والدين نبايد تعيين کننده ي نوع و شيوه ي بازي باشند بلکه بهتر است شرايط سالم بازي را فراهم و خود به عنوان همبازي شرکت کنند و اجازه دهند تا قدرت خلاقيه خود بازي را اداره کند.
از گذشته هاي دور نسبت به بازي نگرش هاي مثبت و منفي وجود داشته است. عده اي بازي را صرف بي هدف انرژي هاي انباشته شده، لذت آني و... رفتارهاي زائد و بيهوده تلقي کرده اند در حالي که برخي آن را زيباترين و پاک ترين فعاليت در جهت شکوفايي و رشد کودک مي دانند.
بازي يکي از نيازهاي اساسي کودکان و مهم ترين و اساسي ترين فعاليت کودک به شمار مي رود که در عين سرگرم کردن کودک، کارکردهاي مهم ديگري را دارا است که هريک از اين کارکردها به جنبه اي از زندگي کودک مربوط مي شوند که او را براي ورود به زندگي بزرگسالي آماده مي سازد.
ميل به بازي فقط مخصوص کودکي است و با آنکه اين ميل کم کم در سنين بالا کاهش پيدا مي کند و کارهاي مهمي جاي آن را مي گيرد ولي به اعتقاد روان شناسان تا سال هاي پاياني عمر نيز تمايل به بازي در انسان وجود دارد هر چند شکل، ظاهر و هدف بازي عوض شده باشد. براي درک چگونگي اين ميل بايد در بازي کودکان مشارکت نمود.
بازي انعکاسي از فعاليت هاي دروني کودک و ميل به خوشي، آزادي و رضايت است که صفا و آرامش را به ارمغان مي آورد. روان شناسان معتقدند در فعاليت هاي خودجوش کودک بايد آزاد گذاشته شود و دخالت بي توقع و نامناسب در فعاليت هاي او نگردد تا استقلال و خودمختاري او سلب نشود.
والدين نبايد تعيين کننده ي نوع و شيوه ي بازي باشند بلکه بهتر است شرايط سالم بازي را فراهم و خود به عنوان همبازي شرکت کنند و اجازه دهند تا قدرت خلاقيه خود بازي را اداره کند.
ميزان تاثير شرکت والدين در بازي کودکان به عوامل متعددي بستگي دارد:
- نگرش نسبت به بازي فرزند خود
- شناخت از مراحل رشد کودک
- تجربه از بازي هاي زمان کودکي خود
- آشنايي با انواع بازي ها
- باور نقش و اهميت بازي در رشد کودک
- تاثير کودکان از مشارکت والدين در بازي ها
والدين با شرکت در بازي کودکان آنها را بهتر مي شناسند و از فرزندان خود ياد ميگيرند و يادگيري آنها را تسهيل مي کنند. بازي خستگي ملال کارهاي جدي زندگي را از آنها دور مي کند و با مشارکت خود علاوه بر اينکه به شادابي و نشاط بازي ميافزايند، مسائل اخلاقي و اجتماعي را در قالب بازي مي توانند آموزش دهند.
بازي والدين با کودک نبايد او را با همسالان و روابط با دوستانش محروم سازد. ميزان شناختي که والدين از رشد کودک دارند مي تواند در پذيرش تخيل کودک و تعديل انتظاراتش و در نتيجه لذت بخش تر شدن بازي کمک کند.
اگر به نوع بازي ها در کودکان بنگريم تنوع و گوناگوني را در آنها مشاهده مي کنيم. با تغيير سن نوع بازي ها نيز تغيير مي يابد. برخي بازي هايي هستند که در آنها کودک به تمرين روابط و نقش هاي اجتماعي مي پردازند (مهمان بازي). به اين ترتيب آنچه را که به عنوان الگو پيرامون خود مي بينند در بازي هاي خود انجام مي دهند، الگوهاي خود را در اين نوع بازي ها اغلب از والدين، نزديکان و يا افرادي که براي کودک مهم هستند، انتخاب مي کند.
در برخي ديگر از بازي ها کودک به تمرين حرفه و مشاغل مختلف مي پردازد. برخي ديگر از بازي ها خيالي هستند که تحت تاثير قدرت تخيل کودک شکل مي گيرند. بازيهاي تخيلي به کودک فرصت مي دهد تا درباره خود و چگونگي اداره امور و حوادث حال و آينده به بينش برسد. در واقع اين بازي ها آمادگي براي رويارويي با چالش هاي زندگي و تکاليف رشد است. به کمک بازي هاي تخيلي کودک خود و شرايط و موقعيت هاي زندگي را ارزيابي مي کند.
