Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
پنجشنبه 1 آذر 1403 - 17:45

مراقب «سرما خوردگی روانی» باشيد

مراقب «سرما خوردگی روانی» باشيد

اگرچه هر کدام از ما گاهی اوقات احساس غمگینی یا ناراحتی می کنیم؛ اما چنانچه این احساسات شدید شوند و برای مدت زمان طولانی باقی بمانند و عملکردهای روزمره زندگی ما را دچار مشکل کنند ممکن است مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شده باشیم.

اختلال افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی یکی از شایع‌ترین تشخیص‌های روانپزشکی است؛ چیزی که از آن به عنوان «سرما خوردگی روانی» یاد می‌شود.
 افسردگى چيزى نيست كه در افراد غير معمول يا ديوانه رخ دهد، افزود: افسردگى در همه رخ مى‏دهد. همراه با اضطراب (كه بيشتر از افسردگى رخ مى‏دهد)، سرماخوردگى شايع مشكلات هيجانى است

هر سال، تعداد زيادى از افراد از افسردگى اساسى رنج مى‏برند، 25 در صد زنان و 12 در صد مردان در طول عمرشان از دوره افسردگى اساسى رنج خواهند برد. شانس عود دوره ديگر بعد از دوره اوليه بالاست. خوشبختانه، درمان‏هاى بسيارى وجود دارد كه مى‏تواند به‏طور معنى‏دارى احتمال بازگشت را كاهش دهند.
 دلايل احتمالى اين است كه زنان تمايل بيش ترى به تأييد احساس غمگينى و خود انتقادى دارند در حالى كه مردان ممكن است ماسك بزنند يا افسردگى خودشان را پشت مشكلات ديگر مانند سوء مصرف الكل و دارو پنهان كنند.
علاوه بر اين، اغلب زنان از سن اوليه ياد مى‏گيرند نااميد و وابسته باشند. هم‏چنين زنان نسبت به مردان با پاداش کمتر كنترل مى‏شوند و دستاورهايشان اغلب بيشتر ناديده گرفته مى‏شود.

*** علائم اختلال افسردگی اساسی چيست؟
 خلق افسرده مانند: احساس غمگینی، درماندگی، احساس پوچی و همچنین گریه کردن بی‌مورد؛ کاهش قابل ملاحظه علاقه نسبت به تمام فعالیت ها یا فقدان احساس لذت؛ احساس بی‌ارزشی یا گناه بیجا؛ کاهش تمرکز و به دنبال آن کاهش قدرت تفکر و تصمیم گیری؛ خستگی یا فقدان انرژی؛ کاهش یا افزایش اشتها؛ بی‌خوابی یا پرخوابی که بی‌خوابی شایع تر است؛ کندی روانی حرکتی؛‌کاهش یا افزایش میل جنسی که کاهش آن شایع تر است؛ افکار خودکشی از جمله علائم اختلال افسردگی اساسی است.

*** عوامل ابتلا به افسردگي را بشناسيم
شيباني دلیل ابتلا به افسردگی را ترکیبی از عوامل ژنتیکی، جسمی، محیطی و روانشناختی دانست و در خصوص عوامل ژنتیکی گفت: ثابت شده است که در بعضى از اقوام و خانواده‌ها افسردگى شایعتر بوده ولى وجود یک فرد افسرده در یک خانواده لزوماً دلیل بر وقوع این امر در بقیه اعضاء خانواده نمی‌باشد. اما هرچه درجه خویشاوندى نزدیکتر باشد، به همان نسبت آسیب‌پذیرى براى افسردگى بیشتر می‌شود.


وي با بيان اينكه تغییرات زیستى متعددى در مغز افراد افسرده روى می‌دهد، افزود: این تغییرات (جزو عوامل جسمي است) شامل تغییر در ارتباطات عصبى، سیستم غدد درون‌ریز و هورمونها (مثل مشکلات تیروئید)، تغییر در سیستم انتقال‌دهنده‌هاى عصبی (مثل سروتونین) و تغییر در فعالیتهاى الکتریکى مغز است. همچنین مصرف بعضی داروها (مثل داروهای مربوط به فشارخون) یا الکل یا مواد با افسردگی مرتبط هستند.
اين روانشناس باليني درباره عوامل روانشناختی بيان كرد: افرادى که داراى افکار منفى در مورد خود، زندگى و آینده هستند، دچار افسردگى می‌گردند. این افراد به جنبه منفى هر چیزى فکر می‌کنند و به نقایص خود خیلى توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه می‌کنند. نکته مهم اینکه این افراد هر نوع اطلاعات را سوء تعبیر می‌کنند.


وي با تاكيد بر اينكه ما افسردگى را چند عاملى در نظر مى‏گيريم، بدين معنى كه عوامل مختلفى علت آن است، ادامه داد: اين عوامل مى‏تواند زيست شيمى، ميان‏فردى، رفتارى يا شناختى باشد. افسردگى مى‏تواند در هر شخصى توسط هر يك از اين زمينه‏ها ايجاد شود، اما احتمالاً توسط تركيبى از تمام اين زمينه‏ها ايجاد مى‏گردد. شيباني در پايان با تاكيد بر اينكه عوامل زيست شيمى مى‏تواند شامل آمادگى ژنتيكى خانوادگى و شيمى مغز باشد، اظهارداشت: تعارض و فقدان‏ها در روابط ميان‏فردى مى‏تواند عاملى در ايجاد افسردگى باشد و عوامل رفتارى مانند افزايش استرس و كاهش تجارب لذت‏بخش و مثبت نیز مى‏توانند منجر به افسردگى شوند. عوامل شناختى شامل شيوه‏هاى تفكر ناسازگارانه و تحريف شده مختلف است.*** عوامل ابتلا به افسردگي را بشناسيم
شيباني دلیل ابتلا به افسردگی را ترکیبی از عوامل ژنتیکی، جسمی، محیطی و روانشناختی دانست و در خصوص عوامل ژنتیکی گفت: ثابت شده است که در بعضى از اقوام و خانواده‌ها افسردگى شایعتر بوده ولى وجود یک فرد افسرده در یک خانواده لزوماً دلیل بر وقوع این امر در بقیه اعضاء خانواده نمی‌باشد. اما هرچه درجه خویشاوندى نزدیکتر باشد، به همان نسبت آسیب‌پذیرى براى افسردگى بیشتر می‌شود.


