Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
یکشنبه 2 دی 1403 - 20:48

مشکلات زن و شوهری‌تان را حل کنید!

مشکلات زن و شوهری‌تان را حل کنید!

یک دایره وسط اتاق‌نشیمن‌تان تصور کنید، دو صندلی در آن بگذارید و همه مشکلات زن و شوهری‌تان را حل کنید.


آنچه در این مطلب می‌خوانید، از دل حرف‌های این روانپزشک بیرون آمده تا با کمکش به ازدواج رنگ پریده‌تان کمی جان دهید و با شناخت بهتر خود و همسرتان و ال

وقتی کاری از دست‌تان ساخته نیست!
همیشه ریش و قیچی دست شما نیست و نمی‌توانید مسیری که شما و همسرتان از آن می‌گذرید را تغییر دهید. شیوه ارتباط برقرار کردن یا به‌عبارت دیگر، شخصیت تاحدودی در ژن‌های ما نوشته شده است. تفاوت‌های شخصیتی به نیازهای اساسی یا ژنتیکی برمی‌گردد که شدت و قوت متفاوتی دارند. بعضی آدم‌ها نیاز شدیدی به عشق و تعلق خاطر دارند. بعضی دیگر نیاز شدیدی به قدرت و آزادی دارند.

قوه هر نیاز در بدو تولد تعیین می‌شود و تغییر نمی‌کند. برای اینکه بفهمید احتمال خوشبخت شدن‌تان در کنار یک مرد چقدر است باید قوت این نیازها را در وجود خودتان و او ارزیابی کنید. شاید توجه شما هم به این واقعیت جلب شده باشد که تفاوت‌های شخصیتی مردم حتی تفاوت‌های شخصیتی خواهر و برادرها حیرت‌آور است.  بعضی آنها خونگرم، معاشرتی، خوشبین، آزادمنش و عاشق تفریح هستند و عده‌ای آرام، ساکت، محافظه‌کار، بدبین، کنترل کننده و غمگین.

این تفاوت‌ها ته ندارند.  شخصیت بعضی زوج‌ها با هم فرق دارد ولی مکمل یکدیگرند. می‌خواهم بگویم پیدا کردن همسری که با شما جور است و کنار آمدن با همسری که کمی با شما جور نیست، تصادفی نیست. اگرچه محاسبه نیمرخ قوت نیاز خودتان با نیمرخ قوت نیاز کسانی که می‌خواهید با آنها کنار بیایید و معاشرت داشته باشید، محاسبه کاملا دقیقی نیست ولی راهکار عملی خوبی است برای آنکه بفهمید با مردم چطور برخورد می‌کنید و چقدر کنار می‌آیید. شما نه تنها نباید با آدمی که شخصیت او خیلی با شخصیت شما فرق دارد ازدواج کنید بلکه اصولا نباید سراغ آدمی بروید که کنار آمدن با او دشوار است.

راهی برای نجات هست؟
بسیاری از شما متاهل هستید و برخی از شما ممکن است به این فکر افتاده باشید که آیا اگر با هم جور نباشید خیلی دیر نشده است؟ جواب این سوال به این بستگی دارد که چقدر با هم جور نیستید. در بسیاری از موارد، قوت نیازهای شما آنقدر با قوت نیازهای همسرتان فرق ندارد که مشکلات را لاینحل کند. اگر می‌خواهید از کنترل یکدیگر دست بکشید و در روابط‌تان به نظریه انتخاب رو بیاورید، می‌توانید بر سر این تفاوت‌ها مذاکره کنید.

اما برای آنکه مذاکرات‌تان دقیق باشد باید با این تفاوت‌ها آشنا شوید. یعنی بدانید کدام نیاز یا نیازهای شما با هم در تضادند. با داشتن این نوع اطلاعات می‌توانید روی تفاوت‌ها متمرکز شوید و در زمینه‌هایی که با هم جور هستید از هم انتقاد نکنید. اگر من بیش از آنچه شما به من آزادی می‌دهید، آزادی بخواهم، می‌توانیم برسر این تفاوت خود مذاکره کنیم و آنقدر درباره این تفاوت اغراق نکنیم که شما به من بگویید به اندازه کافی به شما عشق نمی‌ورزم.

بخش عاشقانه من ممکن است خوب و مناسب باشد و ربط دادن آن به اختلاف‌نظر خودمان برسر آزادی، احمقانه باشد. تا وقتی تفاوت قوت نیازها شدید نیست، لطمه چندانی به ازدواج طرفین وارد نمی‌کند. نکته مهم طرز برخورد شماست. شما همیشه شانس دارید که در استفاده از نظریه انتخاب موفق عمل کنید. اما در صورت استفاده از کنترل و قوه قهریه، تفاوت همچنان پابرجا خواهد ماند و تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، آن تفاوت را تشدید می‌کند. به این ترتیب پیوسته با او درباره امور جزیی جر و بحث خواهید کرد

چه تفاوت‌هایی با هم دارید؟
یکی از مشکلات شایع زن و شوهرها این است که یکی از آنها محافظه‌کارتر از دیگری است و این معمولا ناشی از تفاوت آنان از لحاظ قوت نیاز به بقاست. برای مثال یکی مال اندوز است و دیگری ولخرج. اگر زوجین از همان ابتدا متوجه این تفاوت نشوند و نقشه‌ای برای مذاکره نداشته باشند، اختلاف آنها خوش‌یمن نخواهد بود. اگر شما درباره تفاوت نظرتان مدام دعوا کنید، یکسره با هم بگومگو خواهید داشت و بگومگوهای شما رفته‌رفته شخصی خواهد شد.

