Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
یکشنبه 2 دی 1403 - 21:17

تربیت بچه اول سخت تر است یا آخر؟!

تربیت بچه اول سخت تر است یا آخر؟!

شما هم اگر بیشتر از یک فرزند دارید،حتما به این نکته توجه کرده‌اید که حساسیت‌هایی که در فرزند اول داشتید در فرزند دوم ندارید یا با خودتان فکر کرده‌اید که بزرگ‌ کردن فرزند دوم راحت‌تر از فرزند اول بوده است. آنچه مسلم است رفتار والدین با اولین فرزند خود با رفتاری که با فرزندان بعدی دارند، متفاوت است. به طور کلی والدین به اولین فرزند خود توجه بیشتری می‌کنند و با او بیشتر حرف می‌زنند، در مقابل از او توقع و انتظارات بیشتری هم دارند.

روانشناسان معتقدند، فرزندان اول و دوم از نظر شخصیتی با یکدیگر متفاوتند. برخی از این تفاوت‌ها به‌دلیل روش تربیتی متفاوتی است که والدین درپیش می‌گیرند و بخشی هم به خود بچه‌ها مربوط است. همین تفاوت‌ها باعث می‌شود ویژگی‌های شخصیتی منحصر به فردی را در بچه‌ها شاهد باشیم. بهتر است بیشتر با این تفاوت‌ها آشنا شوید و با علم بر آنها رفتار خود را تنظیم کنید.
اولین فرزند یک زن و شوهر به طور طبیعی نوعی تجربه برای والدین جدید است، ترکیبی از غریزه و آزمون و خطا
شاید این موضوع باعث شود، والدین در بسیاری از موارد به کتاب‌ مراجعه کنند و براساس قوانین کتاب پیش بروند. به‌همین دلیل این احتمال وجود دارد که کودک بسیار کمال‌گرا بار بیايد و تلاش کند نظر پدر و مادرش را جلب کند. اما زمانی که پدر و مادر تصمیم بگیرند فرزند دوم داشته باشند به دلیل تجارب زیادی که در فرزند اول کسب کرده‌اند روش دیگری اتخاذ می‌کنند.

هرچند این امکان وجود دارد که به فرزند دوم کمتر توجه شود زیرا 2 فرزند در رقابت برای جلب توجه والدین هستند. آنها از فرزند دوم نمی‌خواهند کمال‌گرا باشد اما او ناخودآگاه در رقابت با فرزند بزرگ‌تر در اين موضوع قرار می‌گیرد.
فرزند اول مسئولیت‌پذیر است
ویژگی‌های فرزند اول: او مسئولیت‌پذیر، وظیفه‌شناس، منظم‌آگاه، محتاط وکنترل‌گر است
گاهی در نقش موش آزمایشگاهی است: پدر و مادر در برخورد با اولين فرزند تجربه كافي ندارند و با توجه به ذوق و شوقي كه براي به دنيا آوردن او از خود نشان مي‌دهند گاهي روش‌هاي درست تربيتي را براي كودك اجرا نمي‌كنند و بعدها كه با مشكلات تربيتي فرزندشان روبه‌رو مي‌شوند، سعي مي‌كنند روش‌هايي را آموزش ديده و در خانه اجرا كنند.
می‌خواهد بهترین باشد: او می‌خواهد در هر چیزی بهترین باشد و در به دست آوردن دل بزرگ‌ترها استاد است. او کمتر علاقه‌ای به بازی با همسالانش دارد. اگر تولد 6 سالگی‌اش، 6 نفر از دوستانش را دعوت کنید، احتمالا نیم ساعتی در گوشه‌ای کز می‌کند. درست است که آنها دوستان صمیمی او هستند اما او ماهیت محتاط بودن خود را در درونگرایی موقتش آشکار می‌کند، ولی زمانی که با محیط جدید آشنا شد، احتیاطش فروکش می‌کند.
وقتی کنترلگر می‌شود: در برخورد با فرزند دوم او احساس می‌کند باید نقش کنترلگر را داشته باشد. او مدام تلاش می‌کند او را در آغوش بگیرد و برایش اسباب‌بازی فراهم کرده و در عوض برخی چیزها را از او دور کند تا جیغش دربیاید. این دقیقا یک عشق- نفرت خواهر برداری است.
زودتر زبان باز می‌کند: تحقیقات مختلف نشان داده،‌ فرزند اول نسبت به فرزندان بعدی زودتر به حرف می‌افتد و در عین حال زودتر راه می‌رود.
در بزرگسالی هم کمال‌گرا باقی می‌ماند: او در بزرگسالی می‌خواهد بهترین ویراستار باشد یا حتی بهترین همسر که همه اینها به دلیل روحیه رقابت‌جویانه او نیست بلکه به این دلیل است که او کمال‌گراست و می‌خواهد در هر چیزی بهترین باشد.
فرزند وسط حرف گوش نمی‌دهد!
ویژگی‌های فرزند وسط: تاییدطلب، سرکش، داشتن مهارت در ایجاد ارتباط، با دایره وسیع ارتباط اجتماعی و صلح‌طلب
بلاتکلیف است: فرزند وسط اغلب با خودش فکر می‌کند خب من که بچه اول نیستم،‌ ته‌تغاری هم که نیستم، پس من کی هستم. این مدل سلسله مراتبی باعث می‌شود، بچه‌های وسط بیشتر به سمت گروه همسالان شان علاقه نشان دهند.
کار خودش را می‌کند: آنها تاحدودی سرکش هستند. مثلا اگر به او بگویید «برو لباس شنا بپوش می‌خواهیم برویم استخر» ممکن است نگاه خنثی به شما کند و بگوید «نه نمیام.» البته اگر فرزند اول پسر و فرزند دوم دختر باشد ممکن است او هم صفات فرزند اول را داشته باشد زیرا درست است که او فرزند دوم است اما اولین فرزند دختر است. برای همین شاید این صحنه را زیاد ببیند که او برای برادر یا خواهر کوچک‌ترش نقش مادر را بازی می‌کند و از او مراقبت می‌کند.
توجه دیگران را جلب می‌کند: او زمانی که ببیند خواهر و برادر در حال انجام کاری هستند که توجه والدین را به خودشان جلب کرده‌اند، ‌فورا کاری می‌کند كه به او توجه نشان دهند ولو اینکه خودش را از روروک بیندازد.
در بزرگسالی هم سر حرفش می‌ایستد: این سرکشی دوران کودکی در دوران بلوغ نیز دست از سر فرزند وسط برنمی‌دارد و گاهی ممکن است بحث آنقدر بین والدین و فرزند بالا بگیرد که او مجبور به ترک خانه شود. آنها همچنان دوست ندارند کسی به آنها بگوید چه‌کاری را انجام دهند و چه کاری را نه.

