ازجمله مشکلات بنیادین و اساسی یک جامعه برای توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، ضعف تعهد سازمانی و رضایت شغلی میان بخش شاغلان کشور است. تعهد سازمانی را میتوان به عنوان قدرت تشخیص افراد با فعالیت و مشارکت در یک سازمان ویژه تعریف کرد... تعهد سازمانی به عنوان وابستگی عاطفی و روانی به سازمان در نظر گرفته میشود که براساس آن، فردی که بسیار متعهد است، هویت خود را از طریق سازمان تعیین کرده، در سازمان مشارکت میکند و در آن درگیر میشود و از عضویت در سازمان لذت میبرد. تعهد سازمانی نوعی نگرش و احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است. تعهد سازمانی به عنوان حالتی روانی بیانگر نوعی تمایل، نیاز و الزام برای ادامه اشتغال در یک ساختار سازمانی است.
پژوهش پیشِرو به دنبال بررسی اثرات رضایتمندی شغلی بر تعهد سازمانی کارکنان در سازمانی زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور است. وجود کارکنانی متعهد، مهمترین عامل موفقیت هر سازمان است. موفقیت از آنِ شرکتهایی است که کارکنان متعهد و وفادار را بزرگترین سرمایه خود بدانند. بسیاری از صاحبنظران معتقدند منابع انسانی فقط برتری رقابتی است که سازمانها باید با عملکرد مناسب، آنان را در جهت اهداف سازمان هدایت کنند. منابع انسانی به منظور نگاه داشت رقابت در بازار، نقشی کلیدی دارند. جنبههایی مانند ماهیت کار مورد نظر، سرپرستی، همکاران، حقوق و دستمزد و ترفیعات شغلی که تعیینکننده میزان رضایت شغلی هستند، از جمله عواملی هستند که نقش مهمی در افزایش یا کاهش تعهد سازمانی ایفا میکنند.
در مدیریت نوین، مهمترین محور توسعه پایدار،١ نیروی انسانی است، تاکنون بشر محورهای مختلفی را برای دستیابی به توسعه پایدار مدنظر قرار داده است، ولی آنچه به اثبات رسیده، این است که بدون توجه به نیروی انسانی هیچ فرایندی به سمت نتیجه مطلوب حرکت نخواهد کرد. از میان عوامل تولید (زمین، تکنولوژی، منابع انسانی، سرمایه و...) منابع انسانی باارزشترین و نایابترین عامل در هر سازمان است که توجهنکردن به بهرهوری منابع انسانی و توجه به عوامل دیگر، کاهش اثربخشی و کارایی سازمان را به بار خواهد آورد و باعث رضایتنداشتن و افزایش ضایعات و حوادث میان آنها خواهد شد.
امروزه مزیت سازمانها برای پیشیگرفتن از یکدیگر، نه در به کارگیری فناوری جدید، بلکه در بالابودن اعتمادبهنفس و میزان تعهد کارکنان به اهداف سازمانی نهفته است. میزان تعهد به سازمان و رضایت از شغل، از عوامل پنهان ولی تأثیرگذار در رفتار شغلی کارکنان است. توجه به تعهد نیروی انسانی، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، اهمیت زیادی دارد. شناخت و نگهداری از منابع انسانی صرفا نگهداشتن افراد در سازمان نیست، بلکه جوشدادن آنها با سازمان و ایجاد همبستگی متقابل فرد و سازمان است. چهبسا افرادی که سالها در سازمانی میمانند، ولی عامل ماندن آنها اجبار است و در این صورت نهفقط باری از دوش سازمان برنمیدارند، بلکه اگر فرصت بیابند، خواسته یا ناخواسته، بار سنگینی بر دوش سازمان خواهند نهاد.
همچنین از نشانههای سنجش میزان برتری سازمانها نسبت به هم، کارکنان شاغل در آن سازمانهاست که میزان وفاداری و تعهد آنها سبب میشود وظایف محوله را با کیفیت بالاتری انجام دهند. این امر موجب افزایش عملکرد، بهرهوری و اثربخشی سازمان میشود. برعکس، افراد بیتفاوت یا بیمسئولیت در برابر اعمال محوله سازمان، این رفتار را به همکاران منتقل میکنند و باعث کاهش عملکرد افراد و تنزل سازمان از نظر کمی و کیفی میشوند. رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر ساختههای مرتبط اما متمایز استوار است. اما به منظور فراهمکردن مبنایی برای تصمیمات مدیران نیروی انسانی در زمینه برنامهریزی، جذب و نگهداری کارکنان و کاهش هزینههای ناشی از ترک خدمت کارکنان از سازمان، به صورت مشترک مورد سنجش قرار میگیرند که این امر از اهمیت ویژهای برخوردار است. رضایت شغلی، زاییده عواملی نظیر شرایط محیط کار، روابط حاکم بر محیط کار، عوامل اجتماعی و تأثیر عوامل فرهنگی است.
