خیلی مهم است که این واقعیت را درک کنید: برای اینکه بتوانید یک تغییر بادوام در عادات، افکار، ایدهها، نگرش، جهانبینی و عقایدتان ایجاد کنید، باید الگوهایی که در ذهن ناخودآگاهتان هست را تغییر دهید.
برنامهنویسی ذهن ناخودآگاه به نظر ترسناک میرسد ولی کاملاً امکانپذیر است. تکنیکهایی که در زیر به آن اشاره میکنیم، به شما آموزش میدهد چطور قدم به قدم قدرت ناخودآگاهتان را با چند دقیقه در روز وقت گذاشتن، به دست بگیرید.
اعمال کردن این تکنیکها نیازمند زمان، تمرین و پشتکار است. البته این سه عامل فقط زمانی معنا پیدا کرده و شما را به سمت موفقیت هدایت میکند که بدانید چه میکنید.
اهمیت تکرار
خیلی شبیه به رفتن به باشگاه ورزشی است – پشت سر هم و پشت سر هم تمرین میکنید تا اینکه عضلاتتان کمکم قویتر شده و بدنتان خوشفرمتر میشود. عضلات مغز هم همینطور هستند. باید به صورت مداوم و با پشتکار روی عضلات مغزتان هم کار کنید. این تنها راهی است که از طریق آن خواهید توانست تغییری بادوام در ذهن ناخودآگاهتان ایجاد کنید.
در این مقاله، توضیح میدهیم که چطور با ارزشمندترین دارایی که دارید یعنی ذهن ناخودآگاهتان، ارتباط برقرار کنید. تکنیکهایی که در این مقاله برایتان لیست کردهایم، مربوط به روش پیامهای پنهانی هستند.
پیامهای پنهانی تکنیکی قوی برای ارتباط برقرار کردن با ذهن ناخودآگاهتان است. قبل از اینکه اسرار ارتباط به ذهن ناخودآگاه را برایتان فاش کنیم، چند قانون هست که باید بدانید:
قوانین فرآیند برنامهنویسی ذهن ناخودآگاه
قانون اول: بدانید چه میخواهید
وقتی میخواهید در سطح ناخودآگاه تغییر ایجاد کنید، اول باید ببینید دقیقاً چه چیز را میخواهید تغییر دهید.
باید خاص و مشخص باشد ولی نه خیلی جزئی. باید در خواستهتان منطقی باشید (اینکه بخواهید مثل یک پرنده پرواز کنید عقلانی نیست ولی اگر خواستید در دورههای آموزشی چتربازی شرکت کنید منطقی است) و باید فقط و فقط روی آن تمرکز کنید.
تمرکز کردن روی موضوعات مختلف به صورت همزمان فقط ذهن ناخودآگاهتان را گیج خواهد کرد. با این روش سردرگم میشوید که متضاد هدفمند بودن است.
بعنوان مثال، اگر میخواهید نیمه گمشده و شریک زندگیتان را پیدا کنید، فقط باید روی آن متمرکز شوید و آن را به موضوعات دیگر مثل پول در آوردن، وزن کم کردن و غلبه بر اضطراب بسط ندهید. خیلی خوب است که اهداف مختلفی داشته باشید ولی باید تمرکزتان را یکییکی روی آنها قرار دهید.
ولی بعضی هدفها نیازی به برنامهنویسی ذهن ناخودآگاه ندارند، به همین دلیل میتوانید هدف اصلیتان را در کنار اهداف دیگر اینچنینی که نیاز به تمرین ندارند (مثل گرفتن گواهینامه رانندگی) پیش ببرید. اگر اهداف مختلفی دارید که نیاز به تغییر ذهن ناخودآگاه دارند، هدفی را انتخاب کنید که برای شما اولویت اول است.
قانون دوم: موانع موجود در ذهن ناخودآگاهتان را پیدا کنید.
وقتی هدف اصلیتان را انتخاب کردید، باید با خودتان حرف بزنید و موانع ذهنی ناخودآگاهی که بخشی از هدف بزرگ هستند را پیدا کنید.
بعنوان مثال، زنی که میخواهد شریک زندگی خود را پیدا کند: باید صادقانه، بدون هیچ نقابی، بدون هیچ بهانهای درمورد چیزهایی که جلو او را برای دیدن آن فرد میگیرد صحبت کند. شاید بیش از اندازه وابسته است و این باعث میشود مردها از او فراری شوند، بنابراین باید به آن مسئله هم در کنار هدف اصلی خود رسیدگی کند.
وقتی با خودتان گفتگو میکنید، باید از خودتان بپرسید:
چه چیز جلو من را برای رسیدن به این هدف میگیرد؟ من چه موانعی در ذهن ناخودآگاهم دارم؟
گاهی اوقات شاید نتوانید خودتان پاسخ این سوال را پیدا کنید، بنابراین برای پیدا کردن آن باید کمک بگیرید. این کمک میتواند یک مشاور روانشناس یا حتی یک دوست صمیمی باشد که شما را خوب میشناسد. باید جوابی که آنها میدهند را به خوبی بپذیرید.
دلیل اینکه از نظر ناخودآگاه مسدود شدهاید باید پیدا شود.
اجازه بدهید برای روشنتر کردن این موضوع یک مثال دیگر را بررسی کنیم: مردی در تلاش است پول بیشتری درآورد ولی موفق نمیشود. یک چیز او را عقب میکشد و همیشه هم این اتفاق میافتد. او تصمیم میگیرد با ذهن ناخودآگاهش گفتگو کند ولی باید دلیل یا دلایلی که جلو او را برای رسیدن به هدفش میگیرد را پیدا کند.
این میتواند باورهای ناخودآگاه محدودکننده مثل، «پول باعث میشود وقت کمتری با خانوادهام سپری کنم» یا یک الگوی رفتاری مثل نداشتن پشتکار و مدام و مدام شروع کردن پروژههای مختلف باشد. او باید دلیل را پیدا کند و بر طبق آن یک سیستم ارتباطی با ذهن ناخودآگاه خود ایجاد کند.
قانون سوم: روشهای تغییر ذهن ناخودآگاه را قبل از خواب اعمال کنید.
زمان استفاده از روشهای برنامهنویسی ذهن ناخودآگاه قبل از خواب یا بلافاصله بعد از بیدار شدن است.
حدود ۱۵ دقیقه قبل از خواب، ذهن و بدن شروع به آرام شدن میکند، عضلات شل میشوند، تنفس راحتتر میشود و ضربانقلب کندتر میشود و کل بدن وارد وضعیت آسایش میشود. در این نقطه، ذهن امواج آلفا تولید میکند.
محققان نشان میدهند که در این بازه بین بیداری و خواب، امواج مغزی کندتر میشوند و بین ۱۴-۷ موج الکتریکی در ثانیه خواهد بود. به این امواج، امواج آلفا گفته میشود. براساس تحقیقات در این مرحله، تونل ذهن ناخودآگاه برای گرفتن پیام باز است.