تصور می کنیم که زیاد ضرورتی ندارد که در مورد چگونگی تکامل هر کدام از این بخش ها در بیست سال آینده پیش بینی کنیم و گمان داریم که معقولانه هم نیست با این وجود، بعضی از تفاسیر کلی را درباره تصویر آنها به عنوان یک کل ارائه می دهیم. احساس ما بر این است که مربیان و فراگیران به اهمیت «بهبود و توسعه نیروی انسانی» بهتر از حال حاضر پی خواهند برد. در یک دوره تعلیمی یا برنامه آموزشی که فقط یک بار بر حسب نیاز برگزار می شود دیگر نیازی همیشگی به استفاده از فراگیران و معلمان به صورت تمام وقت نخواهد بود زیرا که رسانه های دیگری این خلأ را پر خواهند کرد. حرکت به سوی فراگیر محوری در تمام بخش ها ادامه خواهد یافت. تعلیم و تربیت پیش دبستانی و ابتدایی به صورت فراگیر محور خواهد شد و یادگیری بر اساس مدل «نیازمندی»، «انجام دادن» «بازخورد» و «جذب» که قبلاً بحث شد، انجام خواهد پذیرفت. در حال حاضر تأکید قابل ملاحظه ای بر یادگیری گروهی و یادگیری انفرادی در تعلیم و تربیت پیش دبستانی و ابتدایی می شود. تعلیم و تربیت متوسطه احتمالاً مشکل ترین بخش از نظر به کارگیری یادگیری گروهی و انفرادی در آن بخش است. اغلب به این دلیل که در آینده در بخش متوسطه به طور نسبی بر محتوای برنامه درسی در مقابل فرآیندهای تدریس و یادگیری، بیشتر تأکید می شود. امیدواریم که استفاده از شاخص های شایستگی به قابل فهم بودن یادگیری متوسطه برای فراگیران کمک کند و متناسب با دنیایی باشد که فراگیران به آن اختصاص دارند. ما بر این باوریم که مرزهای بین آموزش عالی و تربیت مداوم در حال از بین رفتن است زیرا که قبلاً تعلیم و تربیت همانند مدلی بود که در آن آموزش فقط یک بار بر حسب نیاز برگزار می شد تا مردم را برای مقابله با مجهولات و مبهمات زندگی آماده سازد.
شاید با گذشت بیست سال، تعریف «تکنولوژی آموزشی» خیلی آسان تراز امروز باشد. ممکن است در حال حاضر هیچ ضرورتی نداشته باشد که در مورد «تکنولوژی تعلیم و تربیت» یا «کاربرد تکنولوژی در تعلیم و تربیت» فکر کنیم.
به طور ساده و دقیق تکنولوژی آموزشی را می توان در این جمله خلاصه کرد:
«روشها و ابزارهایی که افراد را قادر به یادگیری مؤثر می سازد و به آنها کمک می کند تا یادگیری خود را در عمل پیاده کنند».