غم و شادي دو مفهموم شناخته شده در ميان انسانهاست. افراد بشر با تمام تفاوتها و تمايزاتي كه در ميانشان حاكم است درك يكساني از مفهوم غم و شادي دارند. برخي اوقات علل و عوامل به وجود آورنده غم و شادي براي فرد شناخته شده است در حالي كه در پارهاي از اوقات اين علل و عوامل براي وي ناشناخته ميماند. دقت در علل به وجود آورنده اين دو حالت روحي كمك شاياني به كنترل آنها مينمايد
بهطور كلي ميتوان گفت پيروي از فرامين الهي سبب از بين رفتن اندوه و ناراحتي ميشود. چرا كه دين عهدهدار بهره مندسازي افراد از زندگي پاك و آرام است و اين زندگي به وجود نميآيد مگر بهواسطه رهايي از اندوه آزاردهنده و مضر. دنياخواهي
حضور در جهان مادی نيازمند بهره مندي از نعمتهاي الهي است. ماداميكه بهره مندي از دنيا براي گذراندن و عبور از زندگي مادي و نيل به سعادت و سراي اخروي است؛ بدان سفارش شده است. اما آنجا كه بهرهمندي از دنيا تنها براي همين جهان مادي، بدون در نظر گرفتن سراي باقي است از آن نكوهش شده است. فردي كه حيات را تنها زندگي دنيوي ميداند يا آنكه از آخرت غافل ميشود تمام هم و غم اش دنيا ميشود و تمام تلاشش رسيدن به اهداف دنيوي ميگردد، علاوه بر آنكه در اين تلاش و دستيابي ممكن است فرامين الهي را زير پا نهد؛ گاه در رسيدن به اهدافش ناكام ميماند و اين ناكاميو نافرجاميسبب ناراحتي و اندوهش ميشود. دنيا خواهي و شيفته دنيا شدن از عوامل به وجود آورنده اندوه دانسته شده است.
لذتگرایی
گاه افراد علاقهمند به انجام اموري هستند كه لذت لحظهاي بر آنها به دنبال ميآورد، پارهاي از اين امور به سبب مخالفت با فرامين الهي و بخشي از آنها به دليل آسيب و اذيتهايي كه به همراه ميآورند موجبات غم و ناراحتي دراز مدت شخص را فراهم ميآورند. مانند فردي كه با سرعت زياد در جاده حركت ميكند و سرعت بالايش منجر به تصادف ميشود. اجتناب از لذتهاي زودگذري كه تبعات سخت و سنگين دنيوي يا اخروي به دنبال دارد سبب عدم ايجاد ناراحتي و اضطراب را از شخص دور میکند. پيامبر گرامياسلام (ص) در اين باره فرمودهاند: بسا لذتى كه دمى بپايد اما اندوهى دراز بر جاى گذارد.
حسادت
خير و نيكي را تنها براي خود خواستن و خيرخواه ديگران نبودن، فرد را مضطرب و پريشان ميكند. فردي كه پيشرفت و خوبي را فقط براي خود ميخواهد، از مشاهده موفقيتها و پيشرفتهاي ديگران ناراحت ميشود. حسود گرچه در تلاش است تا مانع خير و پيشرفت ديگران شود اما بيشترين ضرر و اذيت را براي خودش به ارمغان ميآورد. امام علي (ع) در اين باره ميفرمايند: «ستمگرى نديدم كه به ستمديده مانندهتر باشد مگر حسود؟ او جانى خسته دارد و دلى سرگشته و اندوهى پيوسته».
كمكاري
كم كاري، موجب از دست دادن فرصتها و مانع پيشرفت اشخاص ميشود. گاه فرد كم كار پس از گذر سالها، نتيجه كم كاري و سستي اش را ميبيند و همين امر او را ناراحت و غمگين ميکند. مغتنم شمردن فرصتها و تلاش براي صعود به مراتب عالي مانع از اندوه و ناراحتي در آينده ميشود. امير المومنين (ع) كم كاري را مايه اندوه و ناراحتي شمردهاند. در روايتي از ايشان آمده است: هر كه در عمل كوتاهى كند، به اندوه گرفتارايد. (نهج البلاغه، شريف الرضي محمد بن حسين، نسخه صبحي صالح، ص۴۹۱، ح۱۲۷)
حضور در جهان مادی نيازمند بهره مندي از نعمتهاي الهي است. ماداميكه بهره مندي از دنيا براي گذراندن و عبور از زندگي مادي و نيل به سعادت و سراي اخروي است؛ بدان سفارش شده است. اما آنجا كه بهرهمندي از دنيا تنها براي همين جهان مادي، بدون در نظر گرفتن سراي باقي است از آن نكوهش شده است. فردي كه حيات را تنها زندگي دنيوي ميداند يا آنكه از آخرت غافل ميشود تمام هم و غم اش دنيا ميشود و تمام تلاشش رسيدن به اهداف دنيوي ميگردد، علاوه بر آنكه در اين تلاش و دستيابي ممكن است فرامين الهي را زير پا نهد؛ گاه در رسيدن به اهدافش ناكام ميماند و اين ناكاميو نافرجاميسبب ناراحتي و اندوهش ميشود. دنيا خواهي و شيفته دنيا شدن از عوامل به وجود آورنده اندوه دانسته شده است.
