استعداديابي موضوعي است که در دنياي ورزش اهميت ويژه اي دارد . شناسايي عوامل موفقيت راه را براي رسيدن به قله افتخار هموار مي کند . اين که مشخص شود چه ويژگي هايي ورزشکاران معمولي را از ورزشکاران نخبه متمايز مي سازد کاري بس دشوار است که موضوع پرداختن به استعداديابي را دشوارتر ساخته است . بيشتر والدين علاقمندند تا کودکانشان موفقيت در يک رشته ورزشي را تجربه کنند . برخي والدين حتي ممکن است تمايل داشته باشند کودک خود را در سطح نخبگان ورزشي و قهرمانان ملي و بين المللي ببينند . پيشرفت از سطوح ابتدايي به سطوح نخبگي در ورزش فرآيندي بسيار پيچيده است . اين فرآيند نيازمند شناسايي و انتخاب افراد با استعدادي است که شرايط لازم جسماني ، مهارتي و رفتاري براي موفقيت در يک رشته ورزشي خاص را داشته باشند .
فرآيند کشف ورزشکاران با استعداديابي شرکت در يک برنامه تمريني سازماندهي شده ، يکي از مهمترين موضوعاتي است که امروزه در ورزش مطرح مي باشد . لذا در ورزش به عنوان يک هنر ، کشف افراد بااستعداد و انتخاب آنها در سنين پايين ، سپس هدايت ، کنترل و ارزيابي آنها در صعود به بالاترين سطح از مهارت اهميت زيادي دارند . تا آنجايي که به ورزشکاران نخبه مربوط مي شود ، کار و زمان مربي بايد براي کساني صرف شود که داراي توانايي هايي بالقوه باشند . در غير اين صورت ، استعداد ، زمان و انرژي مربي تلف شده و يا بهترين شکل آن اين است که ورزشکار متوسطي به وجود خواهد آمد. بنابراين هدف اصلي استعداديابي ، شناسايي و انتخاب ورزشکاراني است که بيشترين توانايي را براي رشته ورزشي خاص دارا باشند .
در عالم ورزش ، شناسايي استعداد مفهوم جديدي نيست . با اين حال به اين موضوع توجه علمي و درست و حسابي نشده است . در اواخر سال 1960 و اوايل 1970 در اکثر کشورهاي اروپاي شرقي ، روش هاي ويژه اي براي شناسايي ورزشکاراني که داراي توانايي هاي بالقوه بالايي بودند ، کشف شد . برخي از اين روش هاي مورد استفاده در انتخاب ورزشکاران مستعد توسط متخصصان کشف و تنظيم شد . اين دانشمندان در پي آن بودند که مربيان را در انتخاب ورزشکاران مستعد براي يک رشته ورزشي خاص ، نسبت به توانايي هاي لازم براي آن رشته آگاه سازند. نتايج حاصله در اين مورد ، غيرقابل تصور و حيرت انگيز بودند . بيشتر افرادي که در بازي هاي المپيک 1972 مدال گرفته بودند ، به ويژه از کشور آلمان شرقي که به طور علمي انتخاب شده بودند ; نتيجه فرآيند شناسايي استعدادها بود .
تعريف استعداديابي
"استعداد" در فرهنگ هاي لغت به معناي "توانايي ويژه و طبيعي" و "ظرفيت دستيابي به موفقيت" تعريف شده است. ريلي و اي. ام ويليامز عقيده دارند استعداديابي عبارت است از "فرآيند شناسايي ورزشکاران فعلي که توان بالقوه اي براي نخبه شدن دارند". رينگر در تعريف کاربردي استعداديابي اعتقاد دارد : استعداديابي يعني پيش بيني اجرا» (عملکرد) از طريق سنجش ويژگي هاي جسماني ، رواني و اجتماعي و همچنين توانايي هاي تکنيکي.
فوايد استعداديابي
استفاده از معيارهاي ويژه براي استعداديابي فوايد و امتيازات متعددي دارد : 1 زمان لازم براي رسيدن به اجراهاي ورزشي بهينه توسط ورزشکاران برگزيده را کاهش مي دهد. 2 صرف کار ، انرژي ، استعداد و توانايي هاي مربي را کاهش مي دهد. ورزشکاراني که داراي توانايي هاي بالاتري هستند، موجب افزايش کارآيي برنامه هاي تمريني مربي مي شوند. 3 توانايي شرکت در مسابقه و نيز تعداد ورزشکاراني را که به اجراهاي ورزشي بهينه دست مي يابند افزايش مي دهد. در نتيجه تيم ملي هماهنگي به وجود خواهد آمد که در مسابقات بين المللي توانا و قدرتمند ظاهر خواهد شد. 4 اعتماد به نفس ورزشکار را بالا مي برد ، چراکه اجراهاي ورزشکار نخبه در مقايسه با ورزشکاران هم سن انتخاب نشده به طور قابل توجهي بالاتر است . 5 کاربرد تمرينات علمي را ميسر مي سازد و بدين طريق متخصصان و کارشناسان علوم ورزشي با انگيزه بيشتري کار خود را ادامه خواهند داد .
