چه بايد کرد؟
همه والدين مي دانند فرزندشان بايد توانايي مستقل زندگي کردن را داشته باشد، اما آيا همه آن ها راه مناسب رسيدن به اين خواسته را نيز مي شناسند؟ «من فکر مي کنم اگر دخترم همه کارهاي مربوط به خودش را انجام دهد، حتما در آينده زندگي مستقلي خواهد داشت و براي اين که زودتر و راحت تر به اين خواسته برسم از او خواسته ام هيچ وقت از من يا پدرش کمک نخواهد. براي همين او خودش به مدرسه مي رود، برمي گردد، درس هايش را مي خواند و حتي اگر من نباشم مي تواند غذايش را آماده کند و بخورد.» والدين بايد بدانند مستقل شدن نيز مانند ساير مراحل رشد فرزندان، تدريجي بوده و در طول سال هاي کودکي و نوجواني شکل مي گيرد. والدين بايد بدانند مستقل شدن نيز مانند ساير مراحل رشد فرزندان، تدريجي بوده و در طول سال هاي کودکي و نوجواني شکل مي گيرد. به همين دليل بايد براي اين مرحله از زندگي فرزندشان نيز برنامه داشته باشند. پيش از هر چيز والدين بايد به ياد داشته باشند زماني که کودک توانايي انجام کاري را پيدا مي کند، بتدريج انجام آن را به خودش واگذار کنند. البته نکته اي که بايد به آن دقت کنيم، اين است که توان انجام کار با مهارت تفاوت دارد؛ به اين معني که شايد کودک نتواند کاري را به درستي و ماهرانه انجام دهد اما اگر از نظر فيزيکي انرژي لازم براي اجراي آن را داشته باشد، بايد اجازه دهيد خودش مشغول انجام آن کار شود. در اين شرايط تنها بايد کمي او را حمايت کنيد و شيوه صحيح را به او بياموزيد تا کم کم مهارت لازم را نيز به دست آورد. البته ممکن است کودک بارها خطا کند و نتواند کار موردنظر را بدرستي انجام دهد، اما مطمئن باشيد بتدريج مهارت لازم را کسب مي کند و مي تواند به تنهايي کارهايش را سر و سامان ببخشد. در شرايطي هم آن ها با فرزندشان همراه مي شوند، چون باور دارند اگر در فعاليتي کنار او نباشند، او هم آن را انجام نخواهد داد و کار ناتمام باقي مي ماند. در حالي که بهتر است در اين مواقع هم اجازه دهند کودک خودش نتايج انجام ندادن آن کار مشخص را ببيند و متوجه تفاوت انجام دادن يا ندادن کار مربوط به خودش بشود. البته مشکلات به همين موارد ختم نمي شود و برخي از والدين اشتباهات ديگري هم مرتکب مي شوند. متاسفانه خيلي از والدين مانند فکر مي کنند و با عجله فعاليت هاي مربوط به فرزندشان را برايش انجام مي دهند؛ بدون اين که فرصتي به او داده باشند. در حالي که چنين رفتاري هم باعث مي شود کودک هيچ وقت ياد نگيرد کارهايش را درست انجام دهد.
استقلال هم ريشه ژنتيک دارد
محققان نيز اين مساله را تاييد مي کنند و مي گويند از نظر ژنتيک برخي افراد استقلال شخصيتي و اعتماد به نفس بارزتري از خود نشان مي دهند و در مقابل گروهي هم به حمايت بيشتري نياز دارند. اما اين مساله به هيچ وجه به معناي ناديده گرفتن جنبه هاي تربيتي نيست و شيوه هاي برخورد صحيح مي تواند ژن هاي مثبت و منفي را تقويت يا تضعيف کند.
از کي و چگونه؟
وقتي کودک اولين توانمندي هاي موردنياز را پيدا مي کند، والدين ديگر نبايد در آن مورد، بيش از حد کمکش کنند؛ به عنوان مثال وقتي کودک مي تواند سينه خيز حرکت کند، بايد اجازه دهيد خودش به سمت اسباب بازي حرکت کند. اين نکته ها نشان مي دهد تربيت نيز مانند غذا دادن به کودک است از همان روز نخست تولد شروع مي شود و در طول سال هاي زندگي فقط نوع و ميزان آن تغيير مي کند و اين پدر و مادر هستند که بايد با برنامه اي درست، پيمودن اين مسير را براي فرزندشان دلپذير کنند.