لذتگرایی
گاه افراد علاقهمند به انجام اموري هستند كه لذت لحظهاي بر آنها به دنبال ميآورد، پارهاي از اين امور به سبب مخالفت با فرامين الهي و بخشي از آنها به دليل آسيب و اذيتهايي كه به همراه ميآورند موجبات غم و ناراحتي دراز مدت شخص را فراهم ميآورند. مانند فردي كه با سرعت زياد در جاده حركت ميكند و سرعت بالايش منجر به تصادف ميشود. اجتناب از لذتهاي زودگذري كه تبعات سخت و سنگين دنيوي يا اخروي به دنبال دارد سبب عدم ايجاد ناراحتي و اضطراب را از شخص دور میکند. پيامبر گرامياسلام (ص) در اين باره فرمودهاند: بسا لذتى كه دمى بپايد اما اندوهى دراز بر جاى گذارد.
حسادت
خير و نيكي را تنها براي خود خواستن و خيرخواه ديگران نبودن، فرد را مضطرب و پريشان ميكند. فردي كه پيشرفت و خوبي را فقط براي خود ميخواهد، از مشاهده موفقيتها و پيشرفتهاي ديگران ناراحت ميشود. حسود گرچه در تلاش است تا مانع خير و پيشرفت ديگران شود اما بيشترين ضرر و اذيت را براي خودش به ارمغان ميآورد. امام علي (ع) در اين باره ميفرمايند: «ستمگرى نديدم كه به ستمديده مانندهتر باشد مگر حسود؟ او جانى خسته دارد و دلى سرگشته و اندوهى پيوسته».
كمكاري
كم كاري، موجب از دست دادن فرصتها و مانع پيشرفت اشخاص ميشود. گاه فرد كم كار پس از گذر سالها، نتيجه كم كاري و سستي اش را ميبيند و همين امر او را ناراحت و غمگين ميکند. مغتنم شمردن فرصتها و تلاش براي صعود به مراتب عالي مانع از اندوه و ناراحتي در آينده ميشود. امير المومنين (ع) كم كاري را مايه اندوه و ناراحتي شمردهاند. در روايتي از ايشان آمده است: هر كه در عمل كوتاهى كند، به اندوه گرفتارايد. (نهج البلاغه، شريف الرضي محمد بن حسين، نسخه صبحي صالح، ص۴۹۱، ح۱۲۷)
اميد به مردم
چشم حسرت به زندگي و اموال ديگران داشتن فرد را ناراحت و پريشان ميكند. اين ناراحتي گاه به سبب مقايسه خود با ديگران و گاه به سبب انتظار و توقع بهره مندي از اموال و داراييهاي آنان به وجود ميآيد كه در هر دو صورت برآورده نشدن خواسته فرد او را اندوهگين ميکند.
چشم حسرت به زندگي و اموال ديگران داشتن فرد را ناراحت و پريشان ميكند. اين ناراحتي گاه به سبب مقايسه خود با ديگران و گاه به سبب انتظار و توقع بهره مندي از اموال و داراييهاي آنان به وجود ميآيد كه در هر دو صورت برآورده نشدن خواسته فرد او را اندوهگين ميکند.
امام صادق(ع) فرمود: وقتى آيه ۸۸ سوره حجر نازل شد که «اگر بعضى از مردان و زنانشان را به چيزى بهره ور ساختهايم، تو بدان چشم مدوز و غم آن را مخور و در برابر مومنان فروتن باش» پيامبر خدا (ص) گفت: كسى كه به دلدارى دادن خدا آرام نگيرد جانش بر دنيا حسرتها خورد و هر كه چشمش به داراييهاى ديگران باشد، اندوهش بسيار شود و ناراحتيش بهبود نيابد.
جمعبندي
غم و اندوه و حسرتها همه ناشي از دنيا خواهي است، ناشي از اين است كه ما به دنيا نگاهي ابدي داريم، از نعمتهايش هر چه بيشتر ميخواهيم و قانع نميشويم، اين نگاه موجب حسادتها، حسرتها، كدورتها و رنجشها ميشود كه براي ما اندوه و غم فراهم ميكند و راه رهايي از اين اندوه بيتوجهي به دنياست.
جمعبندي
غم و اندوه و حسرتها همه ناشي از دنيا خواهي است، ناشي از اين است كه ما به دنيا نگاهي ابدي داريم، از نعمتهايش هر چه بيشتر ميخواهيم و قانع نميشويم، اين نگاه موجب حسادتها، حسرتها، كدورتها و رنجشها ميشود كه براي ما اندوه و غم فراهم ميكند و راه رهايي از اين اندوه بيتوجهي به دنياست.