والدين و استعداديابي
مشخص است که والدين به عنوان حامي ورزشکار نقش مهمي در گرايش يا عدم گرايش يک فرد به يک ورزش خاص دارند . درگيري و انتظارات والدين با موفقيت و لذت و همچنين فشار و استرس مرتبط است "بلوم" اعتقاد دارد والدين مي خواهند در سال هاي اول شرکت بچه ها در مسابقات (و همچنين تمرينات) نقش حمايت کننده داشته باشند آنها تصميم گيرنده اصلي هستند . در اواسط، والدين و ورزشکاران نقش مشارکتي بيشتري از خود نشان مي دهند و در اواخر ، ورزشکاران خود را به بهبود اجراي کامل ملزم مي کنند در حاليکه نقش والدين کاملا محدود مي شود و صرفا حمايت مالي را انجام مي دهند .
بچه ها بايد تصميم بگيرند که يک ورزشکار نخبه شوند نه والدين
مطلوب نيست که والدين تصميم بگيرند که زندگي يک کودک (نوجوان) بايد در جهت يک ورزشکار نخبه شدن يا يک ورزش خاص باشد (خود کودک بايد تصميم گيرنده اصلي باشد). ممکن است والدين عليرغم ميل باطني يک نوجوان تصميم بگيرند او را در ورزش دلخواهشان شرکت دهند . اين موضوع مي تواند علاوه براتلاف وقت، سبب سرخوردگي و کناره گيري فرد از آن رشته ورزشي شود و چه بسا او را نسبت به محيط ورزش بدبين کند. فرصت هاي ورزشکار نخبه شدن کاملا محدود است لذا بر اساس اين واقعيت نمي توان به طور خودخواهانه با تصادفي کودک را به سمت يک ورزش خاص سوق داد .
مستعد بودن هميشه از طريق مشاهده مشخص نمي شود
براي مستعد بودن در يک رشته ورزشي ، مجموعه اي از ويژگي ها و عوامل تاثيرگذارند . به عنوان مثال در وزنه برداري علاوه بر اين که قدرت يک عامل مهم است ولي با اين حال ، توانايي اعمال نيروي سريع (توان) و همچنين داشتن دست هاي کوتاه و پاهاي بلند يک مزيت است يا اين که درست است که پاهاي تنومند در رشته هاي سرعتي موثر است ولي قطر پاها بايد عضلاني باشد نه اينکه داراي چربي زياد باشد . موضوع مهم تر اين که بايد علاوه بر عضلاني بودن ، تارهاي عضلاني از نوع تند انقباض باشند. نکته مهم اين استکه اغلب هر ورزش يک سري عناصر کليدي مهم دارد که بايد هنگام پيش بيني اجرا» در آن رشته ورزش مدنظر قرار داد . اغلب والدين به اصول علمي و مباني سنجش و شناخت اين ويژگي ها اشراف کامل ندارند و لذا ممکن است از ديد آنها پنهان بماند .
ماهي بزرگ در حوض بزرگ است
مقايسه استعداد کودک با ساير گروه ها ، دوستان و اعضاي خانواده مي تواند به يک ايده بزرگ نما درباره استعداد کودک منجر شود . استعداد بايد با اجرا» (عملکرد) يا ويژگي هاي گروه هاي بزرگ مقايسه شود و اين کار بايد از طريق ارزيابي عملکرد کودک توسط يک سري آزمون ها يا شاخص هاي استاندارد که قبلا در سطح ملي انجام شده اند، صورت گيرد . مقايسه عملکرد کودک با داده هاي هنجاري (نورم ها) يا داده هاي قبلي يک سازمان ورزشي مفيد است . لذا والدين بايد توجه داشته باشند که هيچگاه توان يا استعداد کودک را با کودکان محله ، فاميل و اقوام و برادران يا خواهران خود مقايسه نکنند و فقط عملکرد او را از طريق داده هايي که در سطح کشوري يا استاني و جهاني وجود دارد ارزيابي نمايند .
ضروتي ندارد که کودک فقط در يک رشته ورزشي شرکت کند بلکه سعي کنيد او را در چندين رشته ورزشي شرکت دهيد ضرورتي ندارد که کودک فقط در يک رشته ورزشي شرکت کند . به استثناي بعضي رشته ها (به عنوان مثال ژيمناستيک) بهتر است براي کسب برتري در ورزش کودک در ابتدا در چند رشته ورزشي شرکت کند تا حفظ يک رشته . قبل از سنين نوجواني، والدين مي توانند حداکثر فرصت ممکن را براي فرزندان خود به منظور موفقيت در ورزش هايي از طريق امکان شرکت در فعاليت هاي ذيل فراهم کنند : فعاليت هاي داراي ماهيت هوازي يا استقامتي (مثل دويدن ، شنا ، دوچرخه سواري و قايقراني). فعاليت هاي داراي ماهيت حرکتي مهارتي يا هماهنگي (مثل ورزش هاي ضربه اي ، ضربات پا و پرتابي و ژيمناستيک) فعاليت هاي داراي ماهيت ارتباطي (تعاملي) يا اجتماعي (به عنوان مثال ورزش هاي تيمي). بنابراين ، اگرچه نقش حمايتي خانواده و دوستان در زندگي ورزشکاران نخبه مهم است ولي موضوع استعداديابي پديده اي علمي و تخصصي است که فقط بايد بر اساس اصول علمي تعريف شده و با نظر و مشاور کارشناسان و متخصصين علمي صورت گيرد .