افسردگی در تمام سنین روی می دهد و با الگوهای پردوام خلق آشفته، کاهش علاقه به فعالیت در بازی، ورزش، دوستی یا مدرسه و احساس کلی بی ارزشی تظاهر می کند، و اثرات مخربی بر روی تکامل شناختی، اجتماعی و هیجانی نوجوانان می گذارد. نوجوانان افسرده احساسی از تهی بودن و فقدان حاکمیت پیدا می کنند، زیاد به آینده فکر نمی کنند و اگر هم بکنند به آن با بدبینی نگاه می کنند، نوجوانان افسرده ممکن است صبر و شکیبایی و توانایی کنترل کردن خود را از دست بدهند و بعد به همین دلیل احساس گناه بکنند، برای آن ها مهربان و اجتماعی بودن دشوار است، از این رو آن ها از دیگران اجتناب می کنند. انرژی آن ها کم است، انگیزه های شان از دست می رود، نسبت به همه چیز بی علاقه می شوند و در انجام امور روزمره شان تردید و دودلی پیدا می کنند، نگران آن می شوند که دیگران به آن ها چگونه نگاه می کنند و درباره شان چه نظری دارند.
با بالا رفتن سن افسردگی بیش تر دیده می شود. افسردگی در بچه های قبل از سنین مدرسه بسیار نادر است و فقط حدود 3 درصد شیوع دارد. در بچه های دبستانی شیوع اختلال افسردگی اساسی حدود2 درصد است، در نوجوانان یک افزایش جدی در شیوع آن دیده می شود و شیوع آن به 4 تا 8 درصد می رسد که در دوران کودکی شیوع افسردگی در پسران و دختران برابر است، ولی بعد از بلوغ نوجوانان دختر دو تا سه برابر بیش تر از نوجوانان پسر مستعد افسردگی می شوند و تا اواخر دوره ی نوجوانی شیوع افسردگی بیش تر می شود، به طوری که تا 18 سالگی شیوع به 20 درصد می رسد.
تشخیص افسردگی در دوران کودکی و اوایل نوجوانی با دو مشکل عمده همراه است. نخست اینکه نشانه های بالینی افسردگی در اوایل دوران نوجوانی کم تر مشهود است . دوم اینکه افسردگی در سنین مختلف به دلایل روان شناختی، اجتماعی، زیستی و شناختی جلوه های متفاوتی دارد.
نوجوانان احساسات خود را به راحتی بروز نمی دهند و وجود نگرش های منفی نسبت به خویشتن را انکار می کنند، آن ها همانند بزرگسالان افسرده حالت هایی چون نومیدی و خود بی ارزشی پنداری را در زیر پوششی از بی قراری، بی حوصلگی، خودبیمارانگاری و حتی مبادرت به اعمالی چون خشونت، داشتن روابط جنسی و بزهکاری کتمان می کنند.
بر خلاف بزرگسالان که حالت های افسرده و یا غمگین خلق خود را به پزشک می گویند، کودکان و نوجوانان مبتلا، معمولا توسط والدین شان با علایمی مثل تحریک پذیری یا عصبانیت، افت عملکرد تحصیلی، یا غیبت از مدرسه، رفتار مقابله ای یا نا فرمانی، کناره گیری از فعالیت های متناسب سن و جدایی از دوستان و شکایت های جسمی مثل سردرد و شکم درد به پزشک آورده می شوند.
یکی از علایم مهم افسردگی نوجوانان فقدان احساس لذت است. چنین نوجوانانی نمی توانند از فعالیت های شان لذت ببرند و علاقه های شان را به ورزش، دوستان، فعالیت های اجتماعی فعالیت های فوق برنامه یا کلاس های مورد علاقه شان از دست می دهند و از گوش دادن به موسیقی، رفتن به سینما ، پرداختن به ورزش یا سرگرمی هایی که زمانی از آن لذت می بردند، خودداری می کنند. از دیگر علایم اصلی افسردگی وجود خلق افسرده در اکثر اوقات روز است.
نوجوان های کم سال به دشواری می توانند حالات احساسی درونی خود را درک کنند، لذا در بعضی از نوجوان ها تحریک پذیری می تواند مهم ترین و بارزترین جنبه ی تغییر روحیه ی آن ها باشد، یعنی احساس غمگینی خود را با پرخاشگری به دیگران بروز می دهند.
کم خوری یا پرخوری، کاهش وزن و گاهی افزایش وزن از علایم افسردگی است. بنابراین نوجوانان افسرده در زمان افسردگی ممکن است به شدت وزن کم یا اضافه کنند، برخی از آن ها به غذاهای پرکالری و شیرینی جات تمایل پیدا می کنند.