كودكان امروز بيش از هرچيز به درس و كلاسهاي آموزشي مشغول ميشوند و از آموزش نحوه زندگي و كارهاي روزمره به آنان غافل ميشويم؛ مهارتي كه در واقع آينده آنان را ميسازد فارغ از اينكه آنان چه جنسيتي دارند. مشاركت فرزندان در رتق و فتق امور خانه، مسووليتپذيري را به آنان ميآموزد و آنان خود را به والدينشان نزديكتر حس ميكنند. اما اين مهارتها چگونه بايد ساماندهي شوند:
ابتدا فهرستي از مهارتهاي مورد نياز كودكانتان را تهيه ميكنيد. البته اين فهرست از تمامي كارهايي كه در منزل است تهيه ميشود و مهارتهاي تعويض پاكيزگي شخصي و عمومي و تعميرات را نيز در بر ميگيرد. حال كه اين فهرست را در اختيار داريد، كودك بايد به وضوح انتظارات شما را بداند و بتواند مهارتهاي خود و پيشرفتي كه در آموزش به دست ميآورد را ارزيابي كند. اين كار او را اميدوار ميكند و او با خودش يا ساير خواهر و برادرها وارد رقابتي سالم و دلپذير خواهد شد.
جدول ارزيابي
در جدولي كه تهيه ميكنيد يك طرف حروف اول اسم كودك يا كودكان و سمت ديگر مهارتها را بنويسيد. وقتي كودك در انجام مهارتي تبحر يافت بايد جلوي اسم او يك علامت بگذاريد.
مسواك زدن بموقع
در كنار هريك از مهارتها، عدد سمت چپ سن شروع مهارت و عدد ديگر نشاندهنده سن مورد انتظار براي مهارت يابي است. شما ميتوانيد با توجه به استعدادهاي كودكتان انعطافپذيرتر باشيد و كودكان را در تعيين اهداف شركت دهيد. مثلا براي فعاليتهاي متفرقه مثل آموزش خياطي يا آواز و... به علاقهمنديهاي او نيز توجه كنيد، البته كارهايي هم هست كه نميتوان آن را به اختيار كودك گذاشت و به هر حال بايد انجام شود، مانند مرتب كردن اتاق خواب او يا جمع كردن وسايل بازي.
در كنار تمام اينها بايد مهارتهاي آموزشي خود را نيز افزايش دهيد.
مادري را ديدم كه معتقد بود دارد به فرزندش آشپزي ياد ميدهد. كودك 6 ساله در فاصله نيممتري ظرف غذا نشسته بود و وقتي ميخواست كمي سرش را نزديك كند كه ببيند مادر چطور سيبزميني را رنده ميكند، مادر با پرخاش او را كنار ميزد كه نزديك نشو و به چيزي دست نزن و مراقب باش كه نفست به غذا نخورد و آن را آلوده نكند!
طبيعي است كه با چنين بيان شيريني! كودك ميلي به آموختن پيدا نميكند.
در عوض مادر ديگري از تجربه آموزش آشپزي به فرزند خود چنين ميگفت: دخترم 4 ساله بود و خيلي شيطنت ميكرد. من هم به او گفتم بيا و با من كمك كن غذا بپزيم. من اول دستانش را خوب شستم و به او گفتم كه هميشه قبل از غذا خوردن و غذا پختن بايد دستها را شست. آنوقت سيبزمينيهاي پخته را كه سرد شده بود به او دادم و گفتم اينها را پوست بكن. اين كار او را مدت زيادي مشغول كرد. سيبزمينيهاي من خوب پوست كنده شد و او هم كاري را ياد گرفت. او سپس آنها را كوبيد و وقتي غذا آماده شد من به همه گفتم غذايي را كه ميخوريد توسط من و دخترم درست شده است. دخترم آن روز خيلي اشتها داشت و بعد از آن به آشپزي علاقه زيادي نشان ميداد و هميشه براي كمك به من آماده بود. ميبينيد كه نحوه برخورد خيلي براي آموزش به فرزندان اثربخش است.
زماني براي يادگيري
شايد اين حرف را شنيده باشيد كه هر كاري زماني دارد و آموزش نيز از اين قاعده مستثنا نيست. مراحل يادگيري كودكان به 3 دوره تقسيم ميشود كه در اين دوران قدرت يادگيري كودكان متفاوت است. كل دوراني كه شما براي آموزش فرزندتان در اختيار داريد 18 سال است كه بهار اين فصول از 2 تا 5 سالگي است.