وي با بيان اينكه تغییرات زیستى متعددى در مغز افراد افسرده روى می‌دهد، افزود: این تغییرات (جزو عوامل جسمي است) شامل تغییر در ارتباطات عصبى، سیستم غدد درون‌ریز و هورمونها (مثل مشکلات تیروئید)، تغییر در سیستم انتقال‌دهنده‌هاى عصبی (مثل سروتونین) و تغییر در فعالیتهاى الکتریکى مغز است. همچنین مصرف بعضی داروها (مثل داروهای مربوط به فشارخون) یا الکل یا مواد با افسردگی مرتبط هستند.
اين روانشناس باليني درباره عوامل روانشناختی بيان كرد: افرادى که داراى افکار منفى در مورد خود، زندگى و آینده هستند، دچار افسردگى می‌گردند. این افراد به جنبه منفى هر چیزى فکر می‌کنند و به نقایص خود خیلى توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه می‌کنند. نکته مهم اینکه این افراد هر نوع اطلاعات را سوء تعبیر می‌کنند.


وي با تاكيد بر اينكه ما افسردگى را چند عاملى در نظر مى‏گيريم، بدين معنى كه عوامل مختلفى علت آن است، ادامه داد: اين عوامل مى‏تواند زيست شيمى، ميان‏فردى، رفتارى يا شناختى باشد. افسردگى مى‏تواند در هر شخصى توسط هر يك از اين زمينه‏ها ايجاد شود، اما احتمالاً توسط تركيبى از تمام اين زمينه‏ها ايجاد مى‏گردد. شيباني در پايان با تاكيد بر اينكه عوامل زيست شيمى مى‏تواند شامل آمادگى ژنتيكى خانوادگى و شيمى مغز باشد، اظهارداشت: تعارض و فقدان‏ها در روابط ميان‏فردى مى‏تواند عاملى در ايجاد افسردگى باشد و عوامل رفتارى مانند افزايش استرس و كاهش تجارب لذت‏بخش و مثبت نیز مى‏توانند منجر به افسردگى شوند. عوامل شناختى شامل شيوه‏هاى تفكر ناسازگارانه و تحريف شده مختلف است]

عوامل ابتلا به افسردگي را بشناسيم
ثابت شده است که در بعضى از اقوام و خانواده‌ها افسردگى شایعتر بوده ولى وجود یک فرد افسرده در یک خانواده لزوماً دلیل بر وقوع این امر در بقیه اعضاء خانواده نمی‌باشد. اما هرچه درجه خویشاوندى نزدیکتر باشد، به همان نسبت آسیب‌پذیرى براى افسردگى بیشتر می‌شود.


تغییرات زیستى متعددى در مغز افراد افسرده روى می‌دهد،  این تغییرات (جزو عوامل جسمي است) شامل تغییر در ارتباطات عصبى، سیستم غدد درون‌ریز و هورمونها (مثل مشکلات تیروئید)، تغییر در سیستم انتقال‌دهنده‌هاى عصبی (مثل سروتونین) و تغییر در فعالیتهاى الکتریکى مغز است. همچنین مصرف بعضی داروها (مثل داروهای مربوط به فشارخون) یا الکل یا مواد با افسردگی مرتبط هستند.
افرادى که داراى افکار منفى در مورد خود، زندگى و آینده هستند، دچار افسردگى می‌گردند. این افراد به جنبه منفى هر چیزى فکر می‌کنند و به نقایص خود خیلى توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه می‌کنند. نکته مهم اینکه این افراد هر نوع اطلاعات را سوء تعبیر می‌کنند.


ما افسردگى را چند عاملى در نظر مى‏گيريم، بدين معنى كه عوامل مختلفى علت آن است،  اين عوامل مى‏تواند زيست شيمى، ميان‏فردى، رفتارى يا شناختى باشد. افسردگى مى‏تواند در هر شخصى توسط هر يك از اين زمينه‏ها ايجاد شود، اما احتمالاً توسط تركيبى از تمام اين زمينه‏ها ايجاد مى‏گردد. شيباني در پايان با تاكيد بر اينكه عوامل زيست شيمى مى‏تواند شامل آمادگى ژنتيكى خانوادگى و شيمى مغز باشد، اظهارداشت: تعارض و فقدان‏ها در روابط ميان‏فردى مى‏تواند عاملى در ايجاد افسردگى باشد و عوامل رفتارى مانند افزايش استرس و كاهش تجارب لذت‏بخش و مثبت نیز مى‏توانند منجر به افسردگى شوند. عوامل شناختى شامل شيوه‏هاى تفكر ناسازگارانه و تحريف شده مختلف است.

ارسال نظر