تعهد سازمانی نیز به معنای پیوند افراد با سازمان است که از سوی سه عامل اعتقاد قوی و پذیرش اهداف و ارزشهای سازمان (تعهد عاطفی)، تمایل به تلاش زیاد برای سازمان، (تعهد مستمر) و میل قوی برای باقیماندن در سازمان، (تعهد هنجاری)، تعیین میشود. سازمانهای امروزی بهراحتی کالاها و مواد اولیه مورد نیاز خود را از سایر سازمانهای کشورهای دیگر تأمین میکنند و تنها منبعی که بهسهولت در شکل ایدهآل آن قابل مبادله نیست، نیروی انسانی است، بهطوریکه میتوان گفت مهمترین سرمایه رقابتی یک کشور نیروی انسانی کارآمد و استاندارد است. این نیروی انسانی مهمترین عامل برای اثربخشی و کارآمدی سازمانهاست. آنها بدون تلاشها و تعهد کارکنانشان موفق نمیشوند. رضایت کارکنان از شغل و تعهد نسبت به سازمان، به عنوان تعیینکنندههای چیره در اثربخشی سازمانی نگریسته میشوند. اندیشه تعهد موضوع اصلی در نوشتههای مدیریت است. این اندیشه یکی از ارزشهای اساسی است که سازماندهی بر آن متکی است و کارکنان براساس ملاک تعهد ارزشیابی میشوند. یکی از دلایل اصلی بررسی تعهد سازمانی این است که سازمانهای دارای اعضای با تعهد سازمانی بالا معمولا از عملکرد بالاتر، غیبت و تأخیر و جابهجایی کمتری برخوردار هستند.
تعهد سازمانی ملاکی مهم برای اثربخشی سازمان است. فرض میشود تعهد سازمانی ثبات نیروی کار و میزان جابهجایی را پیشبینی میکند. همچنین تعهد سازمانی میزانی را که یک سازمان میتواند بر تداوم مشارکتهای کارکنان در فعالیتها و رشد آن حساب کند، نشان میدهد. بهعلاوه، تعهد سازمانی شاخص مناسب کیفیت زندگی کاری است و به طور خاص، تعهد سازمانی با ثبات نیروی کار، سعی و تلاش کارکنان، عملکرد شغلی، کیفیت خدمات و رفتارهای هماهنگ مرتبط است. ازجمله متغیرهایی که با تعهد سازمانی رابطه دارد، رضایت شغلی است. رضایت شغلی به عنوان حالت هیجانی لذتبخش تعریف شده است که از ارزیابی، واکنش عاطفی و نگرش فرد نسبت به شغل ناشی میشود. رضایت شغلی به لذتبردن از کار، انجام بهتر کار، اشتیاق و شادمانی درباره کار و پاداش مناسبگرفتن به خاطر تلاشهای فرد اشاره میکند. رضایت شامل چندین بعد مجزا مانند رضایت از دستمزد، فرصتهای ارتقا، امنیت شغلی و اهمیت و چالش شغل است.
بدیهی است تعهد سازمان کارکنان زمانی ارزشمند خواهد بود که روی عملکرد و راندمان سازمان تأثیر مثبت داشته و موجب ارتقای بهرهوری و بازدهی سازمان شود. یکی از عوامل مؤثر در تعهد سازمانی کارکنان درنظرگرفتن رضایت شغلی آنان است. تحقیقات نشان میدهد تعهد سازمانی، عملکرد کارکنان و بروندادهای سازمانی از قبیل تمایل به ترک خدمت، فروش و سودآوری مؤسسه و نیز غیبت کارکنان را تحتتأثیر قرار میدهد، بهطوریکه وجود تعهد سازمانی موجب افزایش سودآوری مؤسسه و کاهش ترک خدمت میشود و با تأثیر بر عملکرد کارکنان به افزایش بهرهوری، بهبود و افزایش کیفیت ارائه خدمات میانجامد. رضایت شغلی نیز یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی هر فرد است و موجب افزایش کارایی و نیز احساس رضایت در فرد میشود.
رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چندبعدی است که با عوامل جسمانی، روانی و اجتماعی گوناگون ارتباط دارد. رضایت شغلی شرط اساسی حضور و همکاری فرد با سازمان است و این به دلیل نقش مهم رضایت شغلی در افزایش بهرهوری، تعهد به سازمان، تضمین سلامت فیزیکی و روانی، تسریع در یادگیری مهارتهای جدید شغلی و افزایش روحیه فرد است. رضایت شغلی پدیدهای است که از مرز سازمان فراتر میرود و آثار آن در زندگی خصوصی فرد خارج از سازمان نیز مشاهده میشود. در کارکنان به سبب کار در یک شغل حالتهای گوناگونی ایجاد میشود. چنانچه افراد از شغل خود راضی باشند، این وضعیت سبب میشود با انگیزه و علاقه بیشتری به وظایف خود همت گمارند.
ناخرسندی کارکنان از شغل سبب بیعلاقگی و کمتعهدی به انجام وظایف میشود. با توجه به اهمیت متغیرهای تعهد سازمانی و رضایت شغلی بهمنظور افزایش بهرهوری، بهبود و افزایش کیفیت ارائه خدمات، افزایش کارایی و بهرهوری، کاهش ترک خدمت، بالابردن سطح انگیزه کارکنان و علاقه بیشتر آنها به شرح وظایف، بهنظر میرسد نیاز مدیران در بهکارگیری یافتههای نوین برآمده از پژوهشهای موردی، با موضوع تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان انکارناشدنی مینماید.