فرزند آخر دولت خودمختار
ویژگی‌های فرزند آخر: دوستدار تفریح، ددری، توجه‌طلب و خودمحور

خواهان کمترین مداخله است: فرزند آخر خانواده تمایل شدیدی به آزادی عمل در همه زمینه‌ها دارد و ترجیح می‌دهد والدین کمترین مداخله را در نگرش‌هایش داشته باشند. او می‌خواهد در کانون توجه باشد. اما در عین حال تا اسم «ددر» می‌آید سر از پا نمی‌شناسد و خود را آماده یک تفریح متفاوت می‌کند.
وقتی لوس می‌شود: گاهي فرزند آخر به اين دليل كه مورد توجه تمام افراد خانواده قرار مي‌گيرد به ميزان بيش از حد نياز، توجه مثبت دريافت مي‌كند. بدون شک كودكان به توجه مثبت نياز دارند اما اين نكته را فراموش كنيد که توجه مثبت به كودك مانند دماي بدن است. گرما براي بدن لازم است، اما اگر دما بالا برود تبديل به تب مي‌شود و پايين بيايد تبديل به لرز.
در بزرگسالی، همچنان بدون پیچیدگی: طبیعت ساده و بدون پیچیدگی فرزند آخر در دوران بلوغ نیز با او همراه خواهد بود. اگر دیگران انتظار جشنی بزرگ برای تولدشان داشته باشند، این افراد به یک تبریک نیز قانع هستند.
تمام توجه به تک‌فرزندها!
ویژگی‌های تک فرزندها: نسبت به سن‌شان بالغند، کمال‌گرا، وظیفه‌شناس،‌ سختکوش و رهبر هستند
زود تسلیم نمی‌شوند: تک فرزند بودن یک موقعیت منحصر به فرد در خانواده است. بدون هیچ خواهر و برادری برای رقابت،‌ فرزند به تنهایی تمام توجه پدر و مادر را نه به صورت مقطعی بلکه برای همیشه به خود جلب می‌کند. آنها تمام حمایت و توقعات را از والدین‌شان دریافت می‌کنند.
شوخی‌طبعی‌شان،‌ متعجب‌تان می‌کند: آنها شوخ طبعی عجیبی دارند و اغلب دوپهلو با همسالان‌شان صحبت می‌کنند. طنزپردازی آنها ممکن است حتی بزرگسالان را هم شگفت‌زده کند. ممکن است وقتی راجع به علت مکیدن انگشت با او صحبت می‌کنید او شروع به کشیدن یک جدول 30 خانه‌ای کند و در آن روزهایی که این کار را نمی‌کند علامت بزند. بعد از یک ماه او دیگر هیچگاه انگشتش را در دهانش قرار نخواهد داد.
در بزرگسالی همچنان موفقند: آنها وقتی بزرگ می‌شوند ممکن است برای رسـیدن بـه هــدف رنج زیـادی را متحمــل‌شوند و بـه طــرز معنى‌دارى از نظر تحصیلى و شغلى موفق هستند.

ارسال نظر