مردی پايین کوه ایستاده بود و با حسرت به قله نگاه میکرد. صاحبدلی از کنارش گذشت و با کنجکاوی دلیل نگاه حسرتبارش را پرسید...
مرد گفت: "دلم میخواست میتوانستم آن بالا باشم!؟" صاحبدل پاسخ داد: "کافی است همزمان با این آرزو دلت نخواهد این پايین باشی!"
اگر در جمله پرمعنای صاحبدل دقت کنیم به نکتهای بسیار ارزشمند در زندگی پی میبریم! ما میدانیم چه میخواهیم اما از آنچه نمیخواهیم اطلاعات زیادی نداریم و علت اصلی در جا زدن و پیشرفت نکردن بسیاری از ما در عرصههای مختلف زندگی همین اطلاع نداشتن از نخواستنهایمان است.
بسیاری از افراد هستند که به خاطر شرایط غیرقابل پیشبینی محیط و اجتماع ناگهان صاحب ثروت کلانی شدهاند. آنها میخواستند ثروتمند شوند و دست طبیعت با انتقال میراثی کلان و یا بالا بردن قيمت زمینی کمارزش ناگهان پولی هنگفت را در دامن آنها انداخته است. اکثر این اشخاص قادر به درست خرج کردن این پول نیستند. کمی تجملات، خرید وسایلی مدرن و زمین و ماشینی جدید و بعد هم افراط در تفریح! آنها با سرعتی غیرقابل باور خود را به سوی فقر و ناداری میکشانند و اندک زمانی بعد دوباره به همان وضعیت ناداری اولیه برمیگردند. چرا!؟ چون نمیدانستند که همزمان با ورود به جرگه ثروتمندان باید یکسری از رفتارها، آرزوها و ناکامی های زمان ناداری را نخواهند و دنبال نکنند!
به راستی کسی که پايین قله ایستاده چگونه میتواند همزمان به سمت بالا حرکت کند. او برای حرکت به سمت بالا در اولین گام باید زمین پايین دره را رها کند و خود را روی دامنه کوه به سمت بالا بکشاند. داشتن همزمان قله و زمین پای کوه، میسر نیست و این نکتهای کلیدی است که متاسفانه بسیاری از انسانها از آن غافلند!
همین الان کاغذی بردارید. با خطکش و مداد آن را دو قسمت کنید و در یک بخش خواستنها و آرزوهای خود و در نیمه دیگر نخواستنهای خود را بنویسید. خواهید دید که موقع نوشتن نخواستنها دچار مشکل میشوید. چرا؟! چون یک عمر تمام ذهن خود را فقط روی خواستن و طلب کردن متمرکز کردهایم و خودمان را از آنچه نباید بخواهیم غافل ساختهایم.
ما باید تنبلی را نخواهیم. یاس و ناامیدی و افسردگی را طلب نکنیم. ورود احساس حرص و طمع و حسد و کینه و خشم و عقده را به بدن خود آرزو نکنیم. تمنای لذت کورکورانه و خوشی و سرمستی ناهشیارانه را در اعماق وجودمان جستوجو نکنیم. ضعیف شدن و به ضعیفان آزار رساندن را نخواهیم و اگر آرزوی همچون شیر شجاع بودن را در سر میپرورانیم همزمان وسوسه حفظ و نگه داشتن دل ترسوی خرگوش را هم نخواهیم.
این ایام بسیاری از زنان و مردان مسن و حتی جوانان، دچار مشکل چاقی و بدفرمی بدن به واسطه عدم تحرک و تنبلی شدیدند. خیلی از آنها میخواهند و در واقع به شدت آرزومند داشتن بدنی متناسب و ورزیدهاند. اما در عین حال علاقهای به ترک شیوه تغذیه و حرکتی خود ندارند. به همین خاطر در جستوجوی روشهای کپسولی و کوتاهمدت و بیزحمت لاغری و تناسب میگردند. آنها میخواهند مثل همیشه و طبق عادت روزمره تا میتوانند بخورند و حرکتی هم نداشته باشند و در عین حال چاق نشوند. یعنی در یک کلام میخواهند الان خودشان را حفظ کنند و در عین حال به شکل مورد نظر خودشان هم برسند. آیا به راستی این نوع خواستن جواب میدهد!؟ این اشخاص باید از فرم فعلی بدنشان احساس بیزاری و نفرت کنند. وقتی به شکم بزرگ خود خیره میشوند باید آن را زشت ببینند و آرزوی نداشتن آن را کنند. باید ابتدا این شکم بزرگ، این پاهای پرچرب و این بدن را نخواهند و بعد به تلاش برای رسیدن به اندام متناسب آرمانی خود برخیزند. داشتن هر دو فرم به طور همزمان امکانپذیر نیست. برای رفتن به اعماق دریا باید ساحل را نخواست و برای رفتن به سمت آسمان باید ابتدا از زمین دل کند.
