کنار آمدن با تنهایی
تنهایی با تنها بودن تفاوت دارد . تنهایی حالتی است که در آن احساس می کنیم به طرز دردناکی منزوی یا از دیگران جدا شده ایم . تنها بودن یک واقعیت مادی است و کسانی که دوستان صمیمی زیادی دارند ممکن است ترجیح بدهند اهی تنها باشند تا توانند مطالعه کنند ،کار کنند ،یا صرفا در مورد احساسات بودن خود در این دنیا فکر کنند.
افرادی که تنها هستند در مقایسه با کسانی که تنها نیستند الگوهای رفتاری از این قبیل را نشان می دهند : آنها وقت بیشتری را با خودشان صرف می کنند به احتمال بیشتری تنها شام می خورند و تعطیلات آخر هفته را تنها می گذرانند ،بیشتر از خود عیب جویی می کنند ،کمتر احتمال دارد با کسی قرار و مدار بگذارند . افراد تنها ممکن است بگویند که به اندازه ی افرادی که تنها نیستند دوستان متعدد دارند اما بعد از بررسی دقیق تر معلوم می شود که روابط دوستی آنها نسبتا سطحی است. برای مثال بعید است که آنها اسرار خود را با دوستان خود در میان بگذراند .
تنهایی در دوره ی نوجوانی به اوج می رسد ،زمانی که اغلب افراد روابط با همسالان را جایگزین روابط نزدیک با والدین خود می کنند تنهایی مشکل عمده بزرگسالان نیز هست.و این ززمانی است که فرزندان ای دیگری زندگی می کنند و اغلب پدر یا مادر فوت کرده است. تعب آور نیست که تنهایی اغلب با افسردگی ارتباط دارد . در تحقیق جدیدی که روی 90 دانشجو اجرا شد معلوم شد که احساس تنهایی با اعتماد به نفس پایین ، درون گرایی ،ناخشنودی و بی ثباتی هیجانی ارتباط دارد.
تنهایی با مشکلات سلامت جسمانی مانند فشارخون بالا و عملکرد سیستم ایمنی ضعیف تر نیز ارتباط داشت . به نظر می رسد که افراد تنها بیشتر احتمال دارد که مریض شوند افرادی که ا لحاظ اجتماعی منزوی هستند نیز بیشتر در معرض خطر نبتلا شدن به بیماری های جدی مانند سرطان و بیماری قلبی قرار دارند با اینکه روابط علیتی معلوم نیستند اما اکان دارد که استرس مسیری باشد که تنهایی و بیماری جسمانی را مرتبط می کند استرس می تواند سیستم ایمنی و سامت عمومی ما را مختل کند و افراد تنها معمولا بیشتر از دیگران که شبکه های اجتماعی حمایت کننده تری دارند در کنار آمدن با تاثیرات استرس مشکل دارند.
علت های تنهایی
عوامل متعددی به تنهایی کمک می کنند که از دست دادن همسر،دچار شدن به ناتوانی جسمانی که تحرک را مختل می کند و از دست دادن شبکه اتماعی به خاطر تغییر محل زندگی از آن جمله هستند. کمرویی نیز عامل مهمی است که در تنهایی دخالت دارد. افراد به خاطر کمرویی ممکن است از تماس های اجتماعی خودداری کنند و زندگی منزوی داشته باشند . پژوهشگران چند ویژگی روان شناختی نیز یافته اند که با افراد تنها ارتباط دارند این ویژگی ها موارد زیر را شامل می شوند:
1-فقدان مهارت های اجتماعی ،امکان دارد که آنها نسبت به احساساتدیران بی تفاوت باشند یا ندانند چگونه رواط دوستی برقرار کنند یا با اختلاف نظرها کنار آیند.
2-بی علاقگی
3- فقدان همدلی
4- عیب جویی زیاد از خود در ارتباط با تعامل های اجتماعی و انتظار شکست هنگام تعامل کردن با دیگران
5- ترس از طرد
6-ناتوانی در افشا کردن اطلاعاتی درباره ی خودشان برای دوستان بالقوه
7-بدبینی نسبت به ماهیت انسان
8-توقعع داشتن خیلی زیاد و خیلی زود که با برداشت اشتباه از دیگران به عنوان افراد سرد و غیر دوستانه در مراحل اولیه برقرار کردن رابطه مشخص می شود.
9-نگرش های بدبینانه در کل
10-منبع کنترل بیرونی –اعتقاد به اینکه سرنوشت آنها از کنترلشان خارج است.
چه باید کرد؟
روش های درمانی شناختی و رفتاری به افراد کمک می کنندتا بر تنهایی غلبه کنند . درمان شناختی ببرای تنهایی ا احساس های بدبینی در مورد ماهیت انسان و ترس از شکست اجتماعی مبارزه می کند.
روش های رفتاری مانند جرات آموزی یا آموزش مهارت های اجتماعی به افراد تنها کمک می کندند تا شیوه های آغاز کردن گفتگو ،صحبت کردن پشت تلفن ،تحسین کردن و مورد تحسین قرار گرفتن و ببرخورد کردن و اختلاف نظرها بدون سلطه پذیر یا پرخاشگر شدن را پرورش دهند. موارد زیر را برای دوست یابی و مبارزه کردن با تنهایی در نظر بگیرید:
1-تماس های اجتماعی مکرر برقرار کنید. به کمیته های مخصوص فعالیت های دانشجوی ملحق شوید . به کلوب های ورزشی ملحق شوید. به کلوب هایی مانند کلوب روانشناسی ،کلوب اسکی ،یا کلوب عکاسی ملحق شوید
2-با کمرویی مبارزه کنید
3-جسور باشید. عقاید خود را ابراز کنید به افرادی که به نظر می رسد جالب هستند لبخند بزنید و سلام کنید در کافه تریا کنار دیگران نه اینکه تنها در یک گوشه بنشینید.
4- شنونده ی خوبی باشید
5- اجازه دهید دیگران شما را بشناسند
6- خودتان بگویید ارزش دوستی را دارید
7- ازخدمات مرکز مشاوره دانشگاه استفاده کنید