Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
یکشنبه 2 دی 1403 - 21:11

مراحل توسعه سیستم در متدولوژی سیستم های نرم

مراحل توسعه سیستم در متدولوژی سیستم های نرم

براي اينكه بتوان متدولوژي يگانه اي را ارائه كرد، مراحل اين متدولوژي از كتاب راهنماي مراحل متدولوژي سيستم هاي نرم انتخاب شده است. اين متدولوژي هفت گام دارد كه به طور خلاصه به آنها اشاره مي شود.

1 - كشف شرايط مسئله: اين مرحله تحقيقي كلي درمورد محيط مسئله است. همچنين در اين مرحله جلسه اي شامل مديران و كاركنان درگير با مسئله و تحليل گران براي بررسي فعاليتها و روشهاي انجام كار تشكيل مي شود. براي كشف شرايط مسئله پاسخ به سوالات زير ضروري است:

مسئولان اصلي چه كساني هستند؟
فرايند كار به چه شكل است؟

2 - نشان دادن شرايط مسئله: در مرحله دوم تحليل گــر اطلاعات را جمع آوري و مرتب مي كند و براي شرايط مسئله شرح مناسبي را تهيه مي كند. اطلاعات موردنياز در اين زمينه عبارتند از:

الف - ساختار سازماني: ساختار سازماني شرايط و ويژگيهايي دارد كه تغيير آنها مشكل است و مواردي همچون ساختمانها، محل استقرار و محيط سازمان را دربرمي گيرد.

ب - فرايندها: جمع آوري اطلاعات درخصوص فرايندها و فعاليتهايي كه سيستم انجام مي دهد، موردبعدي است.

ج - شكايات: اينها اطلاعاتي هستند كه از كاركنان آن سازمان جمع آوري شده اند. درخصوص جمعآوري اطلاعات ذكر دو نكته ضروري است:

1 - هر يك از تحليل گران از استراتژي موردنظر خود براي جمع آوري اطلاعات استفاده مي كنند. در نتيجه استراتژي هاي متعدد و متنوعي در اين زمينه وجود دارند. البته اين استراتژي ها به دو دسته رسمي و يا غيررسمي تقسيم شده اند. مصاحبه، برگزاري كارگاه و جلسه هاي بحث و گفتگو نمونه هايي از روشهـــــاي جمع آوري اطلاعات به شمار مي آيند.

2 - نكته ديگري كه در جمع آوري اطلاعات اهميت دارد آن است كه اطلاعات جمع آوري شده بايد بيشتر كيفي باشند تا كمي.

مرحله دوم متدولوژي تلاشي است براي آنكه بتوان بهترين تصوير ممكن را از شرايط مسئله ترسيم كرد. از اين رو، براي درك بهتر مسئله، كليه اطلاعات كسب شده به صورت يك دياگرام نمايش داده مي شوند كه به اصطلاح تصوير غني شده نام دارد. وظيفه اين تصوير تهيه مدلي جهت تفكر در سيستم و كمك به تحليل گران براي درك جامع شرايط مسئله است. وظيفه تصوير غني شده نشان دادن تصويري از شرايط مسئله است. تصوير غني شده از آن جهت با مدلهاي معمولي تفاوت دارد كه از طريق آن مي توان از جنبه هاي مختلفي به مسئله نگاه كرد.

تصوير غني شده بايد ساختار فرايندها، اطلاعـــات كسب شده مرتبط با مشكلات پيش آمده سازمان و نارضايتي هاي افراد سازمان را به خوبي نشان دهد. هر تحليل گري مي تواند تصوير غني شده را به روش خود ترسيم كند، اما لازم است تحليلهاي زير را براي بيان شرايط مسئله بر روي آن انجام دهد.
1 - تحليل مخــــالفتهاي افراد: در اين تحليل به طور عميق دليل شكايات و اطلاعات مرتبط با مشكلات افراد سازمان تحليل مي شود.
2 - تحليل اجتماعي: در اين تحليل نقشهاي افراد در سازمان، نرم افزارها، رفتارها و ارزشهاي افراد در سازمان بررسي مي گردد.

كاركنان درگير با مسئله، وروديهاي اين فرايند را تهيه مي كنند و تحليل گر با تحليلي كه روي اين فرايند انجام مي دهد، تصوير غني شده را به عنوان خروجي اين فرايند تهيــــه مي كند. همچنين تحليل گر از تصوير غني شده براي ارائه راه حل استفاده نمي كند بلكه از آن براي بازكردن و شفاف شدن مسئله و ارتباط با افراد درگير با مسئله بهره مي گيرد. شكل 1 نمونـــه اي از يك تصوير غني شده را نشان مي دهد. (2)

3 - نام گذاري سيستم هاي مرتبط: در اين مرحله مشخص مي شود كه از چه جنبه اي بايد به مسئله نگريسته شود. همچنين زيرسيستم هاي موجود و مرتبط با مسئله نامگذاري مي شوند. نامگذاري ايــــــــن سيستم هـا به خاطر مدل سازي هايي كه برپايه اين اسامي تهيه شده است، اهميت دارد. اين فرايند به ايجاد تعريف ريشه اي ختم مي گردد و هدف از آن، تعريف هدف اصلي هريك از فعاليتهاي سازمان است و ديد مناسبي جهت ساخت مدل سيستم به تحليل گر مي دهد.

