Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 01:35

مهارتهای مديريتی هوش هيجانی

مهارتهای مديريتی هوش هيجانی

بدون شك كمتر كسي پيدا مي‌شود كه بگويد نمي‌خواهم از احساسات و عواطف خود و ديگران مطلع شوم. چه كسي مي‌تواند از اين همه كاربردي كه هوش هيجاني دارد چشم‌پوشي كند. اگر به كاربرد هوش هيجاني و آثار مهم آن در زندگي و كار پي ببريد، آنگاه نگاهتان متفاوت خواهد بود

 

 

 

بدون شك كمتر كسي پيدا مي‌شود كه بگويد نمي‌خواهم از احساسات و عواطف خود و ديگران مطلع شوم. چه كسي مي‌تواند از اين همه كاربردي كه هوش هيجاني دارد چشم‌پوشي كند. اگر به كاربرد هوش هيجاني و آثار مهم آن در زندگي و كار پي ببريد، آنگاه نگاهتان به مقوله هوش تغيير خواهد كرد و مطمئنم به سرعت در پي كسب اطلاعات بيشتر در اين زمينه خواهيد بود.

 

ما براي موفقيت و قبولي در دانشگاه نيازمند بهره هوشي (IQ) هستيم؛ ولي براي موفقيت در زندگي فردي و كاري، به هوش هيجاني (EQ) نياز داريم. اين مطلب را دو روانشناس به نام‌هاي دكتر پيتر سالووي و دكتر جان مه‌ير در خصوص هوش هيجاني مطرح كردند. آنها مي‌گويند هوش هيجاني به قابليت‌هايي مانند درك عواطف شخصي، همدلي با احساسات ديگران و اداره كردن عواطف خود و ديگران بستگي دارد.


افراد باهوش
حال كه با كاربرد و تاثيرات هوش هيجاني تا حدودي آشنا شديد، بهتر است كمي هم به مقوله هوش (منظورم همان آي‌كيو (IQ) است) بپردازيم و ببينيم كه هوش يا همان آي‌كيو چيست؟ ممكن است بعضي‌ها داراي آي‌كيو ضعيف باشند، اما وقتي به زندگي و كارشان نگاه مي‌كنيم واقعا افراد موفقي هستند. اكنون به يك تعريف از هوش يا همان آي‌كيو توجه كنيد: هوش، مجموعه‌اي از توانايي‌هايي است كه به ما امكان مي‌دهد تا نسبت به اطراف آگاهي پيدا كنيم و ياد بگيريم كه مسائل را حل كنيم. به عبارت روشن‌تر، هوش يك ظرفيت شناختي است كه امكان كسب دانش، يادگيري و چگونگي حل مساله و مشكلات را فراهم مي‌سازد. هوش، توانايي است و افراد باهوش آنهايي هستند كه به طريقي مهارت‌هاي مناسب خود را در محيط‌هاي فعلي به دست مي‌آورند. هوش به عنوان تفاوت‌هاي فردي تعريف مي‌شود و به اين موضوع مي‌پردازد كه چگونه بعضي افراد در مقايسه با ديگران، در تحصيل يا برخي زمينه‌ها موفق‌تر هستند. با بررسي تعريف هوش هيجاني و هوش معمولي متوجه خواهيد شد كه هوش هيجاني به مراتب مهم‌تر از هوش معمولي است. البته من به خاطر سادگي و اينكه درگير لغات نشويد، از هوش شناختي يا همان آي‌كيو (IQ) با عنوان هوش معمولي ياد كردم. هر چقدر ساده بگيريد، راحت‌تر ارتباط برقرار مي‌كنيد.


كاركنان بي‌انگيزه
پايين بودن هوش هيجاني باعث عدم كارآيي، ضعف در قضاوت، تصميم‌گيري غلط، جذب كاركنان نامناسب، از دست دادن كاركنان لايق، بي‌انگيزگي كاركنان، فقدان كار گروهي و نداشتن خودمديريتي مي‌شود.
در عوض، كسي كه از هوش هيجاني بالايي برخوردار باشد، باعث افزايش كارآيي، قضاوت صحيح، تصميم‌گيري هوشمند، استخدام افراد شايسته و حفظ آنها، ايجاد انگيزه در ديگران، كارگروهي قوي و خودمديريتي نيز مي‌شود.
به نظر شما چرا بسياري از سازمان‌ها در كشورهاي توسعه‌يافته ترجيح مي‌دهند كاركناني داشته باشند كه هوش هيجاني آنان (EQ) نسبت به بهره هوشي‌شان (IQ) بيشتر باشد؟ با بررسي تحقيقات صورت گرفته از سوي روانشناسان متوجه خواهيم شد كه عامل موفقيت‌هاي فردي كاركنان 20درصد به بهره هوشي (IQ) و 80درصد ديگر به هوش هيجاني (EQ) بستگي دارد.


