علم مدیریت، هنر انجام امور توسط دیگران میباشد. آنچه در این تعریف غیر قابل تجزیه و جداسازی است، “دیگران” میباشد. منظور از دیگران در این تعریف، افراد تشکیل دهنده سازمان (کارمندان) است. این افراد به عنوان انسانهایی در جامعه هستند که شخصیت، افکار و عقاید مخصوص به خود را دارند. چطور میخواهید فکر و عمل این افراد را با اهداف سازمانتان همسو کنید؟
در ادامه به نکات محدودی از رفتار با پرسنل اشاره میکنیم. امّا لازم به ذکر است این تعداد، بخشی از نکات بیشمار موجود میباشد. میدانید که علوم رفتاری از دنیایی بی نهایت تشکیل شدهاند که ما هنوز اندرخم یک کوچهایم.
قدردانی:
اگر شما کار درستی انجام دهید و به چشم کسی دیده نشود و در ادامه تشکر و قدردانی از شما انجام نگیرد، آیا دلتان میخواهد که آن کار را بارها و بارها تکرار کنید؟ به جز امور خیریه که انسانها برای رضای خدا و بی هیچ چشم داشتی انجام میدهند، سایر امور، مخصوصا هر اقدام مثبت و سازندهای که در محیط کارشان انجام میدهند، چشم انتظار تشکر و قدردانی هستند. امّا این بدان معنی نیست که وقت زیادی از ساعات کاری را صرف قدردانی و توجه به کارهای خوب کارمندانتان داشته باشید. مسلما چنین چیزی، خلاف عقل میباشد و در روند امور اصلی سازمان اختلال ایجاد میکند. امّا راههای کنترلی بسیاری وجود دارند که میتوانید از طریق آنها، رفتارها و عملکرد مثبت کارمندان را دیده و قدردانی کنید. این را نیز بدانید، گاهی یک تشکر صمیمانه و غیررسمی امّا از جان و دل، می تواند از یک تقدیرنامه و لوح سپاس رسمی، تاثیرگذارتر باشد.
اعتماد:
کارمندان نیازمند اعتماد به مدیران هستند. مدیرانی که به قول خود وفادار نیستند، یا از مقام خود در جهت گولزدن کارمندان یا جدی نگرفتن آنها استفاده میکنند، نباید انتظار رفتارهای صادقانه از سمت کارمندان داشته باشند. در این صورت کارمندان فقط در حد حفظ مقام و منصبشان رفتار و عملکرد خوبی از خود نشان میدهند و بیشتر از آن را لازم نمیبینند. مدیری که با صداقت با کارمندان خود رفتار میکند، حتی در صورت نیاز و صلاحدید، مشکلات سازمان را با زیردستان خود در میان میگذارد، حتماً شاهد همدلی و عملکردهای مثبت بیشتری از کارمندان خود خواهد بود.
کنترل:
حتی کودکان نیز از کنترل بیش از حد و ملموس، حس خوشایندی ندارند، چه برسد به کارمندانتان که انسانهای عاقل و بالغی هستند و برای خود حریم خصوصی قائلاند. راههای کنترل نامحسوس بسیاری وجود دارند که کارمندان را نیز حساس نکرده و رفتار معکوس را بر نمیانگیزد. بعضی از انواع کنترلها از جمله کنترل ساعت رفت و برگشت، برای کارمندان عادی تلقی میشود؛ امّا کارگذاشتن دوربین در تمامی اتاقها و راهروها از نظر هیچ کارمندی خوشایند نیست و به دنبال راههای فرار میگردند. تعادل را در کنترل رعایت کنید که در غیر اینصورت عواقب ناخوشایندی را به دنبال خواهد داشت.
ارتباطات:
برخورد مدیران با کارمندان، از مناظر و صحنههای ماندگار در ذهن کارمندان است. اینکه در حیاط شرکت، در راهرو، هنگام مراجعه کارمندان به اتاق مدیر یا حتی در محیط خارج سازمان، چه رفتار و برخوردی از مدیر ببینند، برایشان مهم و قابل تجزیه و تحلیل است. عطوفت و لطافت در عین صلابت و قدرت مدیریت، از هنرهای مدیریت است. نوعی رفتار پدرانه، که باعث مقبولیت مدیر میشود در عین اینکه محبوبیت مدیر را افزونتر میکند، کمی سخت است امّا فراگیری این مهارت، لازم و ضروریست.
مشکلات:
اینکه دلیل هر مشکلی در سازمان یا شرکت را از سمت کارمندان ببینید، کمی بی انصافیست. مطمئناً بعضی از تصمیمات شماست که سبب بعضی مشکلات میشود و البته شاید هم گاهی نحوه اجرای کارمندان درست نبوده است. در یافتن دلیل و راه حل مشکلات، با کارمندان با خشونت رفتار نکنید. بدون شک در تمام سازمانها، کارمندانی هستند که حتی در بدترین شرایط هم نسبت به سازمانشان احساس تعلق و نگرانی میکنند. این کارمندان ارزشمندند و ممکن است با رفتار ناعادلانه شما، دلسرد شده و احساس منفی پیدا کنند.
شایسته سالاری:
انتخاب کارمندان شایسته، دانا و کارآ، کار سختی است. امّا در مدیریت، شایسته پروری و شایسته سالاری از اهمیت ویژهای نسبت به شایسته گزینی برخوردار است. شاید کارمندانی که در ابتدای استخدام، از تواناییها و قابلیتهای خاص و برجستهای برخوردار نبودند، با اجرای مدیریت صحیح و آموزش دیدن حین کار، در مدت کوتاهی به کارمندان کلیدی تبدیل شوند.
شکوفایی:
کارمندانتان را در جهت خلاقیت و اثربخشی پرورش دهید. به نیازهایشان گوش دهید. اگر نشانهای از خلاقیت و شکوفایی در آنها دیدید، به آن نشانهها اهمیت دهید. گاهی نیاز به آموزش خارج از خدمت دارند. گاهی نیاز به مشوق دارند و گاهی هم نیاز به کمک در جهت توسعه فردی و شغلی. این افراد را شناخته و پرورش دهید که توجه شما، هر چه بیشتر موجب ترویج شکوفایی بین کارمندانتان میشود.
بگذارید کارمندانتان حرف بزنند. درست است که نمیتوانید وقت کوتاه مدیریت را به گوش دادن به حرف تک تک کارمندان اختصاص دهید، امّا قرار دادن صندوق نامههای کارمندان به مدیریت، کمترین کاری است که میتوانید در جهت گوش دادن به حرفهای کارمندانتان انجام دهید. چنانچه این صندوق را مهم بشمارید و به صورت منظم و دوره ای، نامهها را مطالعه کرده و به آنها رسیدگی کنید، کارمندان نیز به مدیریت نزدیک تر شده و به سازمانشان، احساس تعلق پیدا میکنند. با ارسال یک پیام کوتاه از سرشماره اداری شرکت به تلفن همراه آنها مبنی بر دریافت و رسیدگی نامه، احساس اهمیت را در آنها پرورش دهید. حتی میتوانید در این صندوقها اجازه انتقاد، پیشنهاد ایده، طرح مسئله و مشکل را به کارمندان بدهید.