در واقع تمایل كودك برای خواندن تابع 2 چیز است: اول، رشد عاطفی او و دوم، برخوردهایی كه در خانه میبیند.
كودكان عشق مطالعه
اولین نشانه موفقیت بچهها در مدرسه، مطالعه در خانه است. برای اینكه بچهها در خانه مطالعه كنند باید یك الگوی رفتاری داشته باشند كه در خانه مطالعه میكند.
اگر والدین كتاب بخوانند، احتمالا فرزندانشان نیز اهل خواندن میشوند و اگر والدین اهل مطالعه نباشند، احتمالا فرزندانشان نیز اهل مطالعه نخواهند شد و به نظر این بچهها خواندن فعالیتی است كه صرفا به مدرسه مربوط میشود. پس بسیار ساده است، اگر مایلید فرزندتان در مدرسه موفق باشد و به مطالعه عشق بورزد، اگر میخواهید فرزندتان را كتابخوان بار بیاورید، خودتان نیز باید مطالعه كنید.
در واقع برای علاقهمند كردن فرزند خود به مطالعه، فرزندتان نیاز دارد كه ببیند شما به طور مرتب برای خواندن كتاب وقت میگذارید اگر شما وقت بگذارید و مطالعه كنید به طور غیرمستقیم به فرزندتان میگویید كه خواندن مهم است، اما اگر او را پند و اندرز دهید و برایش موعظه كنید هرگز نمیتوانید این پیام را به او منتقل كنید.
اصولا بچهها بیشتر با هدف سرگرمی، كتاب میخوانند و گاهی از این كه میتوان به منظور كسب اطلاعات نیز مطالعه كرد، بیخبرند. اگرچه از كتابهای درسی خود در مدرسه اطلاعاتی به دست میآورند، اما اگر آنها را به حال خود بگذاریم مطالب علمی را انتخاب نمیكنند.
بزرگسالان اغلب به منظور كسب اطلاعات مطالعه میكنند نه به این دلیل كه دوست دارند بلكه چون این مطالب بخش عمدهای از كار روزانه آنها را تشكیل میدهد، شما به عنوان والدین میتوانید نقش مهمی در علاقهمند ساختن فرزندانتان به مطالعه داشته باشید و برای این امر مهم راههای مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال اگر اطلاعاتی را كه از مطالعه خود به دست میآورید با فرزندانتان در میان بگذارید، میتوانید آنها را برای خواندن به قصد كسب اطلاعات آماده كنید.
با این كار شما به بچهها میفهمانید كه به آنچه میخوانید علاقه دارید و دوست دارید آنها نیز به آن علاقهمند شوند. حتی میتوانید فرزندتان را تشویق كنید اطلاعاتی را كه از خواندن به دست میآورد با شما در میان بگذارد. یكی از مهمترین كارهایی كه میتوانید برای بچهها انجام بدهید این است كه با صدای بلند برایشان كتاب بخوانید. این كار را میتوانید تا پیشدبستانی و حتی سالهای بعد ادامه دهید. هنگامی كه با صدای بلند برای بچهها كتاب میخوانید، در واقع به بچهها میفهمانید كه برای كتاب ارزش و اهمیت قائلید و كتاب خواندن بخش مهمی از تعاملات خانوادگی شما را تشكیل میدهد.
بررسیها نشان دادهاند كه بین ساختار خانوادگی و موفقیت كودك در خواندن، روابط دوجانبهای وجود دارد كه یكی از مهمترین آنها در حیطه روابط با بزرگسالان است. بچههایی كه به خانوادههای گسترده تعلق دارند و به طور مرتب به دیدن اعضای بزرگتر فامیل میروند و با بزرگسالان به گردش و مسافرت میروند نسبت به بچههایی كه دسترسی كمتری به افراد بزرگسال دارند، در خواندن پیشرفتهترند. اگر والدین علاقهمندند كه بچههایی بار آورند كه عاشق خواندن و مطالعه باشند، ایجاد ارتباط بین آنها و بزرگسالان دیگر مانند پدربزرگ و مادربزرگ میتواند كمی بار را از دوش آنها بردارد. البته در این مورد بچههای بزرگتر نیز میتوانند موثر باشند. هنگامی كه روابط بین بچهها در خانواده نسبتا صلحآمیز است، بچههای كوچكتر از صرف وقت با خواهران و برادران بزرگتر خود سود میبرند.