ايجاد تعريف ريشه اي يك فرايند انتقالي است كه فرايندها، فعاليتها و شرايط موجود را به عنوان داده پذيرفته و پس از ايجاد تغييراتي در آن، شكل جديدي از اين فرايندها، فعاليتها و شرايط را به عنوان خروجي ارائه مي دهد. تهيه يك تعريف ريشه اي فرايندي دومرحله اي است:
يك فعاليت يا ايده اي از تصوير غني شده انتخاب مي شود؛
سيستمي جهت انجام اين فعاليت يا ايده تعريف مي گردد.
در تهيه هر تعريف ريشه اي رعايت دو نكته زير مهم است:
1 - درحالي كه در تصوير غني شده، مسئله از ديدگاههاي مختلفي موردبررسي قرار مي گيرد. در تعريف ريشه اي بايد از ديدگاه خاصي به مسئله نگاه كرد.
براي مثال، از ديدگاه فروشنده، خريدار، دولت و... هركدام از اين ديدگاهها بايد يك يا تعداد بيشتري از تعريف ريشه اي ارتباط برقرار كنند.
2 - هر ورودي به يك و تنها يك خروجي متصل گردد زيرا در صورت وجود ارتباطات چند به چند فرايندهاي تبديل بسيار مبهم خواهندشد. (5)
شش عنصربراي فرمول بندي مناسب تعريف ريشه اي بايد درنظر گرفته شوند كه ابتداي اين شش عنصر كلمه CATWOE را تشكيل مي دهند. با درنظر گرفتن اين عوامل مي توان از يك تعريف ريشه اي يك مدل مفهومي تهيه كرد.
اجزاي اين كلمه به ترتيب عبارتند از: الف - مشتري (CUSTOMER): هركسي كه به نوعي از سيستم استفاده مي كند؛
ب - بازيگر (ACTOR): هركسي كه فعاليتهاي تعريف شده را در سازمان انجام مي دهد.
ج - تبديل (TRANSFORMATION): فرايند تبديل ورودي به خروجي را گويند.
د - نگرش جهــاني (WORLD VIEW): فرايند تبديل را معني دار مي كند. هر نگرش جهاني متفـــاوت يك تعريف ريشه اي متفاوت ارائه مي دهد.
ه - افراد درگير (مالك) (OWNER): هر سيستمي صاحبي دارد و او كسي است كه قدرت روشن يا خاموش كردن سيستم را دارد.
و - محدوديتهاي خارجي (ENVIRONMENTAL CONSTRAINTS) : محدوديتهاي مربوط به سياست، سازمان و دولت هستند و عاملي اســـــــــاسي است كه در مركز كلمه قرار مي گيرد.(1)

4 - ارائه يك مدل مفهومي: بعداز آنكه افراد درگير با مسئله و تحليل گران درمورد تعريف ريشه اي به تفاهم رسيدند، مدل مفهومي باتوجه به تعريف ريشه اي ترسيم خواهدشد. طراحي مدل مفهومي به معني طراحي چيزي است كه شرايط مسئله را توضيح مي دهد و معمولاً براي هر تعريف ريشه اي يك مدل مفهومي تهيه مي شود و پس از هماهنگ كردن اين مدلها، يك مدل توافقي ميان تحليل گران و افراد درگير با مسئله تهيه مي شود. رسيدن به يك مدل تــــوافق شده معمولاً به سختي رخ مي دهد. مدل مفهومي نشان مي دهد كه هريك از تعاريف ريشه اي چه كاري را بايد انجام دهد. به عبارت ديگر، مدل مفهومي نموداري از فعاليتهايي است كه نشان مي دهند سيستم هاي تعريف شده توسط تعاريف ريشه اي چه كاري انجام مي دهند.
5 - مقايسه مدل مفهومي با دنياي واقعي: اين مرحله درواقع مقايسه مراحل 2 و 4 است. در اين مرحله مدل ساخته شده در مرحله قبل با آنچه در عالم واقع است و در مرحله 2 نشان داده شده است، مقايسه مي شود. اين كار مـــوجب تغيير مدل مفهومي به دنياي حقيقي مي شود. نتيجه اين مرحله ممكن است به تكرار مراحل 3 و 4 منجر شود.

6 - مشخص كردن تغييرات ممكن و مطلوب: در اين مرحله مشخص مي شود كه آيا روشهاي مطـــرح شده در مراحل قبلي سيستم را بهبود مي دهد؟ به عبارت ديگر، در مرحله شش تغييرات ممكن و مطلوب مشخص مي شوند و پس از بحث و تبادل نظر ميان تحليل گران و افراد درگير با مسئله تغييرات به تاييد مي رسد. تغييرات ساختاري، رويه اي و رفتاري انواع تغييــــــرات موجود در اين مرحله را نشان مي دهند.

7 - بهبود موقعيت مسئله: در اين مرحله مشخص مي گردد كه چگونه تغييرات مرحله قبلي اجرا مي شود. در مرحله هفتم تغييرات ذكر شده در مرحله ششم به اجرا در مي آيد و مي توان تكرار جديدي را آغاز كرد. (5)

نتيجه گيري
متدولوژي سيستم نرم راه حل موثر و كارآمدي را به منظور پياده سازي و تحليل سيستمي از فرايندهايي كه به فرايندهاي تكنولوژيك و فعاليتهاي انساني وابسته اند، ارائه مي دهد و زماني به كار مي رود كه اهداف سيستم به سختي تعيين مي شوند، اتخاذ تصميم نامعلوم باشد، سنجش عملكرد در بهترين كيفيت غيرممكن و رفتار انسان غيرمنطقي باشد. متدولوژي سيستم نرم راه حلهاي جايگزيني را پيشنهاد مي دهد و يك راه حل شدني را انتخاب مي كند.

  • منبع: forum.98ia.com
  • تاریخ: سه شنبه 11 آذر 1393 - 19:50
  • نویسنده:
  • صفحه: BIZKIDS
  • بازدید: 911

ارسال نظر