همسران انگیزه های مختلف و دلایل متعددی برای تغییر دادن و اصلاح کردن طرف مقابل شان دارند:
گاهی با ادعای دوست داشتن متمایلند همسرشان را تغییر دهند ، گاهی از روی شرمندگی، دوست دارند تغییرش دهند و گاهی اوقات نیز از انتخاب و ازدواج شان پشیمان شده و دچار بیماری مقایسه می شوند و سعی می کنند با ایجاد اصلاحاتی، همسرشان را وفق مرادشان سازند.
علت تمایل به تغییر هر چه باشد، اصرار به اصلاح طرف مقابل، مایه بدبختی بسیاری از زندگی های زناشویی می شود.
گل بی عیب، فقط ...؟!
روزی که برای اولین بار تلفن همراه به دست تان گرفتید هرگز تصور نمی کردید که روزی از دست آن عاصی شوید!
آخر شما آن را برای تلفن های اضطرای، اینترنت، ارتباط سریع و... تهیه کرده بودید اما حالا پیام های وقت و بی وقت تبلیغاتی و یا دوستانه امان تان را بریده است! دیگر وقت استراحت ندارید چرا که خاموش کردن و یا رد پاسخ زدن موجب رنجش اطرافیانتان می شود! و... شما تلفن همراه تان را هم دوست دارید هم دوست ندارید!! این خنده دار نیست؟!
روابط ما بالخص روابط نزدیکی چون همسری نیز، چنین حکمی دارند . همان طور که قدیمی تر ها می گفتند گل بی عیب فقط خداست... پس باید بپذیرید که هر نقطه قوتی، یک ضعف دارد و صد البته فراموش نکنید، هر نقطه مثبتی، علیرغم یک ضعف اساسی که به همراه دارد تنها با آن نیز می تواند معنا و مفهوم پیدا کند !
دلخواه دیروزتان، ناخواستنی امروزتان است!
به این سوال، به طور خصوصی اما بی رودربایستی پاسخ دهید: چرا عاشق همسرتان شدید؟!
دقیقا علت عاشق شدن تان را به یاد آورید!
درست است تعجب نکنید! دقیقا همان چیزی که دلیل علاقه مندی شما به همسرتان بوده، هم اکنون منجر به ناراحتی و دلخوری تان شده است. این حقیقت، یک اصل بنیادین در روابط زناشویی است؛علت جذب، سال های بعد دلیلی بر دفع و دوری می شود. اگر به این دلیل عاشق همسرتان شدید که بسیار آرام و ساکت است، سال های بعد ملتمسانه دوست خواهید داشت که او بشاش باشد چرا که از سرد و بی عاطفه بودنش خسته شده اید! اگر عاشق خوش مشربی و گشاده رویی همسرتان شده اید، اکنون دوست دارید برای لحظه ای هم شده، سکوت اختیار کند و هیچ نگوید. اگر عاشق جدیت و تلاش همسرتان شدید، امروز دوستدار آنید که لحظه ای قرار داشته باشد و دست از کوشش و مجاهدت بردارد!
یادتان باشد، ویژگی مورد اکراه امروز، همان خواستنی دیروزتان بوده است!
فکر "تغییر دادن همسر" را برای همیشه دور بیندازید
اگر خواهان یک ازدواج شاد، آرام و موفق هستید، باید اراده جزم کنید و خط قرمز پررنگی بر تصور اشتباه " تغییر و اصلاح همسر" بکشید. بله، شما باید دست از اصلاح کردن همسرتان بردارید و او را آنگونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید.
اصلاح کردن و یا تغییر دادن همسر به دو دلیل اندیشه ای بس عبث و ساده اندیشانه است:
اول این که شما هرگز نمی توانید؛ دوم آنکه انسان ها چون خانه های قدیمی هستند، اگر جایی از آنها را ترمیم و درست کنید، بی شک چیزی دیگری در آنها ویران و نابود می شود.
بپذیرید که؛ شما هرگز نمی توانید همسرتان را اصلاح کنید چون تغییر دادن دیگران، یک کار درونی است و انگیزه ای درونی نیز می خواهد پس هیچ وقت نمی توان کسی را از بیرون و بالاجبار مجبور به تغییر کرد.
همسرت را با تمام نقصهایش قبول کن!
پیش از ازدواج باید او را به طور دقیق زیر ذره بین می گذاشتید و رصدش می کردید! حالا که دیگر ازدواج کرده اید، چشم و گوش هایتان را ببندید و دست از ازریابی کردن بردارید. انتقاد و سرزنش شما بی فایده است. بپذیرید که دیگر زمان درست کردن همسرتان تمام شده است! چه بخواهید و چه نخواهید با اصرار به تغییر و اصلاح، نه تنها ره به جایی نمی برید بلکه از ترکستان هم سر در می آوردید!
از مرکب قضاوت پائین بیائید! حس نقاشی را داشته باشید که می خواهد تصویر زیبایی را خلق کند، اولین اصل موفقیت هنرمند نقاش، آن است که همه چیز را همانطور که هست، قبول کنید. پس نقاش ماهر همسرتان شوید. به جای اصلاح همسرتان، او را همان طور که هست بپذیرید و به همسرتان نیز بفهمانید که او را آنطورکه هست، با تمام نقاط مثبت و منفی که دارد، قبول کرده اید و با وجود نقص هایش، او را بی نقص می بینید و کل مجموعه وجودی او را دوست دارید و عاشقش هستید.
دیر و زود دارد اما سوخت و ساز ندارد!
وقتی همسرتان را بپذیرید و تحسینش کنید، معجزه دلخواهتان اتفاق می افتد. او را تحسین و راهنمایی کنید. به او آموزش دهید و خود الگو مساعدی باشید.
اما یادتان باشد هرگز مجبور به تغییرش نکنید. او را دوست داشته باشید و رهایش کنید اما برای اصلاح او فضا دهید. بی گمان همسرتان با پذیرش خود خواهد توانست بر خلقیات و ویژگی های نه چندان مناسب خویش رنگ و لعاب ویژه ای بخشد شاید بدان سان که شما طالب و خواهان آنید! البته اگر عجله نکنید و سرکوفتش نزنید و او را به همان گونه که هست دوست داشته باشد!
منبع: تبیان