طبق پژوهشهای انجام شده صرف نظر از وضعیت اقتصادی اجتماعی بچههایی كه به خواندن علاقهمندند، چند خصوصیت مشترك دارند:
* والدینشان از آنها انتظار تحصیلی بالایی دارند.
* والدین یا خواهر و برادر بزرگترشان در انجام تكالیف مدرسه به آنها كمك میكنند.
* والدین آنها با صدای بلند كتاب و دیگر مطالب را برایشان میخوانند.
* آنها در خانه كتاب دارند.
وقتی صحبت از مطالب خواندنی برای بچهها میشود هرقدر بر اهمیت در دسترس بودن كتاب تاكید كنیم، باز هم كم است. سعی كنید كتابها را در دسترس بچهها قرار دهید؛ چرا كه بچهها برای علاقهمند شدن به مطالعه باید بتوانند به كتاب دسترسی پیدا كنند، به آنها دست بزنند، آنها را ورق بزنند و بخوانند. اگر شما كتابهای جلد اعلاء را در قفسههای شیشهای نگهداری كنید و آنها را از دور تحسین كنید، هیچ فایدهای به حال فرزندتان نخواهند داشت و به جای تشویق بچهها به كتابخوانی، بچهها را از این رفتار منصرف میكنید.
همیشه با خود كتاب داشته باشید
سعی كنید به هر جا كه میروید همراه خود كتاب داشته باشید، چرا كه اصولا بچهها از انتظار كشیدن متنفرند. مثلا اگر مطب دندانپزشكی بیش از حد شلوغ باشد، حتی خوشخلقترین بچهها نیز رفتاری از خود نشان میدهند كه والدین را به ستوه میآورد. تنها راه علاج این است كه خود را با سرگرمیهای گوناگون برای موقعیتهای اضطراری مجهز كنید. پس هر جا كه میروید اسباببازی و كتاب را بخشی از اثاثیه خود قرار دهید و قبل از اینكه از خانه خارج شوید از فرزندتان بخواهید كتاب یا مجله مورد علاقه خود را بیاورد. از دیگر راههای مهم برای تشویق بچهها به مطالعه این است كه به عنوان پاداش به فرزندتان كتاب بدهید.
بچهها به خاطر گرفتن نمرههای خوب در مدرسه مستحق پاداش و تشویقند پس بد نیست چیزهایی را به آنها بدهیم كه میخواهیم برایش ارزش قائل شوند. وقتی از مطالب خواندنی به عنوان پاداش استفاده میكنید، این مفهوم را نزد بچهها تقویت میكنید كه كتاب، مجله و حتی مجلات مصور كودكان، فینفسه باارزشند. از دیگر راههای علاقهمند كردن بچهها به كتابخوانی این است كه در خانواده «داستانهای تجربه زبانی» خلق كنید.
داستان تجربه زبانی، داستانی است كه كودك براساس تجربه خود و به زبان خود بیان میكند. اصولا بچههایی كه تازه خواندن را میآموزند برای خواندن مطلبی درباره زندگی خود انگیزه زیادی دارند. به همین دلیل این دسته از داستانها در سالهای اولیه دبستان برای آموزش خواندن بسیار مفیدند. سعی كنید مراجعه به كتابخانه را جزو برنامههای خانوادگی خود قرار دهید.
جین چال، كارشناس خواندن معتقد است كه خواندن سه پیش نیاز دارد:
قابلیت دسترسی، قابلیت خواندن و علاقه. در واقع مراجعه مكرر به كتابخانه هر سه پیش نیاز را فراهم میكند. والدینی كه رفتن به كتابخانه را جزو برنامه زندگی خود قرار میدهند به كودكان خود خدمت بزرگی میكنند. والدین میتوانند فرزندان را یاری كنند تا در كتابخانه مطالبی را پیدا كنند كه با سن و توانایی خواندنشان هماهنگی دارد و از این طریق خواندن را به صورت یك عادت مشترك خانوادگی در آورند. شاید بسیاری از خانوادهها قادر به خرید كتاب یا مجله دلخواه فرزندانشان نباشند، به این ترتیب مراجعه منظم به كتابخانه میتواند به آنها در این مورد كمك كند.
