با توجه به تعاریف و مفاهیم موجود و تعریف یونسكو از فرهنگ صلح كه در مقدمه آورده شد برای تحقق فرهنگ صلح برنامه ریزی، پارامترهای موجود را سازماندهی و هماهنگ كرده، امكانات موجود را بسیج و روند تحقق و ترویج فرهنگ صلح را هدایت كنند و تا دستیابی به نتایج مورد نظر روند را كنترل كرده و نظارت كامل داشته باشند، برای مشاركت افراد و ایجاد روحیه گروهی حركت كنند، با تجزیه و تحلیل محیط های فرهنگی و با توجه به اشتراكات فرهنگ ها به تقویت این نقاط قوت پرداخته، ضمن توجه به اختلافات موجود بین فرهنگ ها با شناسایی این نقاط ضعف، برای به حداقل رساندن این نقاط كوشش كنند، از فرصت ها استفاده كرده، در برابر تهدیدات هوشیار باشند. پس مدیران فرهنگ صلح نیز باید بر ظرافت های موجود واقف بوده، این مهم را به درستی مدیریت كنند. تحقق فرهنگ صلح نیاز به مدیریت صحیح و كارآمد دارد و فرهنگ صلح به وسیله مدیران كارآمد تا سطوح بین المللی تحقق می یابد.