در اين سن شما ميتوانيد اعتماد به نفس كودكتان را با سپردن كارهاي كوچك و عملي به او تقويت كنيد در اين سن كودك به استقلال علاقه نشان ميدهد و شما ميتوانيد كارهاي اساسي روزمره را به او بياموزيد و اطاعت كردن را به او ياد دهيد.
مثلا اگر كودك در سنين ياد شده خواست در شستن ظرفها به شما كمك كند، ظروف شكستني و چاقوها را جدا كنيد و بگذاريد بقيه ظرفها را بشويد.
در اين سن كودك بايد اطاعت را از شما بياموزد و وقتي شما ميگوييد الان وقت انجام يك كار است حتي اگر مجبور شويد كار خود را رها كنيد و به او كمك كنيد تا آن كار را انجام دهد، بايد به او بياموزيد كه همان زمان آن كار را بكند. حتي كودكان خيلي خردسال نيز ميتوانند قوانين خانواده را بياموزند.
شما در جدول اين كودكان ميتوانيد كارها را با شكلهاي رنگين و زيبا تداعي كنيد و در مقابل هر مهارت آموخته شده يك ستاره بگذاريد.
تابستان آموزش
اين فصل از 5 تا 12 سالگي است و كودك موفقيت و ثبات قدم را ميآموزد.
كودك اكنون بايد به نظافت فردي و مرتب كردن اتاق خواب عادت كرده باشد و براي انجام اموري از منزل نيز آمادگي دارد. طي اين هفت سال كودكان كارهاي پيچيده و بسيار متفاوتي انجام ميدهند و شما فرصت زيادي براي آموزش به آنان داريد، زيرا بعد از اين دوران روابط آنان با گروههاي همسال گسترش مييابد و تكاليف مدرسه زياد ميشود و وقت زيادي براي آموزش امور ديگر باقي نميماند.
در اين سن با كودك بايد قاطع بود و عواقب انجام ندادن امور را بايد تجربه كند. بازرسي و پيگيري شما بايد منظم باشد تا او در كارهايش پيشرفت خوبي داشته باشد.
پاييز يادگيري
حالا وارد سن 13 تا 18 سال ميشويم كه فصل استقلال و مسووليت فرزندان است. رفتارهاي تند و خشن نوجوان را بزودي تجربه ميكنيد و با توجه به احساس استقلال نوجوانتان، او را به مطالعه كتب و دستورالعملهاي آموزشي تشويق كنيد تا مهارتهاي پيشنياز براي آموزشهاي فني ـ حرفهاي بزرگسالي را كسب كند. بگذاريد او در مورد اهدافش صحبت كند و طرح پيشرفت خانگي او را به هم مرور كنيد. يك مسووليت دائمي در كارهاي خانه به او دهيد در غير اين صورت او متوجه ميشود وقتي با كارهاي خودش سرگرم باشد، بهانه خوبي براي فرار از زير مسووليت خانه دارد.
دليل اينكه برخي بزرگسالان نيز تمام وقت خود را به كارهاي خارج از خانه اختصاص ميدهند و كارهاي خانه را كه چندان دلچسب نيست به ديگران وا ميگذارند نيز همين آموزش غلط است. همزمان با پرورش استعدادهاي فرزندتان در زمينههاي هنري ميتوانيد آنان را به آموزش اموري چون ماشيننويسي، خياطي، زبان انگليسي، رايانه، كارآفريني و چيزهايي كه آنان را براي ورود به زندگي مهيا ميكند، واداريد. شما از ساير بزرگترها كه كودك رغبت بيشتري به حرفشنوي و آموزش از آنان دارد نيز ميتوانيد كمك بگيريد. بهكارگيري اين برنامه سبب ميشود كه كودك علاوه بر رشد مهارتها به شيوه برنامهريزي بلندمدت و پيشرفت هدفمند در زندگي عادت كند و در آينده برنامه دقيقي براي پيشرفت خود داشته باشد.
شما ميتوانيد با ابتكار و خلاقيت خود شيوههاي مختلفي براي تشويق كودك در نظر بگيريد. بهترين و موثرترين آنها مسابقه و بازي است.
كودك را با كتك يا ناسزا و خشم تنبيه نكنيد. عواقب را منطقي و قابل اجرا در نظر بگيريد و محدوديتي به كار ببريد. اول كار مورد نظر بعد غذا، اول كار بعد بازي، كسر كمي از پول توجيبي بابت هر تنبلي و... تنبيهاتي است كه ميتوانيد از آن استفاده كنيد.