همچنین والدین میتوانند بچهها را به نمایشگاههای كتاب ببرند و به آنها اجازه بدهند در غرفههای مخصوص كودكان گردش و در فعالیتهای جنبی بخش كودكان نیز شركت كنند. بسیاری اوقات وقتی مردم درباره «سواد فرهنگی» صحبت میكنند منظورشان دانش ما از مجموعه فرهنگ است كه مردم جامعه به صورت مشترك از آنها استفاده میكنند. داستانهای پریان اروپایی بخشی از دانش مشترك بچههای آمریكایی را تشكیل میدهد. بچهها باید كلیت داستان شازده كوچولو، زیبای خفته و بسیاری از داستانهای دیگر را بدانند. برای این كه فرزندتان از این داستانها و فیلمها بهترین استفاده را بكند، بهتر است كتاب را قبل از دیدن فیلم به فرزندتان بدهید.
به این ترتیب بچهها ابتدا فرصت میكنند شخصیتها و حوادث را پیش خود تصور كنند و سپس آنها را با تصور فیلمساز مقایسه كنند. سعی كنید برای تابستان بچهها یك برنامه مطالعه آزاد تنظیم كنید؛ چرا كه مهارت خواندن در بچههایی كه در خانه مطالعه نمیكنند ممكن است در طول تابستان به اندازه یك سال تحصیلی یا بیشتر پسرفت كنند. خواندن هم مانند اغلب مهارتهای دیگر است كه اگر از آن استفاده نكنید آن را از دست میدهید. بچههایی كه در طول تابستان مطالعه میكنند در ابتدای هر سال تحصیلی بسیار جلوتر از پایان سال تحصیلی گذشتهاند. پس اگر فرزندانتان اجتماعی و اهل رقابتند، شاید برنامه مطالعاتی كتابخانه همان چیزی باشد كه بتواند خواندن آنها را در سراسر تعطیلات مدرسه تضمین كند.
اصلاح رفتار بچهها در ارتباط با مطالعه
همیشه در ارتباط با علاقهمندی فرزندتان به مطالعه شما باید اطمینان حاصل كنید كه فرزندتان برای خواندن آمادگی دارد. وقتی فرزند شما به كلاس اول میرود با بچههایی همكلاس میشود كه ممكن است حدود یك سال با هم اختلاف سن داشته باشند. تفاوت سنی در این مرحله یعنی رشدجسمی، عاطفی و ذهنی. البته سن تقویمی كودك نسبت به عواملی چون جنسیت، درك تصویری و شنیداری، سلامت جسمی، توانایی زبانی و علاقه به خواندن در آمادگی او برای مطالعه تاثیر كمتری دارد. معمولا دخترها زودتر از پسرها برای خواندن آمادگی پیدا میكنند. اما آمادگی بیشتر دخترها به این واقعیت ربط دارد كه دخترها اغلب زودتر از پسرها زبان باز میكنند و هنگام ورود به دبستان از دایره لغات گستردهتری برخوردارند.
اطلاعات زمینهای بچهها، یعنی تجربیاتی كه كودك با خود به مدرسه میآورد و در آمادگی آنها برای خواندن عاملی كلیدی محسوب میشود. درك تصویری در بچهها با سرعت متفاوتی رشد میكند. همچنین درك شنیداری در آمادگی برای خواندن به توانایی كودك برای تشخیص تفاوت صدای حروف یا تشخیص كلمات همصدا مربوط میشود. كودكانی كه مهارت آنها برای تشخیص تفاوت صداها به قدر كافی رشد نكرده، ممكن است نتوانند كلمات هم وزن را تشخیص بدهند یا صدای ب و پ را با هم اشتباه بگیرند. همچنین مشكلات جسمی مانند ضعف بینایی یا شنوایی و ضعف در مهارتهای حركتی میتواند بچهها را از خواندن باز دارد.
بچههایی كه به خانوادههای گسترده تعلق دارند و به طور مرتب به دیدن اعضای بزرگتر فامیل میروند كتابخوانترند . گاهی ناتوانی در تمركز به مشكلات جسمی مانند كمخونی،كمبود خواب و سوءتغذیه برمیگردد و نه مشكلات عاطفی. عامل موثر دیگر، درك درونی كودك از ساختار و دستور زبان است. اگر كودك بتواند درك درونی داشته باشد، مسلما آنچه را میخواند بهتر میفهمد.
