شاید شما هم دیده باشید گاهی بچهها با كسی حرف میزنند، بازی میكنند، همراه او غذا میخورند و اسباب بازیهایشان را با هم شریك میشوند اما این دوست دیده نمیشود، حرف نمیزند، حركت نمیكند و فقط در ذهن و خیال كودك همراه اوست.
پدر و مادرها معمولا پس از دیدن چنین صحنهای احساس نگرانی میكنند و با ترس از این كه فرزندشان خیالاتی شده، با پزشكان و كارشناسان مختلف مشورت میكنند ولی جالب است بدانید دوستهای خیالی بچهها چندان هم موجودات نگران كنندهای نیستند و این رفتار در كودكان كاملا طبیعی است.
بیشتر كودكانی كه در سنین حدود 2 یا 3 سال هستند، چند دوست خیالی برای خود دارند كه این دوستیها تا حدود 4 و 5 سالگی هم ادامه مییابد؛ البته هر چه سن كودك بیشتر میشود، شدت این دوستیها كمتر خواهد شد و به همین دلیل بیشترین و عمیقترین دوستی بچهها با دوستان خیالی را در سنین حدود سه سالگی میبینیم.
متخصصان بر این باورند كه این دوستیها تا جایی كه كودك خیلی این رابطه را ادامه ندهد، نگرانكننده نیست؛ به این معنا كه اگر كودك نتواند با دوستان واقعیاش ارتباط برقرار كند و تنها با خیالپردازیهایش سرگرم شود، والدین باید دست به كار شوند تا مهارت برقراری ارتباط در دنیای واقعی را نیز به او بیاموزند و او را به سوی دوستیهای واقعی راهنمایی كنند.
این موضوع آنگاه مهمتر جلوه میكند كه بدانیم اگر بچهها بتوانند در همان دوران كودكی، روابط دوستانه و دوستیهای كودكانه را به خوبی و به شیوه صحیح تجربه كنند، بدون شك در آینده هوش اجتماعیشان تقویت میشود و والدین نیز در دوران نوجوانی چندان نگران انتخاب دوستان او نخواهند بود.
البته والدین گاهی تصور میكنند بچههای كوچكتر نیازی به ایجاد روابط دوستانه ندارند و همین كه در خانه و با سایر اعضای خانواده مشغول صحبت و بازی شوند برای پركردن اوقات آنها كافی است؛ در حالی كه روانشناسان اعتقاد دارند كودكان از زمانی كه وارد 3 سالگی میشوند، حتما نیاز دارند با فرد دیگری از گروه همسالان خودشان دوست شوند.
بچهها تا پایان 2 سالگی با والدین و بخصوص مادرشان ارتباط برقرار میكنند و بیشتر در جمع خانواده به دنبال اجتماعیشدن هستند. در واقع كودكان در این سالها مفاهیم زیادی را درك نمیكنند، مهارتهای گفتاری لازم را كسب نكردهاند و توانایی بازی كردن و مشاركت با سایر افراد همسال خود را ندارند؛ به همین دلیل تا این سنین، ارتباطات خانوادگی میتواند برای كودك كافی باشد، اما از سه سال به بعد بچهها در جمع همسالان و دوستانشان قرار میگیرند و بتدریج از یكدیگر یاد میگیرند كه چطور برخورد كنند و در موقعیتهای مختلف چه رفتاری داشته باشند.
پس برای اینكه بچهها در این مورد نیز موفق عمل كنند، لازم است پدر و مادر برای آنها از همان سنین خردسالی وقت كافی بگذارند و به آنها ارتباطات جمعی را بیاموزند.
البته پدر و مادری میتوانند چنین رفتاری داشته باشند كه خودشان برقراری این نوع روابط را آموزش ببینند بنابراین نقش مراكز آموزشی در این زمینه بسیار مهم است و مسوولان مربوط باید برنامههای مدونی در این زمینه داشته باشند. به یقین این یكی از راههای رسیدن به جامعهای سالم، فعال و پویاست.