خانواده ها با هم فرق دارند . هر خانواده دارای شخصیت هایی متفاوت ، آداب و رسومی مختلف ، طرز تفکر متمایز ، شیوه صحبت کردن خاص خود و برقراری ارتباط با روش خویشتن است . نمی توان گفت کدام یک از این ها نوع مناسب خانواده است اما خانواده از هرگونه که باشد ، خواه سختگیر خواه آسان گیر و خواه خشن یا ملایم، خانه باید محیطی سرشار از عشق ، تشویق و پذیرفتن موجودیت فردی و احساسات آنها باشد تا فرزندان از لحاظ عاطفی احساس سلامت و امنیت کنند .
البته در عین حال ، این مامن باید سرچشمه نباید ها و محدودیت های منطقی باشد . بیشتر ما خواهان خلق چنین فضایی هستیم اما به دلیل استرس های حاکم بر زمان ما ، نیل به چنین جوی روز به روز سخت تر به نظر می رسد .
هر از گاهی بهتر است افکارمان را متمرکز کنیم و در مورد تغییراتی که در جهت بهبود فضای عاطفی خانواده می توانیم انجام دهیم بیندیشیم .
مراقب آنچه به زبان می آوریم باشیم :
طرزصحبت کردن ما با فرزندانمان بخشی از فضای عاطفی خانواده است . علاوه بر این که باید به آنها فرصت هایی داد تا در ابراز احساساتشان آزاد باشند ، باید مراقب آنچه که می گوییم و نحوه بیانمان باشیم .
اغلب فراموش می کنیم که کودکان چقدر انتقادهای والدین را به دل میگیرند و چقدر این انتقاد ها بر احساساتشان در مورد خودشان اثرگذار است .
" مارتین سلیگمن " روانشناس مشهور دریافته که وقتی والدین دائما کودک را به شیوه ای اغراق آمیز سرزنش می کنند ، خجالت زده می شود و از لحاظ عاطفی عقب می کشد .
به تفاوت بین دو جمله زیر دقت کنید :
" علی اتاق تو همیشه ریخت و پاشه . عجب بچه کثیفی هستی . "
" علی امروز اتاقت خیلی به هم ریخته اس . قبل از این که بری بیرون باید اتاق رو جمع و جور کنی ."
یک جمله حاکی از این است که علی نمی تواند هیچ کاری را درست انجام دهد و دیگری به او می گوید که دقیقا چه کاری باید انجام دهد تا همه چیز روبه راه شود و او بتواند رضایت والدینش را جلب کند .
مراقب آنچه می گوییم و چگونه گفتن خود باشیم.