امروزه از طريق اينترنت دسترسي به اطلاعات بسيار تسهيل شده است .بسياري از کاربران اينترنت علاقمندند مطالبي را مطالعه کنند که کوتاه و مختصر باشد تا بتوانند به راحتي در فضاي شگفت انگيز وب به گردش پرداخته و هر لحظه مطالب ، تصاوير و فيلم هاي بيشتري را جستجو کنند تا بتوانند تشنگي کنجکاوي ذهن بشر را سيراب نمايند . اما اين مطالب تا چه حد ، عمق ديد افراد را نسبت به موضوعاتي که با آن روبرو مي شوند ، افزايش مي دهند ؟
در دنياي اسرار آميز اينترنت مطالب فراواني در مورد موفقيت هاي بزرگ ارائه شده است که مطالعه آن ها چه بسا زمينه ساز به حرکت درآمدن افراد به سوي کسب موفقيت هاي جديد خواهد شد .اما چون خواننده تنها با مجموعه اي از اطلاعات سطحي روبرو مي شود ، و شايد به اين نکته دقت نکند که هر انساني در شرايط زماني و مکاني و با وجود فرصت هاي در دسترس قادر به رشد است و همين موضوع سبب مي شود که ناخواسته حرکتي را آغاز نمايد که از نگاه او انتهاي جذابي دارد .
اما ميان اين هدف و شروع حرکت يک مسير ناشناخته و مبهمي پديدار خواهد شد که براي حرکت کردن در آن بايد علاوه بر اراده ، از سرمايه هاي فکري و تجربيات فراوان و حمايت هاي لازم برخوردار شد .
گاهي عواملي وجود دارند که شوق به موفقيت را در افراد به يکباره زنده مي کنند اما در مواردي اين عوامل انگيزش زا قادر نيستند مخاطرات و مشکلات پيش رو را در جلوي چشمان فرد پديدار سازند تا او بتواند براي رويارويي با آنها خود را آماده و مجهز نگه دارد.
هر چه عوامل انگيزش زا براي موفقيت در يک جامعه افزايش يابند ،همپاي با آن نيز بايد شرايط براي حمايت افراد با انگيزه بيشتر مهيا شود و اگر اين تعادل برقرار نشود چه بسا افراد با انگيزش و با شوق فراوان در يک مسير پر تلاطم قدم برداشته و در جايي که بايد زنگ خطر مربوط به حرکت از لبه پرتگاه نواخته شود ، هيچ گاه اين صدا شنيده نشود و فرد سقوط کند
اکنون اين سوال در ذهن ما مطرح مي شود که در يک جامعه تا چه حد ساختارهاي مشورتي و حمايتي طراحي شده اند که بتواند افراد با انگيزش را به درستي راهنمايي کنند تا در مشکلات مسير راه گرفتار نشوند؟
آيا اطلاعات کافي در مورد چگونگي دستيابي انسان هاي بزرگ به موفقيت با تمام جزييات در دسترس همگان قرار دارد و يا آن که همچون کوه يخي ، تنها بخش بيرون زده آن در دسترس ديگران است ؟
آيا تا به حال افکار نو و جذابي در ذهن شما پديد آمده است که براي همفکري با ديگران ، تنها موفق به شنيدن اين جمله شده باشيد ، عالي است حرکت کن !
انسان هنگامي که در کنار يک پرتگاه قرار مي گيرد با بهره گيري از حواس خود مي تواند تشخيص دهد که آيا در لبه پرتگاه قرار دارد يا نه ؟
اما در مسير دستيابي به موفقيت هاي بزرگ ، حواس ما ديگر قادر به ياري ما نيستند و آن ها جاي خود را به عمق ديد وسيع فرد ، تجربيات فراوان ، دسترسي به منابع فکري گسترده و وجود ساختارهاي مشورتي و حمايتي توانمند مي دهد.
در کشورهاي توسعه يافته هنگامي که فرد ايده اي را مطرح مي کند تا زماني که عملي شود با بهره گيري از ساختارهاي مشورتي و حمايتي و منابع فکري در دسترس مي تواند مسير خود را آهسته و گام به گام بپيمايد و با کسب اعتماد به نفس و پشت سرگذاشتن اشتباهات جبران پذير به سوي هدف هاي خويش حرکت کند و در موارد مخاطره انگيز نيز زنگ خطر ها به صدا در آمده و با بهره گيري از راهنمايي هاي درست ، فرد از گرفتار شدن در يک ورطه خطرناک رهايي مي يابد.
اما در يک جامعه اي که ساختارهاي حمايتي و پايگاههاي علمي از توانمندهاي لازم برخوردار نيستند ، انسان هاي با انگيزش با افکار و انديشه هاي جذاب خود به سوي يک هدف بزرگ گام بر مي دارند ، اما ممکن است در جايي که مخاطره وجود دارد ، به درستي راهنمايي نشوند و آنگاه در مرحله اي قدم در مسيري بگذارند که مخاطرات فراواني را به همراه دارد ، در اين موارد هشدارهاي لازم ممکن است داده نشود و تنها لحظه اي که زير پاي فرد خالي مي شود تازه درمي يابد که چه اشتباه بزرگي مرتکب شده است و اين خود باعث مي شود او دچار شکست هاي بزرگ و گاه غيرقابل جبران شود.بنحوي که ديگر تا آخر عمر جرات دست زدن به موفقيت هاي بزرگ را نخواهد داشت . در اين مسير سخت و دشوار تنها معدودي از افراد ممکن است به موفقيت هاي بزرگي دست يابند که نتايج آن باعث خير و برکت براي خود و جامعه آنان مي شود.
به علت ضعف يا فقدان ساختارهاي مشورتي و پايگاههاي علمي ، افراد مجبور به تکيه کردن به نظرات اشخاص هستند و گاهي اين نظرات به علت سطحي بودن ممکن است ، نتوانند به خوبي فرد را براي دست يافتن به موفقيت ياري نمايند و در نهايت موجب ناکامي فرد در دستيابي به موفقيت شوند .
جامعه ايراني يک جامعه جوان است و در اين جامعه علاقمندي براي کسب موفقيت نمود بسيار زيادي دارد. به همين خاطر قدم گذاشتن در راهي که هدف آن عملي کردن يک ايده با فکرنوست حتما بايد با درايت ،دقت ،برداشتن قدم هاي کوچک و کسب عمق ديد وسيع صورت پذيرد .
گاهي افراد ايده اي را در ذهن دارند و به هر طريقي مي خواهند آن را عملي کنند بدون آنکه آن ايده به طور دقيق مورد بررسي واقع شده باشد و همين بايد انگاري در بعضي موارد باعث مي شود که افراد در يک گرداب گرفتار شده و در اين شرايط چه بسا مجبور شوند ارزش هاي انساني را زير پا بگذارند تا خود را از اين گرداب رهايي بخشند ، حتي در صورتي که اين رهايي انجام شود شوق دروني براي دستيابي به موفقيت ممکن است براي هميشه در وجود فرد از بين برود .