در واقع تمایل كودك برای خواندن تابع 2 چیز است: اول، رشد عاطفی او و دوم، برخوردهایی كه در خانه میبیند. اگر شما با صدای بلند برای كودكتان كتاب میخوانید و به او نشان دادهاید كه خواندن كار با ارزشی است، كودكتان با علاقه برای یادگیری به كلاس درس میرود.
در هر گروهی از بچههای كلاس اول هم بچههایی پیدا میشوند كه میتوانند كمی بخوانند و هم بچههایی هستند كه با كمی تلاش برای كسب آمادگی خواندن را میآموزند و هم بچههایی وجود دارند كه تا یكی دو سال بعد هم آمادگی واقعی را به دست نخواهند آورد. در اینجا كار معلم سخت است و سختتر از آن احساس ناكامی والدین است كه فرزندانشان در گروه سوم قرار میگیرند. درحقیقت هر بچهای با بچههای دیگر تفاوت دارد. تشخیص این تفاوتها به شما كمك میكند با فرزندتان كه با سرعت خاص خود برای خواندن آماده میشود، كنار بیاید. كارهایی هست كه شما میتوانید برای آماده كردن فرزندتان برای خواندن انجام دهید، اما به یاد داشته باشید كه به زور نمیتوان او را وادار به رشد كرد. اگر قبل از این كه كودك آمادگی پیدا كند، او را وادار به خواندن كنید ممكن است توانایی خواندن داشته باشد، اما از خواندن لذتی نمیبرد.
خواندن فعال را تشویق كنید
خوانندگان و شنوندگان فعال نسبت به خوانندگان و شنوندگان منفصل مطلب را بهتر میفهمند. شما نیز وقتی هوشیار هستید و سوال میكنید و درباره روایت شخص مقابل اظهارنظر میكنید، گفتگو را بهتر از حالتی كه فقط سخنان گوینده را میشنوید، دنبال میكنید و به خاطر میآورید. در واقع یادگیری فعال یك مهارت است كه بچهها لزوما به صورت خود به خود به آن دست نمییابند و باید این نوع یادگیری را به آنان بیاموزید، مثلا زمانی كه داستانی را برای كودكتان میخوانید درباره شخصیتها و وقایع داستان سوالاتی را از او بپرسید و نظر وی را درباره تصاویر، شخصیتپردازی و طرح داستان بپرسید.
از بچهها بخواهید پس از شنیدن داستان، آن را دوباره تعریف كنند.
تعریف كردن یكی از مهارتهای مهم تفكر انتقادی است. ممكن است ساده به نظر برسد، ولی واقعا پیچیده است. كودكی كه میخواهد یك قصه را تعریف كند، باید اصول ترتیب، شخصیتپردازی، طرح و درونمایه را درك كند. بچههایی كه میتوانند داستانی را به ترتیب از اول تا آخر و با حذف جزییات زاید، اما با حفظ مفاهیم اصلی تعریف كنند، از مهارتی مفید و كاربردی برخوردارند. اگر میخواهید به فرزندتان كمك كنید این مهارت را به دست آورد، او را تشویق كنید داستانهای آشنای خود را از بر تعریف كند یا هنگام صرف غذا از فرزندتان بخواهید خلاصه یكی از كارهایی را كه در مدرسه انجام داده، بازگو كند.
بچهها را تشویق كنید با شخصیتها همانندسازی كنند
تجربه نشان داده است كه داستانهایی میتوانند ما را عمیقا تحت تاثیر قرار دهند كه بتوانیم با شخصیتهای آنها ارتباط برقرار كنیم، چه داستان تخیلی باشد و چه واقعی. شخصیتهای داستانی میتوانند در ارائه الگوی رفتاری خوب برای بچهها نقش موثری داشته باشند. همان طور كه در قصههای سنتی نمونههای اخلاقی فراوان است و مثلا میتوانید آنها را در حكایتهای سعدی پیدا كنید.
