استرس در فارسی به هرگونه عامل یا فشار روان شناختی اطلاق میشود که از بیرون یا درون بر بدن انسان وارد میشود و متابولیسمهای روانشناختی او را تغییر میدهد. او ادامه میدهد: در دستهبندی استرسها میتوان آنها را به 3 دسته «خوب»، «خنثی» و «بد» تقسیم بندی کرد؛ استرسهای خوب شامل خبرهای خوب، تغییر مقطع تحصیلی، جابهجایی و نقل مکان به خانه جدید برای کودک است.
استرسهای خنثی اما اخباری چون اخبار زلزله، قتل و ... هستند که تأثیر مستقیمی روی کودک و خانوادهاش ندارد. ولی استرسهای بد مانند فوت، جدایی والدین، تنبیههای بدنی و آزار جنسی استرسهایی با شدت بیشتر و اثرات پایدارتری در کودکان است.خدایی اضافه میکند:
استرسها از نظر شدت تأثیرشان به 3 دسته حاد یا ناگهانی، مزمن و استرسهای طول زندگی تقسیم میشود. و درباره علایم استرس در کودکان معتقد است: به دلیل نبودِ مکانیزمهای تطابقی در کودکان، این علایم با بزرگسالان متفاوت است. مکانیزمهای تطابقی در بروز استرس به بزرگسالان کمک میکند با بیان کردن موضوع، از شدت آن بکاهند.
روانپزشکان میگویند: زمانی که استرس سیستم دفاعی روانی کودک را به هم بریزد، معمولا خود را به صورت علایم جسمانی و گاهی اوقات علایم روانشناختی نشان میدهد: تنگی نفس، تیر کشیدن قفسه سینه، دل درد و تپش قلب از جمله علایم جسمانی، گوشهگیری، گیجی، بیتمرکزی، بیعلاقگی به بازی یا صحبت کردن با دیگران و افت تحصیلی از علایم روانشناختیِ ناشی از استرس در کودکان است.
افت تحصیلی از علایم روانشناختیِ ناشی از استرس در کودکان است
چگونگی مدیریت استرس کودکان: بسیاری از والدین در هنگام مواجهه با علایم استرس و اضطراب در کودکشان، شروع به سوال پرسیدن از او میکنند و با حالت تحکم و بازپرسی از کودک میخواهند که دلیل استرس و تنشهای روانی خود را بازگو کند؛ اما غافلند از اینکه کودکان نمیتوانند احساسات خود را به خوبی بیان کنند. به گفته خدایی، نخستین قدم برای مدیریت استرس کودک، صحبت کردن با او به زبان خودش، یعنی زبان کودکی است. او میگوید: والدین باید سعی کنند از روشهای کودکانه به دنیای فرزندانشان راه پیدا کنند، او را بشناسند و به تدریج با او دوست شوند.
زمان بیشتری را به کودکان خود اختصاص دهند و هیچگاه برای پیدا کردن دلیل استرس او عجله نکنند. صبور باشند، و این را بدانند که 90 درصد مشکلات با بیان استرس برطرف میشوند.
به جای پرسیدن سوالات مستقیم، به شکل غیرمستقیم، برای مثال استفاده از اسباب بازی، بازیهای فکری، جدول یا داستانپردازی از کودک بخواهید درباره مشکلش با شما صحبت کند. به کودک خود توهین نکنید. اصطلاحات مثبتی که بار تحقیر دارند مثل «تو دیگه بزرگ شدی، مرد خونه شدی... این چه رفتاریست که داری؟» را به کار نبرید و سعی نکنید کودک خود را واردار به تغییر در رفتارش کنید. به شکل بازپرسی و با نیت کشف استرس نباید با کودک برخورد کرد.
بسیاری از کودکان در جمعهای خانوادگی، هنگام غذا خوردن یا تفریح کردن و تماشای تلویزیون حرفهای خود را بیان میکنند، میگوید: تا حد ممکن از جر و بحثهای خانوادگی، بزرگنمایی مشکلات و بازگویی اخبار حوادث در خانه خودداری کنید. محیط خانه برای کودک باید شاد باشد. سعی کنید برای کودک حدود اختصاصی مشخصی مانند میز یا کمد اختصاصی در نظر بگیرید تا بتواند در این فضا تنها باشد و کمی با خودش خلوت کند.
بسیاری از کودکان مضطرب، به مرورِ زمان، وسواسی میشوند، مثلا شرایط را مدام چک میکنند، سوالات تکراری میپرسند و رفتارهای تکراری از خود نشان میدهند که نشان از رفتار وسواسی ناشی از منشی اضطرابی است.