اگر دانشآموز هستید و پشت کنکور، و امیدوارید سال بعد نتیجه خوبی بگیرید، باید در وضعیت فعلی و برنامه روزانه خود تغییراتی اساسی ایجاد کنید. با شیوه درس خواندن یکی دو ساعت در روز آن هم با حواسپرتی هرگز نمیتوان در رقابت با افراد قدرتمند و صاحب اراده جایگاه ارزشمندی به دست آورد. باید قید خواب و استراحت و دوست و رفیق و فیلم و بسیاری از تفریحات را زد و در حقیقت از بنیان فرد دیگری شد. اگر قرار است به سمت قله بروی باید دست و پایت را برای کنده شدن از زمین و گام زدن در دامنههای پرفراز و نشیب آماده کنی. خواستن نمره قبولی در هر آزموني در زندگی مستلزم نخواستن و دل کندن از بسیاری مطالبات عادی روزمره است.
اگر دقیقا بدانید چه نمیخواهید در انتخاب همسر مناسب فریب نمیخورید. چرا که شاید فرد پیشنهادی دارای بعضی از ايدهآلهاي شما باشد اما اگر در نخواستنهای خود شفاف و صریح باشید ممکن است بسیاری از رفتارهايي را که هرگز نمیخواهید قبل از ازدواج در وجود او ببینید و کورکورانه تصمیم نگیرید. اگر در زندگی زناشویی خود از خواستنها و نخواستنهای همسر خود مطلع باشید میتوانید رفتاری معقولتر در برخورد با همسر و خانواده از خود نشان دهید. شاید همسر شما جذابیت و شکل ظاهرتان را تحسین کند ولی در نظر داشته باشید که او خیلی از چیزهای دیگر را نمیخواهد از جمله سادهلوحی، خندیدن بیدلیل، زود عصبانی شدن، افشای اسرار خانوادگی، گرم گرفتن با غریبهها و بسیاری از نخواستنهای دیگر. در این مواقع اگر بدانید نخواستن های او چیست میتوانید عاقلانهتر عمل کنید و کمتر خود را در معرض توهین و اتهام و رفتار سرد او و اطرافیان قرار دهید.
در محل کار باید دقیقا بدانید که انتظار شما از همکاران چیست و کاملا صریح نخواستنهای خود را به شیوههای مختلف به اطلاع دیگران برسانید. اگر دیگران بدانند خط قرمزهای شما چیست، مسلما از آن خطوط ممنوعه عبور نمیکنند. اگر خوب به مزاحمتهای همکاران در محل کار دقت کنیم میبینیم مقصر اصلی خود ما هستیم که صریح و روشن به آنها نگفتهایم چه چیزهایی را واقعا نمیخواهیم!
به متن دعاها و مناجات سنگین و اثرگذار در فرهنگهای مختلف توجه کنید. دعاکننده بسیاری اوقات قبل از اینکه تقاضایی را مطرح کند از خالق کاینات میخواهد که ناخواستنیهایش را از زندگی او دور سازد. در فرازهای بسیاری از این دعاها و نیایشها فرد دعاکننده از خالق هستی میخواهد که سیاهی و رفتارهای نامناسب را از زندگی او محو کند، چون آنها را نمیخواهد. به راستی وقتی انسان در ارتباط با خدای خودش هم مشخص کند که چه چیزهایی را نمیخواهد، طبیعی است که دعاهایش رنگ و بویی صادقانهتر به خود میگیرند
بنابراین همین الان هر چند سخت و مشکل به نظر میرسد ولی در حوزههای مختلف زندگی خود، از شاخه تحصیلات و شغل و درآمد گرفته تا حوزه معنوی و خانوادگی و اجتماعی سعی کنید در کنار خواسته ها و آرزوهای خود، نخواستنها و نطلبیدنهای خودتان را هم لیست کنید. خواهید دید که فقط با مشخص کردن نخواستنها آرامشی عمیق بر وجودتان حاکم شده و سنگینی باری نامریی از دوشتان برداشته میشود. شما در واقع با مشخص کردن نخواستنها زمین را رها میکنید و به سمت آسمان اوج میگیرید. این شرط اساسی پرواز به سمت قله است!