افراد با هوش هيجاني بالا قادرند
يكي از ويژگي‌هاي افراد با هوش هيجاني بالا، كنترل، به تاخير انداختن يا از بين بردن تكانه‌ها يا همان فشارهايي است كه مانع رسيدن به اهداف مي‌شوند. آنهايي كه هوش هيجاني بالا دارند، به ندرت نگرش و اهداف بلندمدت خود را رها مي‌سازند. كنترل حالت رواني براي هر فردي غيرممكن است؛ اما مي‌تواند زماني را كه فرد در آن وضعيت رواني خوب يا بد قرار دارد، تحت كنترل داشته باشد. تعادل ميان اين دو حالت رواني، نحوه و سرشت زندگي را پايه‌گذاري مي‌كند.
افراد باهوش هيجاني بالا قادرند از هر دو حالت رواني خويش (ثبات رواني- تنزل رواني) در شرايط مناسب استفاده كنند. اگر اين گونه افراد در مواجهه با فرد خاصي عصباني شوند يا بخواهند ابراز انزجار كنند، به راحتي مي‌توانند شرايط را به سمت جنبه مثبت تغيير دهند. اين افراد به جاي تخليه خشم، توجه خود را معطوف به خونسردي و حفظ آرامش مي‌كنند و غضب خود را فرو مي‌برند. اين نوع توانايي براي كنترل و تغيير شرايط، موجب مي‌شود از آثار زيانبار اضطراب و افسردگي ناشي از آن در امان باشيد.


بهبود روابط خود با ديگران
چرا برخي افراد در مقايسه با سايرين به نظر مي‌رسد در كارشان موفق‌ترند؟ علت واقعي آن چيست؟ آيا به شانس افراد بستگي دارد؟
با بررسي اوليه، عامل اصلي برتري اين فرد نسبت به ديگران، به هوش هيجاني ارتباط پيدا مي‌كند. هوش هيجاني كه غالبا آن را ضريب هيجاني نيز مي‌نامند، به مجموعه‌اي از توانايي‌هايي اطلاق مي‌شود كه موجب بهبود روابط شما با خود و ديگران مي‌شود.
هوش معمولي يا همان IQ ذاتي و ثابث است؛ اما هوش هيجاني، اكتسابي و دست‌يافتني است و انسان‌ها قادرند مهارت‌هاي افزايش آن را بياموزند. ويليام بنيس، نويسنده مشهور بين‌المللي و كارشناس رهبري سازمان مي‌گويد: «يافته‌هاي مطالعاتم نشان مي‌دهد در تعيين رهبري سازمان، نقش هوش هيجاني در مقايسه با هوش شناختي بارزتر است». وي در ادامه مي‌گويد: «هوش شناختي زيربناي همه قابليت‌ها و پيشرفت‌هايي شناخته مي‌شود كه در يك زمينه يا شغل خاص باعث موفقيت مي‌شود؛ ولي هيچ‌گاه از شما يك ستاره نمي‌سازد. در حالي كه هوش هيجاني قادر به انجام اين كار است».


قابليت‌هاي هوش هيجاني
دكتر دانيل گلمن در پژوهشي كه در رابطه با حدود 200 سازمان بزرگ جهاني انجام داد، متوجه شد كه هرچند ويژگي‌هاي متعارف مانند هوش، استقامت، اراده و چشم‌انداز، لازمه مديريت و رهبري اثربخش هستند، اما اين ويژگي‌ها براي تضمين موفقيت يك رهبر، كافي به نظر نمي‌‌آيند. او به اين نتيجه رسيد كه براي موفقيت در رهبري، برخوردار بودن مدير از هوش هيجاني، قابليتي بسيار مهم و لازم است.


مديران عالي از هوش هيجاني بالايي برخوردارند
يافته‌هاي جديد نشان مي‌دهد عملكرد كاركناني كه داراي وجدان كاري و احساس وظيفه‌شناسي بالايي هستند، اما فاقد هوش هيجاني و اجتماعي هستند، در مقايسه با كاركنان مشابهي كه از هوش هيجاني بالايي برخوردارند، ضعيف‌تر است. به‌طور ميانگين كاركنان برتر، 27 درصد بيشتر نسبت به كاركنان مشابه خود از قابليت‌هاي شناختي برخوردارند. اين گروه نسبت به كاركنان ديگر 53 درصد بيشتر صلاحيت اجتماعي و هيجاني دارند.
مديران و رهبراني كه عملكرد عالي دارند، نسبت به ساير مديران از هوش هيجاني بالاتري برخوردارند.

نظرات

ارسال نظر