پیاژه میگوید كه توانایی كودك برای گذاشتن خود در جای دیگران، یكی از قدمهای مهم رشد اوست. خواندن داستانهای خوب كه شخصیتهای آنها خوب پرداخته شدهاند، به بچهها كمك میكند این قدم مهم را بردارند و به سوی بزرگسالی حركت كنند. شما نیز میتوانید با بچههای بزرگتر درباره داستانهای واقعی صحبت كنید. درباره مردم، رفتارها، احساسات آنها و این كه آیا رفتارشان درست بود یا نه. بچهها از این طریق نسبت به احساسات و اعمال دیگران آمادگی بیشتری پیدا میكنند و به این ترتیب در زندگی واقعی خود میتوانند با دیگران نیز بهتر رابطه برقرار كنند.
نتیجهگیری
سعی كنید فضایی ساكت، راحت و روشن برای مطالعه فرزندتان فراهم آورید و زمان كافی را در اختیار او قرار دهید تا بتواند فارغ از كار خانه، گفتگو با اعضای خانواده و فعالیتهای دیگر بدون مزاحمت به مطالعه بپردازد و در بطن كتاب فرو رود و با آن كاملا درگیر شود.
برای تماشا كردن تلویزیون، محدودیت تعیین كنید؛ چراكه وقتی فرزندتان مشغول تماشای تلویزیون است، كتاب نمیخواند. بد نیست این واقعیت را بدانیدكه 75 درصد از بچههایی كه خواندن آنها پایینتر از سطح متوسط است، قبل از رفتن به مدرسه تلویزیون تماشا میكردند.
با معلم فرزندتان همكاری كنید. روش درست این است كه رابطهای با معلم فرزندتان برقرار كنید تا بتوانید براحتی با او صحبت كنید. معلم باید بتواند بدون گرفتن موضع دفاعی از سوی شما درباره ضعفهای فرزندتان صحبت كند و شما نیز باید بتوانید توصیه معلم را درباره مطالب خواندنی جویا شوید.
تفاوتهای بین بچهها را به رسمیت بشناسید، چراكه به رسمیت شناختن و احترام گذاشتن به این تفاوتها میتواند شما و فرزندانتان را از ناراحتیهای زیادی در امان دارند. برخی از والدین به سختی میتوانند قبول كنند كه رشد شخصیتی یكی از بچهها سریعتر از رشد شخصیتی دیگری صورت میگیرد. حتی بچههایی كه در ظاهر هیچ مشكلی در یادگیری ندارند و دانشمندترین والدین دنیا را دارند، ممكن است كارهای دیگری را به خواندن ترجیح دهند.
اگر فرزندتان نمیتواند با موفقیت بخواند، طبیعی است كه مضطرب میشوید؛ اما لازم است آرامش خود را حفظ كنید و به علل عدم موفقیت فرزندتان بیندیشید. سعی كنید به فرزندتان تكالیف اضافی ندهید، اگر نمره پایین گرفت، دعوا راه نیندازید و طوری رفتار نكنید كه فرزندتان هرگز به خواندن عشق نورزد.
انتظارات بالایی داشته باشید. یكی از مهمترین قدمهایی كه میتوانید بردارید، این است كه به فرزندتان بفهمانید كه از او انتظارات بزرگی دارید. طبق تحقیقی كه انجام شده، بچههایی كه در خانوادههای كمدرآمد زندگی میكردند، اما در خواندن موفق بودند، والدینی داشتند كه از آنها انتظار رفتن به دانشگاه را داشتند. در واقع طرز برخورد والدین با امور آموزشی و موفقیتهای بچهها، بسیار مهمتر از موقعیت اقتصادی اجتماعی خانواده آنهاست. هر چه میتوانید به فرزندانتان بدهید. از نیازهای اساسی آنها یعنی غذا، لباس، سرپناه، عشق و باور به تواناییهای آنها شروع كنید و این نعمت آخر، یعنی باور به تواناییهای آنهاست كه بچهها را از وضعیت متوسط بالاتر میبرد و به آنها كمك میكند كه از موانعی چون محیط بد آموزشی، امكانات ناكافی و محیط غیردوستانه عبور كنند و به عنوان دانشآموز و بزرگسالانی توانا، تمام استعدادهای بالقوه خود را شكوفا كنند.