کودکان ميل به پيوندجويي دارند، اين ميل آنها را به ارتباط با همسالان و کودکان ديگر مي کشاند. برخي از اين ارتباط ها کوتاه مدت و سطحي است در صورتي که نياز به رابطه ي عميق و انس و الفت ريشه دار با همسالان خود داردند. کودکان به صورت هشيار و ناهشيار به روابط بين انسان هاي اطراف خود حساسند و از آنها تقليد و همانندسازي مي کنند. در بازي ،هر کودک سطح رشد، شناخت اجتماعي و اخلاقي خود را نشان مي دهد. بازي زندگي و تفکر کودک است که يکي از عوامل مهم در شکل گيري شخصيت او به شمار مي رود. کودک با اسباب بازي خود تنها بازي نمي کند بلکه اسباب بازي را تبديل به موجودي جاندار مي کند که با او دوست مي شود، دعوا مي کند، نصيحت مي کند، نگراني هايش را در ميان مي گذارد و استرس خود را تخليه مي کند.. طبيعي است که در اين بين اسباب بازي هاي مورد استفاده کودک نيز از اهميت زيادي برخوردار است.
متخصصان علوم رفتاري معتقدند اسباب بازي بايد باعث تفکر و رشد تخيل کودک شود يا او را با مفاهيم مختلف (رنگ ها، شکل ها و...) آشنا سازد. از طرف ديگر اسباب بازي بايد متناسب با سن کودک باشد. اگر اسباب بازي براي کودک ناشناخته و سخت باشد او را خسته و اعتماد به نفس او را کم مي کند. از سوي ديگر اگر خيلي هم ساده باشد کودک را به تفکر وادار نمي کند. اسباب بازي مناسب، اسباب بازي است که کودک خود با آن بازي کند نه اينکه اسباب بازي، بازي کند و کودک تماشاگر باشد.
پژوهش هاي روانشناسي و تعليم و تربيتي و تجارب کودکستان ها نشان مي دهد که آغاز رشد آفرينندگي در کودکان سن آمادگي و پيش دبستان است. بازي يکي از اعمال روزمره کودک است و کوششي است که به تمام وجود او بستگي دارد. بازي بهترين شکل فعاليت طبيعي هر کودک محسوب مي گردد و مناسب ترين راه براي بروز و رشد استعداد او به شمار مي رود.
خلاقيت قابليتي است که در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت مي باشد تا به سرحد شکوفايي برسد. فرد خلاق کسي است که از ذهني جست و جوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از: توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فکر کردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهاي جديد، استفاده از چيزهاي نامربوط و تبديل آن به شکل هاي جديد.
در جريان بازي است که نيروهاي ذهني و جسمي کودک، يعني: دقت تخيل، نظم و ترتيب، چالاکي و غيره رشد مي يابند و علاوه بر اينها براي کودک محرک و انگيزه مي شود در جهت کسب تجارب اجتماعي.
کودک از راه بازي مي تواند به استعدادها، توانايي ها، خواست ها، ضعف ها و نکات مثبت و منفي خود پي ببرد و لذا با شناخت ويژگي هاي خود ساخت شخصيت خود را تحکيم بخشد. رفتار و حرکت کودک هميشه در بازي حقيقي است به عنوان نمونه کودک ميداند که عروسک يک نوع بازيچه است با وجود اين مانند موجودي جاندار دوستش دارد. هنگامي که او در بازي نقش بزرگسالان را ايفا مي کند، اين تنها يک تقليد ساده نيست ابتکار و خلاقيت نيز در آن ديده مي شود. کودک از تجربيات شخصي خود نيز بهره مي گيرد. ابتکار و خلاقيت کودکان در آفرينش موضوع بازي و در تجسس وسايل جهت عملي ساختن آنها ، ظاهر مي گردد. مي توان فعاليت فردي و خلاقيت کودک را در بازيهاي جمعي که به طرز صحيحي تشکل يافته باشد تکامل بخشيد.
خانواده يکي از عوامل بسيار مهم در رشد پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در خلاقيت هاي کودکان دارد. از آنجا که کودک حساس ترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري مي کند محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرشهاي صحيح فرزند پروري، در رشد و شکوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا مي کند.