برای نمونه ممکن است به هم بگویید تو اصلا دوستم نداری. بعد آن را ابزاری قرار دهید تا در مورد هر تفاوتی طرف مقابل را با آن سرزنش کنید. شما تا وقتی با هم جروبحث می‌کنید، نمی‌توانید راه‌حلی پیدا کنید. اگر نیاز شما به قدرت در یک حد باشد، هیچ کدام‌تان کوتاه نمی‌آیید و هر دو روی موضع خود پافشاری می‌کنید، بدون اینکه خودتان بدانید روی یک چیز غیرممکن، یعنی تغییر ژن‌های هم اصرار می‌کنید. درحالی که فقط می‌توانید با مذاکره به مصالحه برسید و نظریه انتخاب راهی برای مصالحه است. دعوا و جروبحث و کنترل هم فقط به اختلاف‌ها دامن می‌زند و بس.

به دایره حل وارد شوید
یکی از راه‌های استفاده از نظریه انتخاب در حل مشکلات زناشویی این است که رابطه زناشویی یا هر رابطه دیگری را درون دایره بزرگی که من آن را دایره حل می‌نامم تجسم کنید. می‌توانید دایره فرضی بزرگی را روی کف اتاق تجسم کنید. سپس با همسرتان یک صندلی بردارید و داخل آن دایره بنشینید. در این دایره حل، سه چیز وجود دارد: زن، شوهر و خود ازدواج. توجه داشته باشید که شما براساس تفاوت قوت نیازتان، مواضع مستحکمی گرفته‌اید اما این مواضع آنقدر مستحکم نیستند که نخواهید وارد دایره حل شوید. وقتی قبول می‌کنید به این دایره وارد شوید، قبول کرده‌اید که زندگی مشترک و ازدواج‌تان از خواسته‌های فردی شما مهم‌تر است. در ضمن هر دو نفرتان با نظریه انتخاب هم آشنا هستید.

شما می‌دانید که اگر به یکدیگر زور بگویید ممکن است شخص ضعیف‌تر از دایره حل بیرون بیفتد یا خودش بخواهد از آن خارج شود.تا وقتی در این دایره قرار ندارید حق مذاکره ندارید و فقط می‌توانید با هم جروبحث کنید. شما به این دلیل وارد این دایره شده‌اید که وقتی یک نفر یا هر دونفرتان بیرون از آن هستید، ‌مشکلات زناشویی شما لاینحل می‌مانند. زندگی مشترک شما مجروح شده و خونریزی دارد.

البته این جراحت مرگبار نیست ولی آنقدر ادامه دارد تا یک نفر از شما یا هر دو نفرتان از این دایره خارج شوید. اکثر ازدواج‌ها چنین سرنوشتی دارند یعنی خونریزی آرام ادامه می‌یابد تا بمیرند چون طرفین نمی‌خواهند دوباره وارد دایره شوند. وقتی طرفین آنقدر ناراضی هستند که هر دو از دایره خارج می‌شوند، جراحت موردنظر شدید و غالبا مرگبار می‌شود. چنین جراحتی نشان می‌دهد که رابطه زناشویی طرفین خونریزی شدیدی دارد و عن‌قریب تمام خواهد کرد.

به این دایره پشت نکنید
زن و شوهری که با نظریه انتخاب آشنا هستند را هم مجبور نمی‌کنند کاری که دوست ندارند انجام دهند. وقتی وارد دایره حل می‌شوند درواقع موافقت کرده‌اند که رابطه زناشویی خود را مجروح نکنند. آنها صرف‌نظر از شدت اختلاف‌نظر خود باید در این دایره بمانند و در مورد تفاوت و اختلاف خود مذاکره کنند. یکی حرفی می‌زند و دیگری موافقت می‌کند. درمورد پول با هم اختلاف دارید.

دلیل آن هم این است که نیاز به بقا در یکی از ما بیشتر از دیگری است، ولی معنای این تفاوت آن نیست که ما نمی‌توانیم با هم مذاکره کنیم. ما هر دو می‌دانیم بحث و سرزنش یکدیگر سودی ندارد. ما باید در این دایره بمانیم و حرف بزنیم و ببینیم چقدر حاضریم از مجروح کردن یا کشتن زندگی مشترک خود پرهیز کنیم. در این دایره طرفین نظر خود را درمورد کارهایی که به‌نفع زندگی مشترک است بازگو می‌کنند. آنها باید در محدوده این دایره با یکدیگر مصالحه کنند. مهم این است که دایره‌ای دارند که هر دو‌شان می‌دانند هر زمان می‌توانند از آن استفاده کنند.

اگر در اولین قدم نتوانستند مصالحه کنند، یکی از آنها یا هر دو نفرشان باید بگوید چیزی که الان می‌خواهم مهم‌تر از زندگی مشترک است. باید الان از دایره بیرون بروم و فردا دوباره وارد آن شوم. این یک امتحان است. فرض کنیم چند شب به خودشان فرصت می‌دهند تا در این باره فکر کنند. حالا هر دو باید آماده باشند که بگویند ماندن در این دایره از هر چیزی مهم‌تر است.

ارسال نظر