خـلاقـيـت و نـوآوري از ويـژگـي هـاي خـاص انـسـان اسـت ، زيـرا برگرفته از انديشه و تعقل است که مختص انسان مي باشد.
از نظر طرز کار، توانايي هاي فکري ما را مي توان به طريق زير خلاصه نمود:
1. جذب ، توانايي مشاهده و بکار بردن توجه
2. ضبط، توانايي حفظ کردن و بخاطر آوردن
3. استدلال ، توانايي تجزيه و تحليل و قضاوت
4. خلاقيت ، توانايي تجسم ، پيش بيني و ايجاد ايده ها
اکـنـون مـاشـين هاي کامپيوتر سه فعاليت اول را تا اندازه اي انجام مي دهند ليکن مسلم به نظر مي رسد که هيچ ماشيني قادر به ايجاد ايده ها نخواهد بود.309
از آنـجـايـي کـه رکن اصلي و کليدي همه سازمان ها نيروي انساني است و نيروي انساني اسـت که مي تواند در موارد فوق ما را ياري دهد تا بدانيم سازمان خلاق و نوآور بستگي تقريباً تامي نسبت به نيروي انساني دارد اگر چه ساير ابعاد سازمان خلاق نيز در اين مساءله دخيل هستند که در اين مقاله به اختصار مورد بررسي قرار مي گيرند.
سـازمـان هـا بـا مـحـيـط بـيـرونـي و داخـلي خـود بـه طـور مـسـتـمـر تعامل داشته و تاءثيرپذير و تاءثيرگذارند. و تغييرات متعدد، گوناگون و پيچيده اي کـه در مـحـيـط بـيـرونـي وجـود دارد کـه سازمان ها نمي توانند نسبت به آنها بي تفاوت بـاشـنـد. در صـورت بـي تـفاوتي و تداوم رفتارهاي تکراري در محيط بسته ، اين نوع سـازمـان هـا رو بـه نـابـودي بوده و قادر به حفظ وضع موجود نيستند. لذا تداوم و بقاء سازمان ها و تحقق اهداف آنها مي طلبد که نهضت خلاقيت و نوآوري را در ارکان سازمان که هـمـانا کارکنان ، مديران و ساختار سازماني است پيش بيني و فرآيند آن را ترسيم و به صورت مستمر و فراگير مطرح سازند تا از سقوط و نابودي در امان باشند.
انعطاف پذيري منطقي سازمان ها در قبال تغييرات گوناگون و پيشرفت هاي تکنولوژي ، مـوجـب مـي شـود کـه سازمان به روز بوده و سياست ها، روش ها، برنامه ها و تصميمات خـود را بـراسـاس واقـعـيـات تـنـظـيـم نـمـوده و در صورت نياز تغييرات لازم را ايجاد و اشـکـالات را مـرتـفـع و بـرنـامـه هـاي پـيشرفت خود را ترسيم نمايند. در چنين صورتي سازمان ، به بقاء و حيات خود مي توانند ادامه دهند و به اهداف مورد نظر دست يابند.
بـهـبود و نوآوري مستمر و فراگير در واقع نوعي کند و کاو منظم براي يافتن شيوه ها و پـاسـخ هـاي نو به فشارها و تغيير و تحولات محيطي است چرا که در محيطهاي پيچيده و مـتحول امروزي ديگر واکنش هاي تکراري براي رويارويي با اين تغييرات کارآمد نبوده و دائمـاً بـايد در جستجوي راههاي جديد براي واکنش در برابر محيط برآمد. به عبارتي آن دسـتـه از سـازمـان هـا و سـيـسـتـم هـايـي در مـحـيـط پـيـچـيـده و پرتحول مي توانند به بقاء خود ادامه دهند که به طور مستمر قادر باشند ايده ها و طرح هـاي جـديـدي را کـه لازمـه مـقـابـله بـا فـشـارهـا و تـحـولات مـحـيـطي است ، ايجاد و منتشر نمايند.
آنـچـه امـروز بـيـشـتـر از گذشته بر سازمان ها آشکار گشته است ، ضرورت پيش بيني راهـهـايـي اسـت بـه جـهـت رفـع نـيـازهـايـي کـه مـمـکـن اسـت در آيـنـده بـه دنـبـال تـغـيـيرات احتمالي پديدار شود، که هر سازماني يا بايد از پيش ، خود را براي چنين تغييراتي آماده سازد يا اينکه خطر مواجهه با وضعيت بحران واقعي را بپذيرد.
بـنـابـرايـن چـنـانـچـه خـلاقـيـت و نـوآوري بـه صـورت هـمـه جـانـبـه و کـامـل در انـديـشه و عمل مد نظر قرار گيرد مي تواند موجبات رشد و شکوفايي استعدادها افراد، موفقيت هاي فردي ، شغلي و اجتماعي ، افزايش کميت و کيفيت در توليدات و خدمات ، کـاهـش هزينه ها و ضايعات و اتلاف منابع مادي و انساني ، افزايش انگيزش کارکنان ، ارتقاي بهداشت رواني و رضايت شغلي ، ارتقاي بهره وري و رشد و بالندگي سازمان هـاي گـونـاگون تحريک و تشويق رقابت هاي سالم در توليد، توزيع و خدمات ، کاهش بـوروکـراسـي اداري و کـاهـش پـشـت مـيـزنـشـيـنـي و تـشـريـفـات و افـزايـش عمل گرايي و دهها فايده ديگر خواهد شد.