کليگان معتقد است براي ظهور خلاقيت راه هاي زيادي براي فرزند پروري وجود دارد که مي تواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود. نحوه تربيت و استفاده از شيوه هاي دموکراتيک يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر کدام به نوعي در پرورش يا سرکوب خلاقيت کودکان موثر است. اساسا پرورش عنصر انگيزشي خلاقيت بايد در بستر خانواده صورت گيرد زيرا مستعدترين محيط براي شکل دهي آن محيط کلامي و نظام تربيتي و رفتاري خانواده است.
در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليت هاي خلاق کودکان در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها بايد فرصت هاي لازم را براي سوال کردن، کنجکاوي و کشف محيط به کودکان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نکنند. زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود که به کودکانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يک فرد احترام بگذاريد. از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديک شويد و بر روي ارزش هاي اخلاقي و نه قوانين خاص تاکيد نماييد. محيط خانه را به صورتي درآوريد که در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادي وجود داشته باشد.
شما و کودکانتان سعي نماييد کارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تاييد رفتار کودک و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارک بازي هاي دلخواه او قدرت تخيل و خلاقيت او را تقويت کنيد. خيال پردازي هاي کودکان را سرزنش نکنيد زيرا خلاقيت او را محدود ميسازيد. والدين کودکان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند. کودکان خود را آنگونه که هستند قبول دارند و آنها را به کنجکاوي دربارهي اشيا و امور تشويق مي کنند . کودکان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارند و کارها و برنامه هاي آنها را تحت نظر دارند و پي گيري مي کنند. شايسته است والدين تا آنجا که امکان دارد کودکان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس آنها را ياري کنند.
بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت کودکان تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقيت عامل مهم بازي است. کودکان خلاق اغلب براي هريک از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي کنند و قبل از اينکه از وسيله اي به سراغ وسيله ي ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند. کودک خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشکال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي کند. ممکن است يک جعبه خالي براي کودک خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازي ها داشته باشد.
ويژگي هاي کودکان خلاق
- عادت به وارسي منابع مختلف.
- جسارت در گفتار زياد.
- طرح سوالات عجيب و غريب.
- کنجکاوي زياد براي سردرآوردن از امور.
- اشتياق به صحبت درباره ي کشفيات با ديگران.
- شور و نشاط و مشغوليت هاي شديد جسماني.
- دقت و توجه شديد در گوش دادن، مشاهده کردن يا انجام دادن کاري.
- با دقت و اشتياق به پيرامون خود نگريستن.
- توانايي ابداع بازي هاي جديد و تغيير در بازي ها.
- قياس در صحبت هاي خود.
انگيزه و خلاقيت کودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود که:
- تاکيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه کودک
- ايجاد رقابت ميان کودکان
- تاکيد افراطي بر جنسيت کودک
- قرار دادن قوانين خشک و دست و پا گير در منزل
- عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت
- انتقاد مکرر از رفتارهاي کودک
- بيهوده شمردن تخيلات کودک
- عدم شناسايي علايق دروني کودک
- عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل
- تحميل نقش بزرگسالان به کودک
براي افزايش خلاقيت کودک بايد:
-حرکت کودک را تحقير نکنيم، کودکي که احساس حقارت کند دست به خلاقيت نميزند.
- محيط مناسبي براي انجام کارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.
- امکانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به وسيله ي آنها خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند: وسايل موسيقي، نقاشي، طراحي.
-کارهاي خلاق کودک را تشويق کنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري کنيد.
- با کودک خود شوخ طبع و مهربان باشيد.
- استعداد فقط سهم کوچکي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري برخوردار است.
- امکان شرکت در فعاليت ها و کلاس هاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.
- به عنوان بزرگسال خود به انجام کارهاي خلاق بپردازيد و اجازه دهيد کودکان شما شاهد کارهاي خلاق شما باشند و بياموزند.
- بازي هاي ابتکاري نقش مهمي در فعاليت ثمربخش و خلاقانه کودک ايفا مي کند. مربي نبايد موضوع بازي را به کودک تحميل کند. او در اين صورت حس ابتکار و نيروي ابتکار و تخيل و استقلال را از آنها سلب مي کند. بسيار مهم است که بازيها قالبي نباشد و راه را براي ابتکار کودکان بگشايد.